✨✨✨✨﷽✨✨✨✨
#داستان٢٣٠
✅ #خدانسبت_به_بنده_هاش
#ازمادر_مهربانتره
در زمان #حضرت_موسے(ع) پسر مغروری بود ڪه دختر ثروتمندی گرفته بود.
عروس مخالف مادرشوهر خود بود.
پسر بہ اصرار عروس، مجبور شد مادر پیر خود را بر ڪول گرفته بالای ڪوهے ببرد، تا مادر را گرگ بخورد.
مادر پیر خود را بالای ڪوه رساند، چشم در چشم مادر ڪرد و اشڪ چشم مادر را دید و سریع برگشت.
بہ #موسے(ع) ندا آمد برو در فلان ڪوه مهر مادر را نگاه ڪن.
مادر با چشمانی اشڪبار و دستانے لرزان، دست بہ دعا برداشت.
و میگفت:
خدایا!
ای خالق هستے!
من عمر خود را ڪردهام و برای مرگ حاضرم،
فرزندم جوان است و تازهداماد،
تو را بہ بزرگیات قسم میدهم، پسرم را در مسیر برگشت بہ خانهاش، از شر گرگ در امان دار.
ڪه او تنهاست.
ندا آمد:
#ای_موسے(ع)!
مهر مادر را میبینے؟
با اینڪه جفا دیده ولی وفا میڪند.
بدان من نسبت بہ بندگانم از این پیرزن نسبت بہ فرزندش مهربانترم.
✅کانال
#داستانای_خوبان_روزگار👇👇
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#صلوات_وسلام_بر_پیامبران_الهی
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
🌼🌼🌼🌼💦💧💦🌼🌼🌼🌼