هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان٢١٨
#یک_داستان_یک_پند
✍تاجری را شاگردش از انبار او دزدی کرد.
تاجر شاگرد را صدا کرد و از او توضیح خواست.
شاگرد از ترس و شرم در پاسخ از این شاخه به آن شاخه پرید.
تاجر برای شرمگین نشدن بیشترش به او گفت:
گم شو!
تاجر را دوست مؤمنی بود که این صحنه را میدید.
تاجر گفت:
به او گفتم گم شو،
چون نخواستم دست و پای خود را بیشتر گم کرده و شرمنده شود.
دوست مؤمن گفت:
بدان به کسی که از ترس تو دست و پای خویش گم کند و خود را به خاطر خطایی که کرده در خود گم کرده باشد،
گفتن «گم شو» احسان و نیکی نیست.
قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى
(263 - بقره)
(فقیر سائل را به) زبان خوش و طلب آمرزش (رد کردن) بهتر است از صدقهای که پی آن آزار کنند.
اگر به کسی نیکی نکنیم بهتر از آن است که کار نیکی برایش انجام دهیم و بر سرش منت گذاریم.
به عنوان مثال، قرضی به کسی بدهیم و منت بر سرش بگذاریم.
اگر نمیتوانیم قرض بدهیم و تاب تحمل از دست رفتن پولمان را نداریم از همان ابتدابهتراست
#با_زبان_نیک_عذرخواهی_کنیم.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار انسانهای شریف و با اخلاق اسلامی
#صلوات
✾📚 📚✾
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#مرحوم_حاج_اسماعیل_دولابی #فرمود:
کسانی که سالها «عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان» میگفتند،
چرا از ظهور مشکلات و نابسامانیها کلافهاند و تاب تحمّل آن را ندارند؟
اینها مقدّمهی ظهور است.
پس یا دعای بر تعجیل ظهور حضرت را پس بگیرند یا دست از بیتابی و بیقراری بردارند و به آنچه هست تن بدهند.
بعد از هر شلوغی،
خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هر چه شلوغی بیشتر باشد، خلوت بعد از آن بزرگتر است.
در آخرالزمان شلوغی خیلی زیاد است،
به نحوی که «یکفُرُ بَعضُهُم بِبَعضٍ وَ یَلعَنُ بَعضُهُم بَعضا»ً؛
گروهی گروه دیگر را تکفیر میکند و جمعی جمع دیگر را لعنت میکند.
📚 #کتاب_مصباح_الهدی
🆔┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_بر_منتظران_ظهور
#قائم_آل_محمد_ص
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان٢١٩
♨️ #عاقبت_تملّق
#کریمخان_زند پس از آنکه به پادشاهی رسید،
شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش بهعنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد.
کریمخان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباسهای فاخر به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.
با دیدن قدرت و منزلت برادرزادهاش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریمخان، دیشب
خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و #حضرت_علی_علیهالسلام جامی از آب کوثر به او میداد.
کریمخان اخمهایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند.
رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونتآمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت:
من پدر خود را میشناسم.
او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی ع باشد.
این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی بهصورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمیرسد.
═✧❁🌸❁✧═
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_مارا_تملق_گوی_خودت
#قرار_بده
به برکت
#صلوات_بر_محمد_خاتم_پیامبران
═✧❁🌸❁✧═
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌷 #امام_سجاد (علیه السلام) :
✍ سه حالت و خصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و
روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى های صحراى محشر در امان است :
👌 اوّل آن كه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.
👌 دوّم آن كه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آن است يا مورد غضب و خشم او مى باشد.
👌 سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران ، سعى كند عيب هاى خود را برطرف نمايد.
═✧❁🌸❁✧═
#امام_سجاد_ع
#چهارمین_پیشوای_شیعیان
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_اهل_بیت_علیهم_السلام
#صلوات
═✧❁🌸❁✧═
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌺🍀🌹🍀💐💐💐🍀🌹🍀🌺
#داستان٢٢٠
#داستان_آموزنده
اگر به من بگويند زيباترين واژه اي که يادگرفتى چيست؟
ميگويم پذيرش است.
یعنی:
پذيرفتن شرايط با تمام سختي هاش....
پذیرفتن آدم ها با تمام نقص هاشون....
پذيرفتن اینکه مشکلات هست و بايد به مسير ادامه داد....
