#داستان۲۵۵
#سیره_عملی_شهیدمحسن_حیدری
با اینکه #تخصص_بالایی_داشت ولی با درخواست خودش دیدہ بان گروہ آتشبار شد ...
ساعت ها پشت دوربین دیده بانی میکرد،
قرار بود در منطقهای عملیات انجام بگیرد ولی #محسن_مانع_آن_عملیات_شد.
گفتهبودکه:
در این منطقه زنوبچه دیده است، خیلی دقـت داشت طوری گرا بدهد که #خونی_به_ناحق_ریخته_نشود.
#شهیدمحسنحیدری
#نثار_تمامی_خوبان_روزگار
خصوصا شهدای انقلاب
دفاع مقدس
مدافع حرم
ترور
و امام الشهدا و....
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#داستان٢٧٣
#خاطرات_شهدا
🔮 زباله
🌸 این مطلب شاید برای بعضیامون جذابیت خاصی نداشته باشه, و منتظر خاطرات متفاوت باشیم...
" #صادق" حساسیت خاصی به ریختن زباله روی زمین داشت… هرجا که می دید کسی رو زمین چیزی انداخت
#تذکر_جدی می داد که بردار بنداز سطل آشغال ؛😡
حتی اگه تو ماشین بودیم و یکی اینکار رو میکرد,
هرجای جاده و خیابون هم که بود , ترمز میکرد و میگفت:
پیاده شو بردار بیار
بعد ازش میگرفت و خودش مینداخت سطل
حالا من چندوقته زباله و آشغال که دستم باشه یا می بینم از دوستان کسی میخواد بندازه زمین, میگم از " #صادق" الگو بگیرید😊😊
🍇 راوی دوست_شهید
🌹 #شهید_مدافع_حرم
#صادق_عدالت_اکبری
💚 #کانال
#داستانای_خوبان_روزگار👇👇
#نثار_تمامی_خوبان_روزگار
خصوصا شهدای انقلاب
دفاع مقدس
مدافع حرم
ترور
و امام الشهدا و....
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
#داستان٢٨٢
🔻 #دفترچه_گناهانِ
#یک_شهید۱۶_ساله
#در_تفحص_شهدا،
دفترچه یک شهید ۱۶ ساله که گناهانِ هر روزش را مینوشت پیدا شد!
گناهان یک هفته او اینها بود🙂👇🏻
شنبه:
بدون وضو خوابیدم
یکشنبه:
خنده بلند در جمع
دو شنبه:
وقتی در بازی گُل زدم، احساس غرور کردم
سه شنبه:
نماز شب را سریع خواندم
چهارشنبه:
فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت
پنجشنبه:
ذکر روز را فراموش کردم
جمعه:
تکمیل نکردن ۱۰۰۰ صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات
+ دارم فکر میکنم چقدر از یه پسرِ شانزده ساله کوچکترم :)💔
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
#نثار_تمامی_خوبان_روزگار
خصوصا شهدای انقلاب
دفاع مقدس
مدافع حرم
ترور
و امام الشهدا و....
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
✍اگـر در جامعه ای،
کسـانی فقـرا را به صبـر دعوت کردنـد،
که میدان را برای یغمـاگری یغماگران باز بگـذارند بگویند صبـور باش
تا خـدا در آخرت به تو عـوض دهـد،
#این_سخـن ،
#سخن_اسـلام_نیسـت❗️
#شهید_مظلوم_آیت_الله_بهشتی
🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
#نثار_تمامی_خوبان_روزگار
خصوصا شهدای انقلاب
دفاع مقدس
مدافع حرم
ترور
و امام الشهدا و....
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌺🌷🌺🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
🌕کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
🍄💐🍄💐🍄💐🍄💐🍄
#داستان٣٠٣
#تلنگر
🏷جهانگردی به دهکده ای رفت
تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند.
اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید:
لوازم منزلتان کجاست؟...
زاهد گفت:
مال تو کجاست؟
جهانگرد گفت:
من اینجا مسافرم.
زاهد گفت:
من هم!
🌹🌹 #حضرت_امام_علی_علیه_السّلام:
«دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود می شود،
و کوچ کردن از وطن حتمی است.
دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود،
و بیننده را می فریبد،
سعی کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید و
بیش از کفاف خود از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید.»
#به کانال
#داستانای_خوبان_روزگار 👇 👇
#نثار_حضرت_علی_ابن_ابیطالب_ع وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
✍ #امام_حسن_عسكرى_عليه_السلام :
مجادله مكن كه احترامت از بين مى رود
لا تُمارِ فَيَذهبُ بَهاءُكَ
📚تحف العقول صفحه 486
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#نثار_حضرت_امام_حسن_عسگری_ع
وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#داستان٣٠۵
✅ #پشیمانی_از_گذشت
#بهتر_از_پشیمانی_از_قصاص
✍پسری به دست جوان شروری کشته شد.
