🔻بیچاره میت! #خاطرات_طلبگی 🔹جمعه رفتیم مراسم ختم یکی از آشنایان. مراسم از ۴ونیم تا ۶ونیم عصر بود. (خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه!) 🔹 بیست دقیقه اول قرائت قرآن بود، مابقی جلسه، دشتی و چهچهه و فشار آوردن مداح برای گریاندن خانواده اون مرحوم! بنده خدا خیلی هم تلاش کرد و اوج و فرود داشت و از غم فراق پدر خوند ولی لااقل طرف آقایون که ما بودیم، دریغ از بال مگسی که مژه ای را تر کند! 🔹نه سخنرانی نه روضه مفصلی، و نه حتی «رحم الله من قرأ الفاتحه»ای! 🔹باز خدا خیر به یک بنده خدایی بده که میکروفون رو گرفت چند دقیقه ای روضه خوند و مردم گریه کردند. 🔹البته بی انصافی هم نکنم اون مداح اصلیه بعد از یک ساعت و اندی دشتی خوندن در فراغ پدر، پنج دقیقه آخر رو سینه زنی خوند و قدری دست ها به سینه ها آشنا شد! 🔹بعد از اتمام مراسم رفتم پیش مداح محترم! -احسنت! طیب الله انفاسکم! ماشالا صدای خوبی هم داشتید! -خواهش میکنم حاج آقا! لطف دارید! -چقدر خوب شد که آخر جلسه از اهل بیت ع گفتید! امام رضا ع به پسر شبیب فرمود: یابن الشبیب! ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین.... اگر بناست برای مسئله ای گریه کنید، بر جد غریب ما حسین گریه کنید... خدمت مرحوم امام خبر شهادت سید مصطفی رو آوردند، هر چی منتظر شدند امام گریه نکرد! ترسیده بودند که نکنه به قلبشون فشار بیاد! مرحوم آقای کوثری رو آوردند روضه بخونه، جای خالی آقامصطفی رو یادآوری کرد ولی باز هم گریه نکرد! اما وقتی شروع کرد به روضه وداع امام حسین و علی اکبر، همینکه رسید به جایی که ابی عبدالله فریاد زد «علی الدنیا بعدک العفی»، آقای کوثری میگه امام طوری گریه می کرد که شانه هاش می لرزید و وقتی حوله از صورت مبارکشان برداشتند، چشمشان قرمز شده بود! -درسته حاج آقا! -اون نیم ساعتی که به روضه و قرآن گذشت، هم به درد اون مرحوم خورد هم به درد مردم؛ اما حقیقتش اینه که «باقی همه بی حاصلی و بی ثمری بود»! - حاج آقا فرمایشتون درسته ولی چه کنیم که از ما اینطور انتظار هست! 🔹و بعد جملاتی گفت درباره دستمزد که چون مبهم بود چیزی نفهمیدم! دیگه حرفی برای گفتن نداشتم! ❗️بیچاره میت که ماتَرَکش خرج می شود برای چهچهه زدن و دشتی خواندن! ......................... #کشکول_یک_طلبه👇 @KashkooleTalabeh https://sapp.ir/kashkooletalabeh https://t.me/kashkooletalabeh

🔻تعاملی پارادوکسیکال با روحانیت! #خاطرات_طلبگی 🔹از توی داروخانه ای سر بیست متری سینما سعدی دارم براتون مطلب مینویسم! یکی از دلایل قطعیِ غیرملبس ظاهر شدن طلبه ها رو کشف کردم!!! ❗️در کمتر از سه دقیقه، سه مراجعه کننده داشتم که پول داروهاشون رو کامل نداشتند و از من تقاضای پرداخت کردند! 🔹دل کندن از پول سخته، درست! دَخلِت به خرجت نمیخونه، تصمیم گیری برات سخت میشه، درست! اصلا نمیدونی طرف نیازمند واقعیه یا شیاد، سر دو راهی گیرت انداخته، ده جفت چشم هم منتظر واکنشت هستند! اینم درست! قبول دارم سخته! 👈ولی قرار شد همیشه #نیمه_پر_لیوان رو ببینیم! شاید خوب باشه به این فکر کنیم که «اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟!» به این فکر کنیم که چرا بین این همه آدم یک راست اومدند پیش من؟! چرا وقتی غیرملبس میام نمیریزن دورم؟! 🔹جواب به نظرتون غیر از اینه که درب خانه ما رو مسکین نواز یافته اند؟ غیر از اینه که از دق الباب ما کمتر استرس تحقیر دارند؟! 💎جالبه بدونید! تو همین شهری که ظاهرش چندان رنگ و بوی دین و دیانت نداره، در بین همین مردمی که بعضا از سر فشار زندگی به روحانیت ناسزا میگن، بارها برام اتفاق افتاده که راننده اسنپ یا هر کسی که فرصت حرف زدن تنهایی پیدا میکنه، چنان سفره دلش رو باز کرده و با بغض داستان مشکلاتش رو تعریف می کنه که مطمئنم پیش هیچ مشاوری این حرف ها رو نمیزنه! یادمه چند سال پیش شیراز یه راننده تاکسی تلفنی، که میگفت نمازش رو هم یک در میان میخونه، بعد از بیست دقیقه درد دل و افشای اسرار زندگی قسم خورد که حاج آقا این حرف هایی که امروز به شما زدم، به هیچ کس تا حالا نزدم! ❓نمیدونم این اعتماد ها و التماس دعاهای با چشم خیس رو باور کنم یا اون ناسزاها و متلک ها؟! ✅به هر حال با هر وجه الجمعی که رفع تعارض کردید مهم نیست، مهم اینه که این #نیمه_پر_لیوان رو از نظر دور ندارید! ابی عبدالله الحسین عليه السلام فرمودند: نياز مردم به شما از نعمت هاى خداست؛ پس از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد! پ.ن:راستی وقتی نوبت خودم شد، جمع داروهام ۱۱۱ هزار تومان شد که بعد از پرداخت یه ویزیت ۵۵تومانی، نزدیک بود مثل قبلیا سرم بیاد!😄 مطلب مرتبط👇 https://eitaa.com/kashkooletalabeh/29( #نیمه_پر_لیوان) ......................... #کشکول_یک_طلبه👇 @KashkooleTalabeh https://sapp.ir/kashkooletalabeh https://t.me/kashkooletalabeh