eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
234 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
25هزار ویدیو
197 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
🔻روایت احمد کسروی از روزی که ملک المتکلمین به قتل رسید(بخش اول) ✍ملک‌المتکلمین از خطبای مشهور مشروطیت و از اصلی‌ترین واعظان مشروطه خواه شناخته شده است. او از بنیان‌گذاران مدارس جدید بود که پس از به توپ بستن مجلس دستگیر و در باغ‌شاه به قتل رسید. مروری بر کتاب «تاریخ مشروطه ایران» نوشته احمد کسروی داریم تا قتل او را از زبان هم‌عصرانش بیان کنیم  میرزا نصرالله ملک‌المتکلمین پس از تحصیلات دینی در سن ۲۲ سالگی عازم مکه شد و در راه بازگشت ۲ سال در هندوستان اقامت کرد. وی در آنجا کتابی با عنوان «من الخلق الی الخلق» جهت بیداری مسلمانان منتشر کرد که باعث تبعید او از هندوستان توسط انگلیسی ها شد. سپس ملک‌المتکلمین به ایران آمد و به صف مشروطه‌خواهان پیوست و با خطابه‌هایش مردم را آگاه کرد اما ملک‌المتکلمین سرانجام بر سر آرمان مشروطه جان باخت و هنگامی که محمدعلیشاه قاجار به ستیز با آزادیخواهان مشروطه‌طلب برخاست و به فرمان او حکومت نظامی، اعلام شد و لیاخوف، سرهنگ روسی و فرمانده نیروی قزاق در ایران، به فرمان شاه مجلس را به توپ بست، (ملک‌المتکلمین, جهانگیرخان شیرازی، سلطان العلمای خراسانی و قاضی ارداقی) به دستور محمد علی شاه به وضع دلخراشی در باغ شاه به قتل رسیدند 📜 💙🌸
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
🔻روایت احمد کسروی از روزی که ملک المتکلمین به قتل رسید(بخش دوم) ✍احمد کسروی درباره روز واقعه می‌نویسد: «امروز در شهر همچنان جستجوی آزادیخواهان می‌کردند و هر که را می‌یافتند دستگیر کرده به باغ شاه می‌بردند. از آنسو، امروز ملک المتکلمین و میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل را، بی آنکه بازپرسی کنند و یا به داوری کشند، نابود گردانیدند. در این باره سخنان پراکنده بسیار است. ولی ما چون داستان را از میرزاعلی اکبرخان ارادقی، که خود در باغ شاه با آنها و دیگران هم زنجیر بوده پرسیده‌ایم، همان گفته‌های او را می‌آوریم. می‌گوید: شب را با سختی به پایان رسانیدیم بامدادان از خواب برخاستیم و قزاقان هر هشت تن را با یک زنجیر بسته و بیرون می‌بردند و وقتی بر می‌گردانیدند؛ هشت تن دیگری را می‌بردند. ملک‌المتکلمین و برادرم قاضی به خوردن تریاک عادت داشتند؛ برای هر دو تریاک آوردند و چون کمی گذشت دو فراش برای بردن ملک المتکلمین و جهانگیرخان آمدند و به گردن هر یکی زنجیری زده و گفتند: «برخیزید بیایید» گویا هر دو دانستند که برای کشتن میبرندشان! ملک المتکلمین، دم در با آواز زیبا و بلند این شعر را خواند: ما بارگه دادیم این رفت ستم برما / بر بارگه عدوان آیا چه رسد خذلان این را خواند و پایش را از در بیرون گذاشت. ما همگی اندوهگین شدیم و هنگامی که دیدیم آن دو فراش زنجیرهایی را که به گردن آندو زده بودند را برگردانیده و در جلو اطاق روی بقیه زنجیرها انداختند ؛ اندوه ما چند برابر شد و بی‌گمان شدیم که کار آن بیچارگان به پایان رسیده 📜 💙🌸
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
🔻روایت احمد کسروی از روزی که ملک المتکلمین به قتل رسید(بخش اول) ✍ملک‌المتکلمین از خطبای مشهور مشروطیت و از اصلی‌ترین واعظان مشروطه خواه شناخته شده است. او از بنیان‌گذاران مدارس جدید بود که پس از به توپ بستن مجلس دستگیر و در باغ‌شاه به قتل رسید. مروری بر کتاب «تاریخ مشروطه ایران» نوشته احمد کسروی داریم تا قتل او را از زبان هم‌عصرانش بیان کنیم  میرزا نصرالله ملک‌المتکلمین پس از تحصیلات دینی در سن ۲۲ سالگی عازم مکه شد و در راه بازگشت ۲ سال در هندوستان اقامت کرد. وی در آنجا کتابی با عنوان «من الخلق الی الخلق» جهت بیداری مسلمانان منتشر کرد که باعث تبعید او از هندوستان توسط انگلیسی ها شد. سپس ملک‌المتکلمین به ایران آمد و به صف مشروطه‌خواهان پیوست و با خطابه‌هایش مردم را آگاه کرد اما ملک‌المتکلمین سرانجام بر سر آرمان مشروطه جان باخت و هنگامی که محمدعلیشاه قاجار به ستیز با آزادیخواهان مشروطه‌طلب برخاست و به فرمان او حکومت نظامی، اعلام شد و لیاخوف، سرهنگ روسی و فرمانده نیروی قزاق در ایران، به فرمان شاه مجلس را به توپ بست، (ملک‌المتکلمین, جهانگیرخان شیرازی، سلطان العلمای خراسانی و قاضی ارداقی) به دستور محمد علی شاه به وضع دلخراشی در باغ شاه به قتل رسیدند 📜 💙🌸
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
🔻روایت احمد کسروی از روزی که ملک المتکلمین به قتل رسید(بخش دوم) ✍احمد کسروی درباره روز واقعه می‌نویسد: «امروز در شهر همچنان جستجوی آزادیخواهان می‌کردند و هر که را می‌یافتند دستگیر کرده به باغ شاه می‌بردند. از آنسو، امروز ملک المتکلمین و میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل را، بی آنکه بازپرسی کنند و یا به داوری کشند، نابود گردانیدند. در این باره سخنان پراکنده بسیار است. ولی ما چون داستان را از میرزاعلی اکبرخان ارادقی، که خود در باغ شاه با آنها و دیگران هم زنجیر بوده پرسیده‌ایم، همان گفته‌های او را می‌آوریم. می‌گوید: شب را با سختی به پایان رسانیدیم بامدادان از خواب برخاستیم و قزاقان هر هشت تن را با یک زنجیر بسته و بیرون می‌بردند و وقتی بر می‌گردانیدند؛ هشت تن دیگری را می‌بردند. ملک‌المتکلمین و برادرم قاضی به خوردن تریاک عادت داشتند؛ برای هر دو تریاک آوردند و چون کمی گذشت دو فراش برای بردن ملک المتکلمین و جهانگیرخان آمدند و به گردن هر یکی زنجیری زده و گفتند: «برخیزید بیایید» گویا هر دو دانستند که برای کشتن میبرندشان! ملک المتکلمین، دم در با آواز زیبا و بلند این شعر را خواند: ما بارگه دادیم این رفت ستم برما / بر بارگه عدوان آیا چه رسد خذلان این را خواند و پایش را از در بیرون گذاشت. ما همگی اندوهگین شدیم و هنگامی که دیدیم آن دو فراش زنجیرهایی را که به گردن آندو زده بودند را برگردانیده و در جلو اطاق روی بقیه زنجیرها انداختند ؛ اندوه ما چند برابر شد و بی‌گمان شدیم که کار آن بیچارگان به پایان رسیده 📜 💙🌸