پذيرفتن اينکه گاهي من هم اشتباه ميکنم....
پذيرش يعني:
پذيرفتن اينکه من کامل نيستم...
پذيرفتن اينکه هيچ کس مسئول زندگي من نيست....
پذيرفتن اينکه انتظار از ديگران نداشتن....
و...
️ داشتن پذيرش توي زندگي يعني پايان دادن به تمام دعواها، اختلاف ها و جدل ها۰۰۰
🌸🌸🌸🌸
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
💧💧💧💧🔶🔶🔶💧💧💧💧
#داستان٢٢١
📚 #وقتی_که_او_مرد...
وقتی که مرد،
حتی یک نفر هم توی محل ما ناراحت نشد.
بچههای محل اسمش رو گذاشته بودند مرفه بیدرد و بیکس.
و این لقب هم چقدر به او میآمد نه زن داشت نه بچه و نه کسوکار درستی.
شنیده بودیم که چند تایی برادرزاده و خواهرزاده دارد که آنها هم وقتی دیده بودند آبی از اجاق عموجان و دایی جان برایشان گرم نمیشود،
تنهایش گذاشته بودند.
وقتی که مُرد، من و سه چهار تا از بچههای محل که میدانستیم ثروت عظیم و بیکرانش بیصاحب میماند، بدون اینکه بگذاریم کسی از همسایهها بفهمد، شب اول با ترس و لرز زیاد وارد خانهاش شدیم و هر چه پول نقد داشت، بلند کردیم.
بعد هم با خود کنار آمدیم که:
این که دزدی نیست تازه او به این پولها دیگر هیچ احتیاجی هم ندارد.
تازه میتوانیم کمی هم از این پولها را از طرفش صرف کار خیر کنیم تا هم خودش سود برده باشد و هم ما...
اما دو روز بعد در مراسم خاکسپاریاش که با همت ریش سفیدهای محل به بهشت زهرا رفتیم، من و بچهها چقدر خجالت کشیدیم.
موقعی که ١۵٠ بچه یتیم از بهزیستی آمدند بالای سرش و فهمیدیم مرفه بیدرد خرج سرپرستی همه آنها را میداده، بچههای یتیم را دیدیم که اشک میریختند و
انگار پدری مهربان را از دست دادهاند از خودمان پرسیدیم:
#او_تنها_بود_یا_ما؟
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#در_ایتا
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_خوبان_همه_ی_روزگاران
#صلوات
🔶🔶🔶🔶💧💧💧🔶🔶🔶🔶
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان٢٢٢
#ماجرای_زینب
ماجرای دختری در کلاس زبان
ماجرایی برای این روزها
زینب ۱۲ساله است.
مثل خیلی از بچههای امروز به کلاس زبان انگلیسی میرود.
او تنها دختر چادری آموزشگاهشان است.
بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده و طاقتش تمام شده.
به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل میبرده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها میگذرانده.
البته هر که از پشت سرش رد میشده، ناسزایی نثارش میکرده که با سکوت زینب ما مواجه میشده.
بله...
دانشآموزاصیل و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک میکند، هم فحش میشنود.
اما لب به ناسزا باز نمیکند.
این است تفاوت این بچهها با بعضیهای دیگر.
این بچهها دانشآموخته کلاس قهرمانی حاجقاسم هستند...
القصه ...
معلم کلاس زبان به بچهها تکلیف داده ،مادرش که میترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورند، مخالفت میکند!
اما در نهایت راضی میشود.
زینب مینشیند به نوشتن و چه نوشتنی...
روضهٔ انگلیسی شنیدهاید؟
آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله؟...
زینب میداند نوشتن چنین متنی و خواندنش بین کسانی که فقط شعار «آزادی» میدهند یعنی چه.
ولی کارخودش رامیکند.
انشایش راسرکلاس میخواندوبرخلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک در چشمهایش جمع شده،
ایستاده برایش دست میزند!
چند روز بعدانشای زینب به حوزهی حاجآقا مجتهدی میرسدوحاجآقای میرهاشم حسینی از زینب تقدیرمیکند.
#از_زینب١٢ساله_یاد_بگیریم
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_فرزندان_مؤمن_ایران_زمین
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#حضرت_امام_رضا_علیه_السلام #میفرمایند:
به درستی که بعد از انجام واجبات،
هیچ کاری در نزد خدای متعال،
برتر از شاد کردن مؤمن نیست.
