#تلنگر ❤️🍃
سنگريزه ريز است و ناچيز ، اما اگر در جوراب يا کفش باشد ، ما را از راه رفتن باز میدارد!
در زنـدگی هـم بعضی مسائل ريزاند و ناچيز، اما مانع حرکت به سمت خوبی ها و #آرامش ما می شوند!
نامهربانی به والدين ،
نگاه تحقيرآميز به فقرا ،
تکبر و فخرفروشی به مردم ، منت گذاشتــن هنگام کمــک کـردن ،
نپذيرفتن عذر خطای دوستان ،
بخشی از سنگريزه های مسير تکامل ماهستند!
آنها را بموقع کنـار بگذاريم تـا از #زندگی لـذت ببریـم
🍃--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
❌❌❌❌❌
👣 #گام_های_اهسته
#فضای_مجازی 🌐📡
⛔️#نامحرمان با پاهای #مجازی آنچنان که صدای گامهاشان را هیچیک از اطرافیان و #اعضای_خانواده حتی نمیشنوند به اتاق شخصیات میآیند و به روی تخت خوابت حتی مینشینند و در خصوصیترین #خلوتگاه #زندگی شخصیات با تو گپ میزنند.
❌❌همان نامحرمی که میداند، علاقهمندیهای تو چیست و از چه چیزهایی بدت میآید، پاتوق هر هفته ات کدامین ساعت و کدامین محله است. میداند کدام گلها را بیشتر دوست داری و از چه غذاها و دسرهایی خوشت میآید. او گاهی نامی که نزدیکترین اعضای خانوادهات تو را با آن صدا میکنند را هم میداند.
❌❌🔺و #عکس انگشترت که زینت توست را در گوشی خود ذخیره کرده! یک وقت فکر نکن این اطلاعات را با #هک_کردن جاسوسی کرده! نه اصلاً نیاز به این کارها نیست، تو خودت با همه #نامحرمان #پسرخاله شدهای، #دخترخاله!
❌❌🔻تو با این اوصاف باز مدام #عکسهای_محجبه خود را به آدرس محله نامحرمان #ناکجا_آباد ارسال میکنی و مذبوحانه افتخار میکنی به #چادری بودنت! آنوقت با تبختر و تفاخر فریاد میکشی « #من_حجاب_را_دوست_دارم»! افسوس و صد افسوس! براستی #حجاب اگر با #عفاف همراه بود، بیشک مانع از #نظر_نامحرم و تحسین او میشد، و حالا که نیست خودش ابزاری برای بهتر دیده شدن است!
❌❌🔺آری امروز #چادر این یادگار پاک و نیک، حکایت مظلومانه و غریبی دارد. میدانم چادر را ارث بردهای از #مادر، اما کاش #سهم_الارث خود از #عفاف_و_حیا را از قلم نمیانداختی.😔😔😔
#حجاب_با_حیا_کامل_میشود.
#عفاف_و_حجاب
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_ششم
💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش #مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بیپرده پرسیدم :«چی شده؟»
از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچهها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوشخیالی میتواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش #زخمی شده!»
💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو #خاکریز.»
از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم.
💠 دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با #بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم.
دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم.
💠 تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. بهقدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر #خونی به رگهایش نمانده است.
چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از #نفس افتادم.
💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، #علقمه عباس من شده است.
زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این #جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود.
💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی بهقدری #خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد.
شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم #باور نگاهم نمیشد.
💠 دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
با همین چشمهای به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما #نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود.
💠 با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!»
دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن #صبوریام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، #اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!»
💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره #مظلومش برای کشتن دل من کافی بود.
#حیایم اجازه نمیداد نغمه نالههایم را #نامحرم بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم.
💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در #آغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد.
عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی #قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر نالهای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد.
💠 نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ #زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد.
پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز #پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت.
💠 بیش از دو ماه درد #غیرت و مراقبت از #ناموس در برابر #داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و #شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود.
هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند، پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت #درد کشیدن جان داد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_دوم
💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، #سر بریده حیدر را میدیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین میکشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد میکرد :«برو اون پشت! زود باش!»
دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار #نارنجک از دستم رفته و نمیفهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمیتوانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد :«برو پشت اون بشکهها! نمیخوام تو رو با این بیپدرها تقسیم کنم!»
💠 قدمهایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار میلرزید، همهمهای را از بیرون خانه میشنیدم و از حرف تقسیم غنائم میفهمیدم #داعشیها به خانه نزدیک میشوند و عدنان این دختر زیبای #شیعه را تنها برای خود میخواهد.
نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمیداد که گلنگدن را کشید و نعره زد :«میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلولهای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه #تهدیدم میکرد تا پنهان شوم.
💠 کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار میکردم که بدن لرزانم را روی زمین میکشیدم تا پشت بشکهها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم.
ساکم هنوز کنار دیوار مانده و میترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین میشد، فقط این نارنجک میتوانست نجاتم دهد.
💠 با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفسهای #وحشتزدهام را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد :«از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!» و صدایی غریبه میآمد که با زبانی مضطرب خبر داد :«دارن میرسن، باید عقب بکشیم!»
انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکهها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی #خنجری دستش بود. عدنان اسلحهاش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش میکرد تا او را هم با خود ببرند.
💠 یعنی ارتش و نیروهای مردمی بهقدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط میخواست جان #جهنمیاش را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای #نجابتم از خدا میخواستم نجاتم دهد.
در دلم دامن #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس میلرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباته زد.
💠 عدنان مثل حیوانی زوزه میکشید، #ذلیلانه دست و پا میزد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم در یک لحظه سر عدنان را با خنجرش برید و از حجم خونی که پاشید، حالم زیر و رو شد. تمام تنم از ترس میتپید و بدنم طوری یخ کرده بود که انگار دیگر خونی در رگهایم نبود.
موی عدنان در چنگ همپیالهاش مانده و نعش نحسش نقش زمین بود و #داعشیها دیگر کاری در این خانه نداشتند که رفتند و سر عدنان را هم با خودشان بردند.
💠 حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بیسر عدنان تنها بودم که چشمانم از وحشت خشکشان زده و حس میکردم بشکهها از تکانهای بدنم به لرزه افتادهاند.
رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به #دوزخ رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را میزد. جرأت نمیکردم از پشت این بشکهها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجهام سقف این سیاهچال را شکافت.
💠 دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر میزد و پس از هشتاد روز #فراق دیگر از چشمانم به جای اشک، خون میبارید. میدانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمیترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ اینهمه عزیز دیگر #زندگی برایم ارزش نداشت.
موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا میفهمیدم نزدیک ظهر شده و میترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر #شیطانی داعشی شوم.
💠 پشت بشکهها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد میشد و عطش #عشقش با اشکم فروکش نمیکرد که هر لحظه تشنهتر میشدم.
شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و اینها باید قسمت حیدرم میشد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمیرفت و فقط از درد دلتنگی زار میزدم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
❌ اجتناب از خطاهای بزرگ
🍃 اینکه خداوند در قرآن میفرماید: 🕋«إِن تَجْتَنِبُواْ کَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَيِّئَاتِکُمْ»
اگر از گناهان کبيرهاي که از آنها نهي شدهايد #اجتناب کنيد، ما از بديهاي شما صرف نظر ميکنيم؛ یعنی شما خطاهای گُلدرشت را نکنید، من آن اشتباهات ریزه میزه را #میپوشانم!
✔️ «نُکَفِّرْ» یعنی آثارش را در زندگی شما حذف میکنم. یعنی یک کاری میکنم آنها اثر نگذارد. مثل بیماریهای خیلی مختصری است که بدن میگیرد.
➖خب بدن یک جاهایی بیمار میشود ولی قرار نیست همه این بیماریها در #زندگی انسان اثر بگذارد.
♨️بیماریهای درشت است که در زندگی آدم آثار جدی میگذارد.
✍️ حجت الاسلام قاسمیان
#کلام_بزرگان
#درمحضرقرآن
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
✅ تکلیف #حق_الناس و #حق_الله پس از توبه
⁉️اگر کسی در #زندگی اشتباه کند، آیا خدا او را می بخشد یا باید ناامید شد؟
✅پاسخ:
✍ #توبه حقیقی و جدی به پیشگاه خداوند غفار، موجب بخشیده شدن گناه( اگرچه #کبیره باشد) می شود و ناامید شدن از حضرت حق،خود گناه است ولی باید توجه داشت که اگر حق الناس در میان است، باید پرداخت شود و نیز چنانچه حق الله از قبیل قضای #نماز یا #روزه بر عهده شخص است باید جبران شود.
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
#با_سحرخیزی_و_بیداری_در_سحر
#علاوه_بر_اینکه_زندگیمان_بابرکت
#میشود_همچنین_مشکلات_زندگی
#بعدازمدتی_حل_و_برطرفمیشود❗️
🌹استاد شیخ جعفر ناصری:
✍خیلی باعث #تأسف و تأثر است که تا ساعت دوازده یا یکِ شب و گاهی هم بیشتر، راحت مینشینیم؛ اما هنگام #سحرخیزی که میشود، #خوابمان میبرد. این،
🔺#بیماری شدیدی است.
💠بیداری در آن وقت (سحر) و خود را در معرض #رحمت_الهی قرار دادن، در #زندگی انسان #خیرات میآورد؛ حتی برای #فرزندان انسان!
❇️خانهای که در آن، #بیداری_سحر وجود دارد، #خانهای که در آن در #اول_وقت، #اذان گفته میشود، خانهای که در آن نافله شب خوانده میشود، #برکاتش #زیاد است.
⭕️گاهی برای یک #بنبستی که در #زندگی پیش آمده، مدتهای #طولانی باید انسان #صدمه بخورد، تا برطرف شود؛ اما با #یک_سحر، قضیهاش #حل میشود. اگر این کار را میکردیم، #مشکلاتمان هم #کمتر بود.
📚منبع: نشریه خُلُق ۴۸
#نماز_شب
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🕋 ... فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا ...
💌 زندگی مادی دنیا، شما را از مسیر حق، و قدم برداشتن در راه کمال و توجه به هدف اصلی و زندگی روحانی، غافل نکند. (۵ فاطر) *
#درمحضرقرآن
#زندگی
#مادیگرایی
📚* التحقیق، علامه مصطفوی، غرر
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣#سلام_امام_زمانم❣
🍂همیشه #بهانههایی
برای #زندگی هست..
مثلِ شما آقا..♥️
🍂دلِ #آزرده مارا
به نسیمی بنواز :)🦋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
✅شکر، راه آسان شدن #زندگی و #بندگی
✍ #استاد_پناهیان: گاهی آنچنان درگیر رفع مشکلات دنیوی یا غیردنیوی میشویم که "زندگی و بندگی" را بسیار دشوار تصور میکنیم،
در حالی که نه زندگی دشوار است و نه بندگی.
♦️خداوند برای بنده خودش سختی نمیخواهد و راه رسیدن به "زندگی خوب" و "بندگی خوب،" بسیار هموار است.
✔️
♦️ برای ساده شدن زندگی و بندگی یک راه بسیار شیرین و آسان وجود دارد؛راهی که کمک میکند تا موانع حرکت خود در دنیا و موانع رشد روحی و معنوی خود را به آسانی از پیش پا برداریم،
👈 این راه شیرین و آسان، همانا #شکر است.✔️
♦️ کسی که در تمام شرایط خدا را شاکر است، محبت و توکلش به خدا افزایش پیدا میکند و منافع دنیوی و اخروی بسیاری کسب میکند.👌
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣#سلام_امام_زمانم❣
🍂همیشه #بهانههایی
برای #زندگی هست..
