🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔
📚 #داستان٢۶٨
🛎" #زنگولهای_بر_گردن"
میگویند؛
" #آقا_محمد_خان_قاجار" علاقه خاصی به شکار روباه داشته.
تمام روز را در پی یک " #روباه_میتاخته،"
بعد آن بیچاره را میگرفته و دور گردنش، " #زنگولهای_آویزان" میکرده و آخر رهایش میکرده.
تا اینجا ظاهراً مشکلی نیست.
البته که روباه بسار دَویده، وحشت کرده،
اما زنده است؛
هم جانش را دارد،
هم دُمش و هم پوستش.
"میماند آن #زنگوله!"
از این به بعد روباه هر جا که برود #زنگوله توی گردنش صدا میکند!
دیگر نمیتواند " #شکار" کند،
چون #صدای_زنگوله، شکار را فراری میدهد.
بنابراین « #گرسنه» میماند.
#صدای_زنگوله، " #جفتش" را هم فراری میدهد، پس « #تنها» میماند.
از همه بدتر،
#صدای_زنگوله، خود روباه را « #آشفته» میکند، « #آرامش» را از او میگیرد.!
"این #همان_بلایی_است که:
#انسان_امروزی_سر_ذهن_پُرتَنشِ_خودش_میآورد.
#فکر_و_خیال_رهایش_نمیکند!"
#زنگولهای از " #افکار_منفی،" دور گردنش " #قلاده"میکند.
بعد خودش را گول میزند و #فکر_میکند_که_آزاد_است، ولی نیست.
برده افکار منفی خودش شده و هر جا برود آنها را با خودش میبرد،
آن هم با چه سر و صدایی، درست #مثل_سر_و_صدای_یک_زنگوله!
✾📚 📚
#خدایا
#مارا_از_مرضهای_عقیدتی
#وسیاسی_نجات_بده
به برکت #صلوات_بر_محمد_وآل_محمدص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
@dastanayekhobanerozegar