eitaa logo
کشکول حکیم
151 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.9هزار ویدیو
40 فایل
بِسمِ البَصیر برای آگاهی از ناب ترین رویدادهای مذهبی،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی،پزشکی، ورزشی و... ما را دنبال کنید و هُوَ الخَبیر ارتباط با ما : @HAKIM_1530
مشاهده در ایتا
دانلود
کشکول حکیم
آرمان علی‌وردی حوزه حاج آقا مجتهدی درس میخوند. استاد میرهاشم حسینی تولیت حوزه حاج آقا مجتهدی هستن، د
بسم رب الشهداء و الصدیقین در سیزدهم تیرماه سال ۱۳۸۰ در شهر تهران به دنیا آمد. از کودکی با تربیت و هدایت خانواده خصوصا که بود اهل مسجد و هیات شد و پیوسته پای ثابت برنامه های کانون فرهنگی علیه السلام از جمله جلسات قرآن آن بود. و پس از آشنایی با مجموعه‌ی علیه السلام، پیوسته پای ثابت برنامه‌های آن از جمله جلسات قرآن بود ۱۴ سال بیشتر نداشت که به همراه دوستانش در جلسات اخلاق وانس با معارف قرآن و عترت اساتیدی چون حضرت استاد حاج آقای و جناب استاد حاج آقا شرکت می کرد. توفیق زیارت و در نوجوانی قسمت او شد. همزمان در ایام تحصیل دبیرستان، مسئول فضاسازی می شود. طی دوسال که مراسمات در منزل پدرخانم برگزار می شد آرمان مرتب به امورات هیأت رسیدگی می کرد تا چراغ مجلس علیه السلام خاموش نشود. پس از در رشته پذیرفته شد. اما به دلیل دغدغه های بی شمار و آرمان های والای دینی اش با مشورت بزرگان از انصراف داد و در سال ۱۳۹۹ وارد ره شد تا در لباس مقدس و سربازی ارواحنا فداه به اسلام و علیهم السلام و خدمت کند. او از همان ابتدای طلبگی به خوبی نشان داد که سطح دغدغه ها و آرمان هایش فراتر از درس و است. به وقت درس، شاگردی با استعداد بود و در مواقع بحران خادمی مخلص و سربازی مطیع. سیل و زلزله بی تابش می کرد. فکر و خیال گرفتاری مردم خواب و خوراک را از او می گرفت، لباس جهاد به تن می کرد و دل به کوه و بیابان می زد. او می دانست در مواقع ضرورت درس و بحث و تکلیف عوض می شود . آرمان درس و جهاد را به خوبی با هم جمع کرده بود. اینکه تشخیص بدهی در حجره بنشینی یا میان گل و لای باشی درسی بود که از مرادش ای حفظه الله تعالی گرفته بود. قدر و ارزش اعمال و بزرگی و کوچکی کارها امریست که فقط خدا آن را می داند. و باید که دیده نشویم چون آنکه باید ببیند می بیند. این نکات مهم ، همیشه سرلوحه امور آرمان بود. او می دانست کار باید برای خدا باشد ، بزرگ و کوچکی اش اصلا مهم نیست. برای همین بود که وقتی شب قدر، احتیاج به نیرو داشت، بی درنگ پذیرفت که احیاء آن شب را تا سحر در کنار هیاهوی کودکان سپری کند. اصلا هرجا که کاری بود به دور ازخودنمایی آرمان را می شد آنجا پیدا کرد. خواه کنار چند بچه ی پر سر و صدا باشد، خواه وسط سیلاب و آوار زلزله! ---------- 🆔 @kashkul_hakim