❣💚💕❣💚❣❤️❣💚❣💕💚❣
#داستان٢۵٩
#نمک_و_نمک
مرد و زن نشسته اند دور ِسفره.
مرد قاشقش را زودتر فرو می برد توی كاسه سوپ و زودتر می چشد طعم غذا را و زودتر می فهمد كه دستپخت همسرش بی نمك است و اما زن چشم دوخته به او تا مُهر تایید آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند و مرد كه قاعده را خوب بلد است،
لبخندی میزند و میگوید :
"چقدر تشنه ام !
زن بی معطلی بلند میشود و برای رساندن لیوانی آب به آشپزخانه میرود.
سوراخ های نمكدان سرِ سفره بسته است و به زحمت باز می شوند و تا رسیدن ِ آب فقط به اندازه پاشیدن ِ نمك توی كاسه سوپ زن فرصت هست برای مرد.
زن با لیوانی آب و لبخندی روی صورت برمی گردد و می نشیند .
مرد تشكر می كند،
صدایش را صاف میكند و میگوید :
"میدونستی كتاب های آشپزی رو باید از روی دستای تو بنویسن؟
و سوپ بی نمكش را میخورد ؛ با رضایت و زن سوپ با نمكش را میخورد ؛با لبخند!
✅ #زندگی_زیباست
#به_شرط : #مهر_و_گذشت😊
#نثار_بابای_ارسال_کننده_اش
#صلوات
برای تمامی خوبان روزگار
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلواتی_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar