#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج:
#داستان٢٢۴
#کمال_زن_و_شوهر
در روزگاران قدیم دختری که تازه ازدواج کرده بود با شوهرش سر موضوعی بحث شان شد ؛
دختر هم قهر کرد آمد خانه پدرش واز شوهر خود #شروع_کرد_به_بد_گفتن، که پدر جان شوهر من چنینه وچنانه .
پدر بعد از اینکه به حرفهای دخترش گوش داد گفت:
باشه عزیز دل بابا با شوهرت صحبت می کنم .
پدر دختر تمام مردهای فامیل که به دختر محرم بودند را به خانه اش دعوت کرد و به هر یک عبایی داد
بعد به زنش گفت:
دختر را نیمه عریان داخل اتاق بفرستد
مادر دختر دستور شوهرش را اطاعت کرده دخترش را نیمه عریان به اتاق فرستاد.
دختر تا وارد اتاق شد از خجالت سرخ شد وداشت نگاه می کرد ، پدرش عبایش را کنار زد گفت :
بیا زیر عبای من
دختر نرفت ،
برادرانش گفتند :
بیا زیر عبای ما اما نرفت
خلاصه در آن جمع سریع رفت زیر عبای شوهرش پناه گرفت .
بعد پدر دختر گفت :
دیدی دخترم محرمتر از شوهرت کسی نیست پس بهتر است بروی زندگی کنی او عیبهای تو را بپوشاند تو نیز عیبهای شوهرت را بپوشان .
#او_از_خطای_تو_بگذرد_
#تو_نیز_از_اشتباهات_شوهرت #چشم_پوشی_کن.
آری دونفری که با هم ازدواج میکنند کامل کامل نیستند ولی می توانند همدیگر را کامل کنند
👇👇👇👇
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات نثار زنان ومردان مومن و مسلمان در طول تاریخ