#ازکتب:
📚الفقه المنسوب الى الامام الرضا
📕بحار الانوار ج ۷۵
📓باب مواعظ الرضا
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_بر_امام_هشتم_و
#زوار_آنحضرت
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
سلام
صبح پاییزییتون بخیر ،
برایتان ازخدا ،استواری در راه دین خواستاریم
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلواتی_بر_محمد_وآل_محمد
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
ذکر روز پنجشنبه :
لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین
"نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار"
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)،
و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عج)
یا اَللهُ یَا رَحْمانُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ
ای خدا!
ای بخشایشگر!
ای مهربان!
اى دگرگونساز دلها!
دل مرا بر دینت استوار گردان
برای شادی روح عزیزانمان که آسمانی شده اند
رَحِم الله مَن یَقراءُ الفاتحۀَ مَعَ الصَّلوات
🙏 التماس دعا🙏
«اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّکَ الْفَرَجَ»
«اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ»
#بیاد_شهید_علیرضا_فرج_زاده
وپدر مرحومش،
کربلایی حاج هوشنگ فرج زاده
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
سلام
صبح پاییزییتون بخیر ،
برایتان ازخدا ،استواری در راه دین خواستاریم
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلواتی_بر_محمد_وآل_محمد
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
ذکر روز پنجشنبه :
لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ المَلِک الحقّ المُبین
"نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار"
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)،
و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عج)
یا اَللهُ یَا رَحْمانُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ
ای خدا!
ای بخشایشگر!
ای مهربان!
اى دگرگونساز دلها!
دل مرا بر دینت استوار گردان
برای شادی روح عزیزانمان که آسمانی شده اند
رَحِم الله مَن یَقراءُ الفاتحۀَ مَعَ الصَّلوات
🙏 التماس دعا🙏
«اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّکَ الْفَرَجَ»
«اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ»
#بیاد_شهید_علیرضا_فرج_زاده
وپدر مرحومش،
کربلایی حاج هوشنگ فرج زاده
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات
هدایت شده از حجةالاسلام عباس پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠حدیث فاطمیات
روى السيّد محمّد الغماري الشافعي في كتابه، عن فاطمة بنت الحسين الرضويّ، عن فاطمة بنت محمّد الرضوي، عن فاطمة بنت إبراهيم الرضوي، عن فاطمة بنت الحسن الرضوي، عن فاطمة بنت محمّد الموسوي، عن فاطمة بنت عبد اللّه العلوي، عن فاطمة بنت الحسن الحسيني، عن فاطمة بنت أبي هاشم الحسيني، عن فاطمة بنت محمّد بن أحمد بن موسى المبرقع، عن فاطمة بنت أحمد بن موسى المبرقع، عن فاطمة بنت موسى المبرقع، عن فاطمة بنت الإمام أبي الحسن علی بن موسی الرضا عليهم السلام، عن فاطمة بنت موسى بن جعفر عليهم السلام، عن فاطمة بنت الصادق جعفر بن محمّد عليهم السلام، عن فاطمة بنت الباقر محمّد بن عليّ عليهم السلام، عن فاطمة بنت السجّاد عليّ بن الحسين زين العابدين عليهم السلام، عن فاطمة بنت أبي عبد اللّه حسين بن علی عليهم السلام، عن زينب بنت أمير المؤمنين علی بن ابی طالب عليهم السلام، عن فاطمة عليها السلام بنت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله، قالت:
🌺قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله:
🌺«ألا مَن ماتَ عَلى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ ماتَ شَهیداً»🌺
🌺«آگاه باشید هر كسى كه بر دوستى آل محمد بمیرد، شهید است.»🌺
📚 اللؤلؤة الثمينة , ص 217 ؛ عوالم ح 3 ج 21 ص 354؛ فاطمة الزهراء (عليها السلام) بهجة قلب المصطفى صلّى اللّه عليه و آله: 285.
————————
🌺🌺🌺پنجم جمادی الاولی سالروز #میلاد_حضرت_زینب صلوات الله و سلامه علیها تهنیت باد.🌺🌺🌺
لینک کانال ایتا 👇
https://eitaa.com/jalassateahojjatoleslamabbaspoor
لینک کانال تلگرام 👇
https://t.me/hojjatoleslamabbaspoor
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#خندهحلال
یارو ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﭼﻨﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺵ پرسید: ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﭼﻨﺎﺭ ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
گفت: ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮﺕ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ.
ﯾﺎﺭﻭ گفت: ﺍﻻﻍ، ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﭼﻨﺎﺭﻩ!
ﺗﻮﺕ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﻪ🤔
گفت:
#اولا : ﺗﻮﺕ ﺗﻮی ﺟﯿﺒﻤﻪ
#ثانیا: اﻻغ هم ﺧﻮﺩﺗﯽ😁😂
🔰خندهی حلال😊
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان٢٢٣
داستانک
➖دانشجویی به استادش گفت: استاد!
اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم
و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.🤔🤔
➖استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت:
آیا مرا می بینی؟
➖دانشجو پاسخ داد:
نه استاد!
وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را
نمی بینم.😁
➖استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:
تا وقتی به خدا پشت کرده باشی هرگز او را نخواهی دید..
═✧❁🌸❁✧═
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_یادمون_نره
═✧❁🌸❁✧═
هدایت شده از أنیق و عمیق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم |داستان کاسکوی دم قرمز
.
عدهای در دنیا هستند که عیوب دیگران را خیلی سریع پیدا میکنند اما همان عیب را در خودشان نمیبینند. به قول مولانا «ای بسا ظلمی که بینی در کسان/ خوی تو باشد در ایشان ای فلان».
شاید بسیاری از اخلاق و رفتار دیگران که باعث آزار ما میشود همان خلق و خوی خودمان باشد که باعث آزار دیگران شده است. با استناد به آیه ابتدایی سوره همزه خداوند ناخرسندی خودش را از این رفتار ناپسند، نشان داده است که مشاهده میکنیم.
#تدبر_در_قرآن
#جواد_فروغی
🆔@Javadforooghi
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج:
#داستان٢٢۴
#کمال_زن_و_شوهر
در روزگاران قدیم دختری که تازه ازدواج کرده بود با شوهرش سر موضوعی بحث شان شد ؛
دختر هم قهر کرد آمد خانه پدرش واز شوهر خود #شروع_کرد_به_بد_گفتن، که پدر جان شوهر من چنینه وچنانه .
پدر بعد از اینکه به حرفهای دخترش گوش داد گفت:
باشه عزیز دل بابا با شوهرت صحبت می کنم .
پدر دختر تمام مردهای فامیل که به دختر محرم بودند را به خانه اش دعوت کرد و به هر یک عبایی داد
بعد به زنش گفت:
دختر را نیمه عریان داخل اتاق بفرستد
مادر دختر دستور شوهرش را اطاعت کرده دخترش را نیمه عریان به اتاق فرستاد.
دختر تا وارد اتاق شد از خجالت سرخ شد وداشت نگاه می کرد ، پدرش عبایش را کنار زد گفت :
بیا زیر عبای من
دختر نرفت ،
برادرانش گفتند :
بیا زیر عبای ما اما نرفت
خلاصه در آن جمع سریع رفت زیر عبای شوهرش پناه گرفت .
بعد پدر دختر گفت :
دیدی دخترم محرمتر از شوهرت کسی نیست پس بهتر است بروی زندگی کنی او عیبهای تو را بپوشاند تو نیز عیبهای شوهرت را بپوشان .
#او_از_خطای_تو_بگذرد_
#تو_نیز_از_اشتباهات_شوهرت #چشم_پوشی_کن.
آری دونفری که با هم ازدواج میکنند کامل کامل نیستند ولی می توانند همدیگر را کامل کنند
👇👇👇👇
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات نثار زنان ومردان مومن و مسلمان در طول تاریخ
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان٢٢۵
🛑🎥 #صحنه_دیدنی
#اذان_و_اقامه_خواندن
#برای_یک_نوزاد
#موقع_بردن_نام_امیرالمومنین_ع😍
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
کانال داستانای خوبان روزگار
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات نثار حضرت امیرالمؤمنین
علیه السلام
ومحبین آنحضرت در طول تاریخ
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
#داستان٢٢۶
#راستگویی
پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند،
اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد.
پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند.
آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت:
طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد.
دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد.
او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت، اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد.
خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت:
نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو!
روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید.
آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است!
قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم!
تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود،
اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد.
#زیباترین_منش_انسان،
#راستگویی_است!
التماس دعا
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات نثار همه ی زنان ومردان #راستگو