مثلِ شما آقا..♥️
🍂دلِ #آزرده مارا
به نسیمی بنواز :)🦋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
🔸#دین و #دنیا در کنار هم نیستند، اینها در هم هستند؛ در یک راستا هستند.
✅تو برای #بندگی کردن باید از مسیر زندگی عبور کنی؛
❌نه اینکه یک ساعتی را برای #زندگی بگذاری و یک ساعتی را هم برای بندگی بگذاری!
🚫در دین ما چنین چیزی نداریم!
🔹آن ساعتی که داری برای زندگی تلاش میکنی، همان موقع در واقع داری بندگی میکنی
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
#زندگی از #مرگ پرسید :
چرا مردم عاشق من هستند
اما از تو متنفرند !؟
مرگ پاسخ داد : "
چون تو دروغی زیبا هستی
و من حقیقتی دردناک"
⚰ #یاد_مرگ 📍
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣#سلام_امام_زمانم❣
🍂همیشه #بهانههایی
برای #زندگی هست..
مثلِ شما آقا..♥️
🍂دلِ #آزرده مارا
به نسیمی بنواز :)🦋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣#سلام_امام_زمانم❣
🍂همیشه #بهانههایی
برای #زندگی هست..
مثلِ شما آقا..♥️
🍂دلِ #آزرده مارا
به نسیمی بنواز :)🦋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
🌼🌸🍀🌼🌸🍀
🔻خالص برای خدا🔻
✍ #اخلاص یعنی خالص برای #خدا.
✅️ بنابراین #اخلاص فقط در #عبادت نیست، بلکه همهی وجودمون باید خالص برای #خدا باشه:
👈 حتّی مرگ⚰ و زندگیمون🚶 هم برای #خدا باشه.
🕋 قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. (انعام/۱۶۲)
💢 ﺑﮕﻮ: #نماز ﻭ ﺗﻤﺎمِ #عباداتِ ﻣﻦ..
💢 ﻭ #زندگی ﻭ #مرگِ ﻣﻦ..
💢 ﻫﻤﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
یعنی:
❣↶ برای #خدا زندگی کنیم..
❣↶ برای #خدا بخوابیم..
❣↶ برای #خدا نفس بکشیم..
❣↶ برای #خدا صبر کنیم..
❣↶ برای #خدا درس بخونیم..
❣↶ برای #خدا آشپزی کنیم..
❣↶ برای #خدا..
❣↶ و آخر سر هم برای #خدا بمیریم..
⭕️🔴 این ایدئولوژی، کاملاً دیدِ ما رو به زندگی عوض میکنه.😊
👈 اینطوری تمام زندگیمون رو جهتدار میکنیم، و همهی کارهای ما میشه #عبادت، اون هم عبادتِ خالصانه👉
💯این رو میگن #سبکزندگیقرآنی.💯
#درمحضرقرآن
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
🌸🍃﷽🌸🍃
✍ مسافرِ اتوبوس
اگر تو اتوبوسِ در حالِ حرکت ایستاده باشی، 🚞 هی این طرف و اون طرف میشی.🙄
اصلا ممکنه بیوفتی زمین🤷♂️🤦♂️
مگر اینکه دستت رو به میله اتوبوس بگیری تا نیوفتی💪
#زندگی هم، درست مثل اتوبوسِ در حال حرکته🚞
🤔شاید تو زندگی #سختی هایی داشته باشی
که باعث بشه #ایمان تو رو تکون بده❗️ 😱
پس باید حواست باشه خیلی زود، خودت رو به یک تکیهگاه محکم برسونی. 💯
✅ این تکیهگاه، #قرآن است:👇
🕋 وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
✨و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید.
🔻 چرا که:👇
🕋 وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا
✨هرگز پناهگاهی، جز او نمی یابی.
📚 آل عمران، آیه 103
📚 کهف، آیه 27
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🍃
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋
﷽
#زن: زنِ الگویِ قرآنی
#زندگی: زندگیِ زیبایِ الهی
#آزادی: آزادی از تمامِ اسارتها...