زمان قصاص رسید.
جوان ملتمسانه پای چوبۀ دار درخواست عفو جان خویش میکرد.
پدر مقتول آنگاه از خون فرزندش گذشت.
به او گفتند:
روزی پشیمان میشوی،
روزی خواهی دید این جوان قابل عفو نبود و فرد دیگری را کشته است.
مرد گفت:
اگر روزی ببینم او فرد دیگری را کشته است،
قطعا پشیمان میشوم که چرا امروز او را بخشیدهام.
اما این پشیمانی بر من آسانتر است از پشیمانی از اینکه او را قصاص کرده باشم و روزی بگویم اگر او را قصاص نمیکردم،
بهعنوان انسان درستکاری در جامعه زندگی میکرد.
گاهی بین دو پشیمانی، یکی برای انتخاب، بهتر از دیگری است.
در اصول کافی از
#امام_باقر_علیهالسلام آمده است:
«پشیمانیای که از گذشتی بر انسان آید بهتر از آن پشیمانیای است که از یک کیفر و عذاب بر انسان وارد شود.»
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#نثار_حضرت_علی_ابن_ابیطالب_ع وپیروان ومحبینشان
که با گذشت هستند
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#داستان٣١٠
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
🔆 #دزدی_که علی ع دست او را قطع کرد،
و #او_ثنای_علی_ع_را_میگفت
🔻 #اصبغ_نباته می گوید:
در مسجد کوفه و در محضر #امیرمؤمنان_علی _علیهالسلام بودم که غلام سیاهی را به اتهام سرقت به محضر آن حضرت آوردند.
بعد از سه بار اقرار وی به دزدی و اثبات آن در نزد علی (علیه السلام ) امام دستور داد تا دست راست او را قطع کنند.
آن غلام با دست چپ، دست بریده خویش را در حالی که خون از آن می ریخت،
برداشته و از محضر امام بیرون رفت.
در این موقع یکی از خوارج و دشمنان حضرت به نام « #ابن_کوا» خواست از فرصت استفاده کند و آن غلام را که از #دوستداران_اهل_بیت_علیهم_السلام بود به بدگویی بر علیه
#امام_علی_علیه_السلام تحریک نماید،
لذا به او گفت:
«ای غلام دست تو را چه کسی قطع کرد؟!
او در جواب ابن کوا چنین گفت:
دست راستم را کسی برید که #پیشوای_متقیان و
پسر عمو،
#برادر_پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله،
شیر روی زمین،
باران بیابان ها،
کوبنده دشمنان و
چراغ فروزان در تاریکی هاست.
دست راستم را پیشوایی قطع کرد که :
قهرمان نبردهای بدر و احد بود.
او سرور مکه و مدینه و ابطح است و از
دودمان هاشم و قریش است. »
بعد از این مدح و ثنای زیبا، ابن کوا با شگفتی تمام خود را به محضر #علی_علیه _لسلام رسانده و
گفت:
یا اباالحسنین!
تو دست آن غلام سیاه را قطع کردی و او در کوچه و بازار با زیباترین عبارات و بهترین کلمات تو را مدح و ثنا می گوید.
امام دستور داد غلام را حاضر کنند. سپس از او پرسید:
«ای غلام!
من دست تو را بریدم و تو مرا مدح و ثنا می گویی؟!»
او پاسخ داد:
« #یا_امیرالمؤمنین!
تو دست مرا به حکم خداوند و رسول او بریدی و به حق بریده ای و به واجب خدا و رسول عمل کرده ای! چگونه تو را نستایم؟»
#امیرمؤمنان_علیه_السلام دست بریده او را گرفته و با عبای خود پوشانید و دو رکعت نماز خوانده و دعا کرد و
بعد آن را بر جای خود قرار داد.
آنگاه عبا را برداشت،
دست غلام را به اذن الهی سالم یافتند.
آنگاه به عبدالله بن کوا روی کرده و فرمود:
ای ابن کوا!
ما دوستانی داریم که اگر ایشان را قطعه قطعه کنیم جز بر دوستی و محبت آنان نسبت به ما نیفزاید و دشمنانی داریم که اگر عسل خالص در گلوی آن ها بریزیم جز بر دشمنی نسبت به ما نخواهد افزود.»
