🌼🌼💕💕💕💕💕🌼🌼
#داستان٢٩۵
✍ وارد میوهفروشی شدم.
خلوت بود.
قیمت موز و سیب را پرسیدم. فروشنده گفت:
موز شانزده تومان و سیب ده تومان.
گفتم از هر کدام دو کیلو به من بده.
پیرزنی وارد میوهفروشی شد و پرسید:
محمد آقا سیب چند؟
میوه فروش پاسخ داد:
مادر کیلویی سه تومان!
نگاه تعجبزدهام را به سرعت به میوهفروش انداختم و او که متوجه تعجب و دلخوری من شده بود،
چشمکی زد و با نگاهش مرا به آرامش دعوت کرد.
صبر کردم.
پیرزن گفت:
محمد آقا خدا خیرت بده!
چند تا مغازه رفتم، همشون سیب را ده-دوازده تومن میدن!
مادر با این قیمتا که نمیشه میوه خرید!
محمد آقای میوهفروش، یک کیلو سیب برای پیرزن کشید و او را راهی کرد و رو به من کرد و گفت:
این پیرزن به تازگی پسرش و عروسش را تو تصادف از دست داده و خودش مونده با دو تا نوهی یتیم!
من چند بار خواستم به او کمک کنم و به او میوهی مجانی بدم اما ناراحت شد و قبول نکرد.
به همین خاطر هیچ وقت روی میوهها تابلوی قیمت نمیزنم تا وقتی این زن به مغازه میاد از قیمتها خبر نداشته باشه و بتونه برای بچههاش میوه بخره.
راستش را بخواهی من به هر کسی که نیاز داشته باشه کمک میکنم و #همیشه_با_امام_زمانم معامله میکنم.
دلم مثل آوار ریخته بود پایین و بسیار شرمنده بودم و بغضی سنگین تو گلوم نشسته بود.
دلم میخواست روی میوهفروش را ببوسم، میوهها را خریدم، سوار ماشین شدم و هقی زدم زیر گریه و در حال رانندگی از خودم و
#از_امام_زمان_عجل_الله خجل بودم و با خودم میگفتم:
ای کاش در طول سالیان دراز عمرم من هم قسمتی از درآمدم را با امام زمانم معامله میکردم.
#زندگی_بی_مهدی_زندگی_با_غمهاست
❤️ یادمون نره...
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایابه ما هم توفیق بده که...
#که_امام_زمانی_بشیم
به برکت
#صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج آنحضرت
💚💚💚💚💚💚💚☀️
#داستان٢٩٨
✅ #نه_آن_عبا_را_میخواهم_و
#نه_آن_آبرو_را...
✍پسر آیتالله فاطمینیا تعریف میکند:
روزی با پدر میخواستیم برویم به یک مجلس مهم.
وقتی آمدند بیرون خانه، دیدم بدون عبا هستند.
گفتم عبایتان کجاست؟
گفتند مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیدهام.
به ایشان گفتم:
بدونِ عبا رفتن، آبروریزی است!
ایشان گفتند:.
اگر آبروی من در گروی این عباست و این عبا هم به بهای از خواب پریدنِ مادرتان است، نه آن عبا را میخواهم، نه آن آبرو را...
#من_از_این_آبرو_صرفنظر_میکنم!
❤️ یادمون نره...
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایابه ما هم توفیق بده که...
#که_امام_زمانی_بشیم
#خدایاآیت_الله_فاطمی_نیارا
با اهل بیت ع محشور بفرما
به برکت
#صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج آنحضرت
☘💧☘💧☘💧☘💧☘💧☘
#داستان٣٢۵
✅ #دعا_برای_ظهور
#امام_زمان (عج)
✍ #مرحوم_آیت_الله_مجتهدی_تهرانی (ره) :
یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف ،
پس از اقامه نماز پشت سر
#شهیدآیت_الله_مدنی ، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه میکنند و شانههایشان از شدت گریه تکان میخورد ،
رفتم پیش آیت الله مدنی و
گفتم:
ببخشید ،
اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتادهاید؟
ایشان فرمودند:
یک لحظه، #امام_زمان (عج) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:
آقای مدنی!
نگاه کن!
شیعیان من بعد از نماز ،
سریع میروند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمیکنند.
انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است و من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم.
💥بیاییم در کل ایام نورانی همه برای ظهور پدرمهربان امت دست به #دعای_فرج برداریم ...
❤️ یادمون نره...؛
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایابه ما هم توفیق بده که...
#که_امام_زمانی_بشیم
به برکت
#صلوات برای سلامتی وتعجیل در فرج آنحضرت
.