خدای متعال با خلقت حضرت زهرا سلام الله علیها و در مراتب بعد حضرت مریم و زنان برگزیده نشان داد که، این کمال در بین زنان هم هست و بالسّویه بین زن و مرد تقسیم شده است. خدا میخواست که موجودی باشد که ظرفیت داشته باشد، یعنی از این نظر بین زن و مرد فرقی در نظر خدا نیست، منتها برای برداشتن این گام، طهارت میخواهد و طهارت میخواهد و طهارت... در مقام عمل، در مقام مراقبتهای باطنی و فکری؛ حتّی انسان باید بد نخواهد، بد نبیند، بد نداند، بد عمل نکند، تا راهش بدهند...
حجّت الاسلام و المسلمین
#حاج_شیخ_جعفر_ناصری
#در_محضر_قرآن
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋
💚 امام علی علیه السلام میفرمایند:
🌼 اَيُّهَا النّاسُ! لا خَيْرَ فى دينٍ، لا تَفَقُّهَ فيهِ وَ لا خَيْرَ فى دُنيا، لا تَدَبُّرَ فيها وَ لا خَيْرَ فى نُسُكٍ، لا وَرَعَ فيهِ.
🌸 اى مردم! #ديندارى اى كه همراه با فهم و آگاهى نباشد، خيرى در آن نيست و #زندگى اى كه همراه با تفكّر نباشد، خيرى در آن نيست و #عبادتى كه همراه با تقوا نباشد، خيرى در آن نيست.
📚 محاسن، ج 1، ص 65، ح 9
🔥 #گناه 📿 #توبه
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️🔜 @kashkoolmanavi 🔝™
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
🌸🍃﷽🌸🍃
✍ مسافرِ اتوبوس
اگر تو اتوبوسِ در حالِ حرکت ایستاده باشی، 🚞 هی این طرف و اون طرف میشی.🙄
اصلا ممکنه بیوفتی زمین🤷♂️🤦♂️
مگر اینکه دستت رو به میله اتوبوس بگیری تا نیوفتی💪
#زندگی هم، درست مثل اتوبوسِ در حال حرکته🚞
🤔شاید تو زندگی #سختی هایی داشته باشی
که باعث بشه #ایمان تو رو تکون بده❗️ 😱
پس باید حواست باشه خیلی زود، خودت رو به یک تکیهگاه محکم برسونی. 💯
✅ این تکیهگاه، #قرآن است:👇
🕋 وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا
✨و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید.
🔻 چرا که:👇
🕋 وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا
✨هرگز پناهگاهی، جز او نمی یابی.
📚 آل عمران، آیه 103
📚 کهف، آیه 27
#تمثیلات
📖 ♥️
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
📖 #درمحضرقرآن
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋
🌸🍃﷽🌸🍃
🔻شخم خوردنِ جهان🔻
🌏 جهان در حالِ «شخم خوردن» است...
☝️ تغییرات بزرگی در همهی جهان داره اتّفاق میافته، و قضیه فقط بهداشتی نیست.
🧐 بینشها و نگرشها هم داره شخم میخوره، و احتمالاً بعد از #کرونا، مدیریتِ جهان هم تغییر میکنه.
👤 خلاصه اینکه، جهان داره آماده میشه برای روئیدنِ یک انسان جدید..
نسل جدیدی از انسان، که از گذشته درس بگیره و در مسیرِ #عقلانیت قدم برداره...🚶♂
یقیناً هر کس که خودش رو با این تغییرات هماهنگ نکنه، آیندهی تاریکی پیش رو داره🌘
❗️ امّا با این وجود، هنوز بعضیها هستند که دعا میکنند🤲 زندگیها به حالتِ قبل برگرده!
آخه عزیزِ دل❗️
زندگیِ قبلیِ بَشَر اگه خوب بود، که کارش به اینجا نمیکشید❗️😟
⁉️ شما هنوز حالتِ قبلی رو دوست داری؟!
⁉️ شما هنوز از ماجراهای روزگار درس نگرفتی؟!
⁉️ شما هنوز درونت تغییر نکرده، و چشمات باز نشده؟!
⁉️ شما هنوز میخوای تو اون گذشتهی تاریک جا خوش کنی؟!
🤔🤔
نه عزیزِ دل❗️
❌ این «پیشرفتِ روحی» نیست...
ما دوست داریم دوباره بخوابیم، ولی خدا میخواد به وسیله #کرونا، ما رو بیدار کنه، و چشمای ما رو باز کنه👀
👈 خدا #بیداریِ ما رو نشونه گرفته..
⚠ #خدا میخواد ما از گذشته عبرت بگیریم، و دیگه به غرور و سرکشی و خودبزرگبینی و خودخواهی برنگردیم.
☝️ #خدا میخواد ما رو از «تاریکی»، به سمتِ «نور» ببره، و ما رو به «حیاتِ طیبّه» برسونه..❤️🙂😌
🕋 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، اسْتَجِیبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ (انفال/24)
💢 ای کسانی که ایمان آوردهاید!
💢 دعوتِ خدا و پیامبر را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند، که به شما #زندگی و #حیات میبخشد.
📖 #درمحضرقرآن
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#راهکارهای_عمومی_ترک_گناه 🔥
[ مرگ آگاهی شاه کلید ترک گناه 👻 _ 5 _ ]
اشتباه نکن ! مرگ پایان نیست 🧑🦯
مرگِ تازه شروع ماجراست رفیق🤍
مرگ استــمرارِ #زنــدگــی مــاسـت
و این زندگی رو انتخاب های تو میسازه🌱
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 🍃
#قسمت_سوم
استاد پناهیان:
دستگاه تنظیم کننده ی روح شما نمازه.😊
📌 آقای #ابوعلی_سینا وقتی میدید نمیتونه مسئله ای رو حل کنه می رفت یه مسجدی 🕌 رو پیدا میکرد ، نماز میخوند و برمی گشت مسئله رو حل می کرد.👌🏻
🚦ذهن وقتی نتونست خوب کارکنه
حتما نمازش ایراد داره!✅
🔘 نماز از روحش کم شده!
باید طرف بره چند واحد نماز به روحش تزریق💉 کنه تا تعادل پیدا کنه!〽️
"بابا اصلا نماز فقط برای آخرت آدم نیست⁉️"
نماز برای آبادکردن دنیای آدمه..🎊
😒 حاج آقا نه! نماز ثمرش در آخرت نشون داده میشه، شما برس به آخرت!‼️
✅ عزیزم شما اگه بنا باشه برای خدا و آخرت و غیب و اینا عبادت کنی، اول باید آدم معمولی و متعادل باشی که عبادت کنی، بندگی کنی.🔗
📌 آدم اگه بخواد درست عبادت کنه و به خدابرسه باید اول درست زندگی کنه.😊
📿 شما اگه میخوای درست زندگی کنی اول باید #نماز بخونی.🌾
⭕️ باید نماز بخونی تا لذت ببری و از زندگی کیف کنی.
✅ بعدش با خدا رفیق میشی..😇
🌐 بابا تا کسی از زندگی خودش لذت نبره باخدا #رفیق نمیشه که...💓
🌷 آدم در به داغون و بدعنق و بداخلاق که به سمت خدا نمیره😊
🧐 همیشه با خودش و دیگران درگیره,
اول آدم باید درست #زندگی کنه,👏🏻
🤩 برای اینکه درست زندگی کنی اول باید نمازبخونی
یه نماز خوب‼️
نمازا خیلی وضعشون #خرابه..🙄
حاج آقا چیکار کنیم نمازامون خوب بشه؟🤔
⏭ در قسمت های بعد....⌛️
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝➖
#ثواب_نشر_مطالب_هدیه_به_امام_زمان_عج
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