📚بحارالانوار، ج٣٤ص٢٦٧
📚التحصین ابن طاووس، ص٦١٣
❤️ یادمون نره...؛
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#نثار_حضرت_علی_ابن_ابیطالب_ع وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
☘✨🍀✨☘✨🍀
#داستان٣٣٨
🔆 #پندانه
🔴 #گذشته، #آینه_آینده
🔻گویند پادشاهی غلامی داشت که در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان،
در دربار پادشاه صاحب منصب شد.
🔸 او اتاقی داشت که هر روز #صبح به آن سر میزد و هنگام خروج بر در اتاق قفلی محکم میبست.
🔹 گذشت تا اینکه درباریها گمان کردند غلام گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را #از_روی_حسادت به گوش پادشاه رساندند.
🔸پادشاه دستور داد
وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند.
🔹به این ترتیب، ۳۰ نفر از بدخواهان به اتاق غلام ریختند، قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز
#یک_چارق_کهنه_و_یک_دست_لباس_مندرس که به دیوار آویخته شده بود.
🔹در نتیجه،
دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد که:
《غلام مردی درستکار است.
آن لباسهای مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها را در اتاقش آویخته تا روزگار فقر و سختیاش را به یاد داشته باشد و #به_رفاه_امروزش_غَرِّه_نشود.》
کانال
⚫️ #داستانای_خوبان_روزگار⚫️
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_مارا_از_غروربیجا
#وفراموشی_خودمون_نجات_بده
به برکت
#صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
✨﷽✨
#داستان۴۴۵
📚 #معجزه_عجیب_جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت
#حضرت_عباس_ع شفا یافت
عالم جلیل القدر، محدث متقى، #حضرت_آیه_الله_آملا_حبیب_الله #کاشانى_رضوان_الله_تعالى_علیه فرمود:
یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و #شبیه_حضرت_عباس_علیه_السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند.
بعد از جستجوى زیاد،جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت #اهل_بیت (ع) بود،
بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش مى گوید.
پدرش مى گوید:
مگر #عباس_را_دوست_دارى ؟
جوان مى گوید:
چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم.
پدرش مى گوید:
اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم!
جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد.
مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید:
اى مرد تو از #حضرت_فاطمه_زهرا_س شرم نمى کنى؟
مرد مى گوید:
اگر #فاطمه_س را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم،
خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش #عباس_ع بکنید.
مادر و پسر هر دو به
#مسجد_عباس_آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید:
نزدیکیهاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود.
یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم.
دامنش را گرفتم و گفتم:
جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد،
بفریادش برسید.
آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد.
گفتم:
شما کیستید؟
فرمود:
من #فاطمه_مادر_حسین_ع هستم؛
این را فرمود و از نظرم غایب شد،
پیش پسرم آمدم،
دیدم دستش خوب و سلامت است.
گفتم:
چطور شفا یافتى؟
گفت:
در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود:
دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم.
گفتم:
آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشکهایش جارى شد و فرمود:
اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون #دستم را #کنار_نهر_علقمه جدا کردند!
گفتم:
آقا شما کى هستید؟
فرمود:
من #عباس_بن_على_علیه_السلام هستم؛
یک وقت دیدم کسى نیست.
📚منبع:
#کرامات_العباسیّه
#معجزات_حضرت_ابالفضل_العباس_ع
بعد از شهادت
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
#نثار_حضرت_فاطمه_س_و
#حضرت_عباس_ع
وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
✨﷽✨
#داستان۴۴۵
📚 #معجزه_عجیب_جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت
#حضرت_عباس_ع شفا یافت
عالم جلیل القدر، محدث متقى، #حضرت_آیه_الله_آملا_حبیب_الله #کاشانى_رضوان_الله_تعالى_علیه فرمود:
یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و #شبیه_حضرت_عباس_علیه_السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند.
بعد از جستجوى زیاد،جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت #اهل_بیت (ع) بود،
بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش مى گوید.
پدرش مى گوید:
مگر #عباس_را_دوست_دارى ؟
جوان مى گوید:
چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم.
پدرش مى گوید:
اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم!
جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد.
مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید:
اى مرد تو از #حضرت_فاطمه_زهرا_س شرم نمى کنى؟
مرد مى گوید:
اگر #فاطمه_س را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم،
خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش #عباس_ع بکنید.
مادر و پسر هر دو به
#مسجد_عباس_آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید:
نزدیکیهاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود.
یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم.
دامنش را گرفتم و گفتم:
جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد،
بفریادش برسید.
آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد.
گفتم:
شما کیستید؟
فرمود:
من #فاطمه_مادر_حسین_ع هستم؛
این را فرمود و از نظرم غایب شد،
پیش پسرم آمدم،
دیدم دستش خوب و سلامت است.
گفتم:
چطور شفا یافتى؟
گفت:
در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود:
دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم.
گفتم:
آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشکهایش جارى شد و فرمود:
اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون #دستم را #کنار_نهر_علقمه جدا کردند!
گفتم:
آقا شما کى هستید؟
فرمود:
من #عباس_بن_على_علیه_السلام هستم؛
یک وقت دیدم کسى نیست.
📚منبع:
#کرامات_العباسیّه
#معجزات_حضرت_ابالفضل_العباس_ع
بعد از شهادت
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
#نثار_حضرت_فاطمه_س_و
#حضرت_عباس_ع
وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#داستان۴۴٩
#فهم_دین
#حجتالاسلام_قرائتی_میگوید!
رفتم خونه #پدر_سه_شهید یه خورده احوالپرسی کردم
گفتم:
کجا وضو بگیرم؟
گفت:
که دو سه تا پله باید بری پایین رفتم وضو گرفتم
دیدم پیرمرد حوله آورده
گفت :
حوله آوردم دست و صورتت روخشک کنی.
گفتم :
حدیث داریم اگروضو رو گرفتید و جای اون رو خشک نکنید ثوابش سی برابره!
#پدر_سه_شهید_جواب_داد:
حدیث نداریم که :.
اگه یه پیرمرد با درد پا براتون حوله آورد #خیطش_نکن؟
#گفتم:
#من_علم_دین_دارم
#فهم_دین_ندارم!
.خدایا
بمن وما #فهم_دین_را_عطاکن
به برکت #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#داستان۴۶٨
🔆# حکمت_خداوندی
✨ #سعدی در بیان حکایتی می گوید:
🍃 #موسی_علیه_السلام ، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده.
🍂گفت:
ای موسی!
دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی به جان آمدم.
موسی دعا کرد و برفت.
پس از چند روز که از مناجات باز آمد، مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه برو گرد آمده.
🍃 گفت:
این چه حالت است؟
گفتند:
خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته.
اکنون به قصاص فرموده اند.
✨«وَلَوْ بَسَطَ اللّه ُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوَ فِی الاَْرْضِ؛
اگر خداوند درِ هر نوع روزی را بر بندگانش می گشود،
در زمین ستم پیشه می کردند». (شورا:27)
✨✨ #موسی_علیه_السلام ، به #حکمت_جهان_آفرین اقرار کرد و از تجاسر خویش #استغفار.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
•✾📚 ➠ 📚✾•
خدایا
بمن وما #فهم_دین_را_عطاکن
به برکت #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
#داستان۴٩١
🔥 #لحظات_جان_دادن_كافر
👌 #مرحوم_كليني
در #كتاب_كافي روايتي از
✍ #امام_صادق (علیه السلام)نقل ميكند :
كه فرمودند :
#علي_بن_ابيطالب_ع يك روز دچار درد چشم شد.
#پيامبر_ص وقتي آمدند تا از #علي_ع عيادت كنند ديدند آن حضرت از شدت درد فرياد ميكشد،
#پيامبر_خدا_صلي_الله_عليه_و_آله_وسلم_فرمودند:
#يا_علي جزع و فزع ميكني؟
آيا واقعا درد تو بسيار شديد است؟
#علي_عليهالسلام عرض كرد :
#يا_رسولالله تا به حال چنين دردي نداشتهام.
🌟 #پیامبر_اکرم(صلي الله عليه و آله) فرمودند :
#يا_علي!
وقتي كه #ملك_الموت ميآيد تا جان انسان كافري را بگيرد سفودي (مثل سيخ كباب) در دست دارد و بوسيله آن جان او را ميگيرد و اين قبض روح آن چنان دردناك است كه كافر فرياد ميزند...
🌹 #حضرت_علي (عليهالسلام) همين كه اين را شنيد از بستر خود برخاست و گفت:
#يا_رسولالله يك بار ديگر هم اين مطلب را بگوييد،
چون آنقدر از شنيدن آن وحشت كردم كه درد چشم خودم را فراموش كردم.
#بعد_فرمود:
#يا_رسول_الله آيا اين اختصاص به كافران دارد يا بعضي ديگر از امت تو هم اينطور هستند؟
🍀 #پيامبر_اکرم(صلي الله عليه و آله) فرمودند :
سه دسته از امت من هم اينطور قبض روح ميشوند:
🔥1- كسي كه مسئوليتي دارد و ظلم ميكند
🔥2- گروهي كه مال يتيم ميخورند
🔥3- شاهدي كه به دروغ شهادت دهد.
📗 #بحارالانوار ،
ج21 ، ص287
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خدایا
بمن وما #فهم_دین_را_عطاکن
به برکت #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار