🔴 دربارهی برادران لیلا
🔴 آخری ساخته سعید روستایی
🔴 نوشتهی صادق فرامرزی
در این سالها کموبیش دنبالکننده حرفهای سینما بودم و به ندرت اجازه دادم فیلمهای برجسته و جریانساز تاریخ سینما از زیر دستم در برود، اما تا به حال یادم نمیآید از سینمای هیچ کشوری فیلمی دیده باشم که قهرمان اثر یک کشیده محکم بخواباند در گوش پدرش و مخاطب در نهایت همذاتپنداری بگوید: «آخیش دمت گرم چه چسبید!»
احتمالاً به همین دلیل دیدن چنین سکانسی در #برادران_لیلا سعید روستایی شوکهام کرد... نفرت از پدر یا مادر در ۲ اثر قبلی او هم ملموس بود (هیچ قضاوتی درباره علت و ریشهاش ندارم) اما آنچه در جدیدترین اثرش دیدم شرمآورترین سکانس سینمای ایران در بیحرمتی به پدر و مادر بود. این بیحرمتی نه راوی شکاف نسلی است نه میتواند مقابله با پدرسالاری باشد. این یک وقاحت تمام عیار بود، بی همه چیزی روایتی که مدعی تعهد اجتماعی است.
وجه نمادین و سیاسی فیلم گلدرشتتر از آن است که مخاطب متوجه مراد و منظور روستایی نشود، چه بسا تقلّا برای سوار کردن این همه نماد و شعار به چنین اثر بیهمهچیزی منتهی شده است (حد فاصل زمانی دلار ۳هزار تومانی تا ۳۰هزارتومانی بیش از ۵سال طول کشید اما در فیلم نهایتا ۵هفته زمان میبرد و دهها مورد مشابه دیگر که نشان از همین دستپاچگی اثر دارد) ... با این حال در همین نمادبازی هم نسخهای جز انتحار و عقدهگشایی را نمیتوان دید.
۷ سال قبل زمانی که ابد و یک روز را دیدم شیفته قابش شدم، یک جنوبشهر نه چندان کامل اما واقعی بود (برخلاف قاب کثیف و تهوعآور عمده سینماگران که حاشیه را به چشم گلهای با مغزهای کوچک زنگ زده میبینند) ... اما برادران لیلا یک تحقیر طبقاتی محض است، گویی کارگردان هم دیگر به محله سابق خود متعهد نیست و از زاویه طبقاتی همقطاران سینماییاش چهره این آدمهای مفلوک را نقاشی کرده است... جنوبشهری که مرز خوشبختی و ناکامیاش در خرید یا از دست دادن ۳دهانه مستراح پیشفروشی در شمالشهر است، هَوَل دیدن زنانی است که ماشین گرانقیمت سوار میشوند، از خانه پدر سوسیس میدزدد، پول زور میگیرد و ... آدمهایی که همان بهتر جایشان در پایین و میان جهنمی باشد که به آن تعلق دارند.
شاید سعید روستایی بعدها اثری بسازد که بتوان تحسینش کرد اما عجالتا و تا اطلاع ثانوی او یک فیلمساز تمام شده تکاثر است. او ۳فیلم ساخته که در ۲فیلم حتی شخصیت و دعواهای ۲بازیگر فیلم اولش را ناشیانه کپی کرده! ... پرخاشهای اِگزَجره و بیمنطق آدمها که حکم موسیقی متن پیدا کرده است.
نمیدانم، شاید بهتر باشد دستها را بالا بگیرد و بگوید من به اندازه همان فیلم نخستم ایده داشتم، خداحافظ شما!
#نیم_طبقه 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/113508352Cdd1d77aefa