📷 #فرانسه رسما وارد جنگ رسانه ای با #ایران شد
🔹مجله فرانسوی Franc-Tireur با انتشار کاریکاتور خشونت و توهین آمیز اهداف #غرب را در رابطه با سوزاندن #عمامه شیعیان و پایان دادن به آن بطور کامل اشاره می کند
این نشان میدهد غرب و #صهیونیست برای کنترل #شرق بزرگترین مانع خود در برابر سلطه #امپریالیسم و #استعمار_نوین و #صهیون را #مرجعیت_شیعه و #روحانیت میداند.
🆔 @kashkul_hakim
«بیپناهی زنان» در وضعیت آزادی مردان؟ (مقایسهای بین آمریکا و ایران)
به جرأت میتوان گفت که در #آمریکا آنچنان مزاحمتی از ناحیۀ آقایان نسبت به #زنان وجود ندارد، لیکن نبود مزاحمت به زنان در آمریکا مربوط به جاهایی است که چراغ #قانون روشن است و آنجا که چراغ قانون خاموش میشود (وقتی شب میشود، وقتی خلوتی پیش می آید، و وقتی به هر دلیلی ناامنی بوجود می آید) بینظمیها و تعرضها به زنان شروع میشود.
حفظ فاصله قانونی در صف (مثلا صف فروشگاه)، ممنوعیت قانونی لمس یکدیگر (don’t touch me)، خوف و هراس زنان از حضور در جاهای خلوت (مثلا زمانی که در اتوبوس شهری با یک مسافر مرد تنها میمانند) و یا واهمه از خروج شبانه از منزل به تنهایی، و همینطور قوانین شدید مجازات برای ارتباطات جنسی اساتید با دانشجویان دختر، همه به موجب تعرضهای گوناگون و مزاحمتهای جورواجور به زنان در وضعیت خلوت آمریکاییها است.
همین مزاحمتها موجب شده است که زنان در آمریکا آن نقطههای خطر را درک کنند و آنجا که حفاظ قانونی ندارند ریسک نکرده و حضور پیدا نکنند.
به رغم همه این مراقبتها از ناحیه خود زنان، و به رغم مرکزیت و مرجعیت #قانون و آسانی وکالت و شکایت در آمریکا (حتی در امور بسیار جزئی)، هنوز «قانون» نتوانسته است نقطههای کور و گاه آشکار اجتماعی در آمریکا را پوشش داده و برای زنان #امنیت لازم را ایجاد کند.
#نظم_اجتماعی در ایران برخلاف آمریکا، نه بر مبنای قانون، بلکه نوعا بر مبنای #اخلاق و #فرهنگ_دینی_و_معنوی شکل میگیرد و قانون در برقراری نظم اجتماعی از جمله نظم مناسبات انسانی بین زنان و مردان یا اصلا #بازدارندگی ندارد و یا بازدارندگیاش حداقلی و در نقطههای نزاع و دعواست.
عدم بازدارندگی قانون آشکارا نه فقط در ساحتهای سرباز (کوچه و خیابان) بلکه در فضاهای سربسته ای مثل دانشگاهها، ادارات، و سازمان ها نیز هست که موجب بی نظمیهای اخلاقی و حقوقی بین مردان (نه فقط پسران) و دختران می شود.
حال آنچه که در ایران امروز و در شرایط پس از #مهسا_امینی در حال رخ دادن است تعلیق سامانههای نظم اجتماعی درایران است، تضعیف قانون از یک سو (تضعیف پلیس) تضعیف اخلاق و انجام رفتارهای وقیح و مبتذل از سوی دیگر (فحاشی و توهین)، و تضعیف دین از دیگر سو (توهین به روحانیت)، آنهم البته در سکوت و تماشای بسیاری از #علمای_غافل (که نمیدانند چه رخ میدهد) و #روشنفکران_خائن (که به خوبی می دانند چه رخ می دهد)، به کلی پایۀ نظم اجتماعی و #امنیت_بانوان را ویران میکند و آنها را از این پس آسیبپذیرتر و برای #مردان_لیبرال که مصرانه در پی کشف زنان و گاه غصب زنان و حظ از آنها هستند بیپناه می گذارد.
امروزه کسانی که به آسانی #فحاشی میکنند، به دیگران #توهین میکنند، #عمامه و #چادر و #روسری از سر میکشند و گاه به #زنان_محجوب در خانه نیز تعرض میکنند (مورد مهاباد)، همین جماعت و عقبههای فکری آنها، فردا با همین #زنان_مکشوفه کارهای دیگری خواهند کرد.
بدین سان اشتباه است که ما دو وضعیت متفاوت #غرب و #ایران را با هم مقایسه کنیم، و پیامدهای #آزادی_جنسی_و_جنسیتی_زنان را در این دو بستر متفاوت، یکی تلقی کنیم.
آمریکا از قوانین و ضمانتهای اجرایی بسیار صُلبی برخوردار است که در وضعیت بیاخلاقی میتواند حقی از #حقوق_زنان را تأمین نماید، ولی نظم اجتماعی ایران، نظم فرهنگی، اخلاقی و دینبینان است و در نبود اخلاق و دین، امکان تأمین حقوق از دست رفتۀ زنان و دختران از مسیرهای قانونی نوعا میسر نخواهد بود.
🆔 @kashkul_hakim
💠 استشفای اجنه به #عمامه مرحوم #آیت_الله_سید_مرتضی_کشمیری
🔻 مرحوم آیتالله سید عبدالکریم کشمیری -خدا رحمتشان کند- وقتی به ایران آمده بود، خیلی به شخصیّت مرحوم آیتالله سید مرتضی کشمیری، مُعجب بود؛ کما اینکه آیتاللهالعظمی سیستانی هم الآن همینطور هستند و دیدم که در نجف، مدرسهای به نام ایشان ساختهاند.
🔸 آن زمان، مرحوم آیتالله سید عبدالکریم کشمیری نقل میکرد که شخصی از تجّار نجف، خدمت میرزای بزرگ شیرازی، یعنی میرزای دوّم رفت و عرض کرد که من میخواهم سید مرتضی کشمیری را به زیارت دوره ببرم. مرسوم بوده است که وقتی میخواستند آقایان را به زیارت ببرند، از آقا و مرجعِ وقت، اذن میگرفتند.
🔹 جناب میرزا فرموده بود که این قوم و قبیله، با دیگران فرق میکنند و حسّاس هستند. اگر میتوانی به خدمتش قیام کنی، او را ببر و الا نزدیک نشو. تاجر گفته بود که پای کار میایستم و میخواهم ایشان را به زیارت دوره ببرم. ایشان هم اجازه داده بود. از میرزای بزرگ، اجازه گرفته بود و ایشان را برده بود.
🔸 پس از یکی-دو روز که رفته بودند، روزی عصر وارد یک مضیف میشوند. تاجر میبیند که عمامهی سید مرتضی کشمیری، غبار آلود شده است و میگوید که آب بیاورند و عمامهی سید را میشوید و روی همان پشت بام، روی بند، پهن میکند.
🔹 در عراق، لکلک هست و همینطور که عصر روی پشتبام نشسته بودند، میبینند که لکلکی آمد و وسطِ عمامه را گرفت و برد. این تاجر، خیلی متأثّر میشود به خاطر سفارشی که میرزا کرده بودند، میترسد.
🔸 به سید مرتضی کشمیری میگوید که آقا! ناراحت نشوید و به اوّلین شهری که برسیم، من خودم یک عمامهی خوب برایتان میگیرم. مرحوم سید مرتضی کشمیری میفرمایند که اینها، مؤمنینِ جن بودند و بیماری داشتند. عمامه را برای استشفا بردند و برمیگردانند. همانطور که نشسته بودند، همان لکلک آمد و عمامه را آورد...
🔹 ببینید چه نگاهی به عمامه میکردهاند! آن محتوا، چه شخصیّتی به آنان میداده است! اصلاً نگاهشان چطور بوده است؟
🆔 https://eitaa.com/kashkul_hakim