رو به شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
دوست من برخیــــــــــز😊
بسم اللہ بگو و مطمئن باش:
"خیلي با ارزشي"☺️
خــــــــــداوند از روحی که خلق کرده در تو دمیــده...😌
و جهان را براي آرامش تو آفریده...😍
یعني:
خیلي برای خدا عزیزی...☺️
پس:
بخنـــــد🤩 ببخش😇 مهربان باش😌
و زندگي ڪن...☺️
فرصت ما تڪرار نمي شود.🤓
الهي تنتون سالم🦋دلتون شاد 🦋 روحتون آرام 🦋 و زندگيتون پُر از عشق باشد🦋روزتون خوش و پر از برکت.🦋
📚برشی از یک کتاب:
🔹به همسایه ها خبر رسیده بود که حسین بچه ها را توی زیر زمین حسینیه جمع کرده بود و همه با هم دارند گریه
می کنند.
🔸شب جمعه بود و داشتیم دعای کمیل
می خواندیم.
▫️نفس حسین، نفس عجیبی بود.
▪️در صدا و کلامش یک حسی بود که انگار با دل ادم بازی می کرد.
🔹ناخواسته اشک ادم جاری می شد.
🔸توی حال خودمان بودیم که همسایگان یکی یکی می امدند و بچه هایشان را به زور از مجلس دعا
می بردند.
▫️چنین فضایی که پسر دوازده سیزده ساله شان دارد زار می زند و اشک
می ریزد، برایشان سنگین بود.
▪️فلسفه ی این گریه کردن ها، برای
بزرگ تر ها هم نا اشنا بود، چه برسد
به ما.
🔹حسین همان طور که داشت گریه
می کرد، فریاد می زد:
🔸پس چه تون شده؟
▫️چرا بچه ها رو دارین می برین؟
▪️چرا ما رو به حال خودمون نمیذارین؟
🔹این نخستین بار نبود که مجلس دعایمان بهم می ریخت.
🔸قبل از ان، پیرمردی بانی حسینیه بود هم بیرونمان کرده بود و مجلس دعا را به هم ریخته بود.
▫️حسین در دنیایی قدم می زد که هنوز دیگران به درکی از ان نرسیده بودند.
▪️در فضایی نفس می کشید که دیگران ظرفیت حس ان فضا را نداشتند و این فاصله انداخته بود بین تفکرات حسین و دیگران.
▫️روزها سپری شد تا فلسفه ی برخی از کارهای حسین برای ما و خانواده هایمان مشخص گردید.
راوی: امیر حسن زاده
📚منبع: کتاب اسمان خبری دارد، ص 48
#خاطرات_شهدا
#شهید_حسین_خبری
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
🔴 مدیریت دینی
🔸تنها کسانی میتوانند هم در دنیا و هم در آخرت به اجر و ثواب برسند که بتوانند دنیای خود را به صورت دینی مدیریت کنند و تنها در مسیر مدیریت دینی دنیا قدم بردارند.
🔸و این به جز عبادت و بندگی خداوند و گام برداشتن در مسیر اهل بیت (علیهم السلام) محقق نخواهد شد.
#مکتب_حاج_قاسم
📚برشی از یک کتاب:
🔹🔸گرچه در برخی منابع تاریخی همچون سیره ی ابن هشام؛ وکیل پیامبر در اجرای عقد ازدواج؛ حمزه؛ عموی بزرگوار پیامبر ذکر شده است؛ اما این نقل با آنچه عموم مورخان در این باره نوشته اند مغایرت دارد و با دقت در متون و ملاحظه قرائن روشن می شود که حضرت ابوطالب از سوی پیامبر از حضرت خدیجه خواستگاری کرد و خطبه عقد را خواند.
▪️برخی از قرائن و شواهدی را که می توان بر این مدعا اقامه کرد عبارتند از:🔻
🔹1) حضرت ابوطالب در میان قریش از سیادت و مکانت والایی برخوردار و مورد احترام همگان بود.
▫️بنابراین، با حضور چنین شخصیتی نوبت به برادر کوچک تر نمی رسید.
🔹2) حضرت ابوطالب به عنوان سرپرست پیامبر در دوران کودکی و همواره در کنار آن حضرت بود و برای پیامبر جایگاه پدر را داشت و طبعا شایستگی بیشتری در قیاس با دیگران برای این امر داشت.
🔹3) حضرت حمزه تنها دو یا چهار سال از پیامبر بزرگ تر بود و از نظر سنی در جایگاهی نبود که حضرت خدیجه را برای پیامبر خواستگاری کند.
🔹4) متن سخنان حضرت ابوطالب به عنوان وکیل پیامبر هنگام خواستگاری و عقد حضرت خدیجه که در متون حدیثی و تاریخی آمده است، گویای اعتقاد و علاقه ی بالای او به پیامبر است.
🔸🔹در عظمت و شخصیت حمزه سید الشهدا هیچ تردیدی نیست؛ اما وی در جریان خواستگاری حضرت رسول نقشی نداشت.
🔹🔸ظاهرا برخی از منابع با انتساب این موضوع به حضرت حمزه در صدد بر آمده اند تا این فضیلت را از حضرت ابوطالب بگیرند و به هر کس دیگری جز او هر چند حمزه باشد بسپارند تا نقش حضرت ابوطالب را در زندگی رسول خدا کم رنگ سازند.
#مجری_خطبه_عقد
📚منبع: کتاب خدیجه بانوی بزرگ اسلام؛ ص 53 و 54
#حبیب_الله_فرحزاد
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب:
▪️برای توجه به عمق فاجعه نیاز به بصیرت خاص می باشد و اندیشمندانی که می شناسند بشر تا کجاها می تواند اوج بگیرد؛ متوجه آن فاجعه می شوند و نیز آن هایی که کارد پوچی تا مغز استخوانشان فرو رفته است از اوجی که می توانستند به سوی آن سیر کنند آگاه خواهند شد.
▫️شهید آوینی در مورد هنر می گوید:
▪️غربی ها هنر را خراب کرده و به ابتذال کشاندند و حالا اندیشمندان آن ها به عمق فاجعه ای که پیش آمده پی برده اند و در یک خود آگاهی تاریخی برای احیای آن هنری که از بین بردند در حال اقدام هستند.
▫️در تایید سخن شهید آوینی سخن
" هولدرلین"شاعر آلمانی است که
می گوید:
▪️بیداری از همان جایی شروع می شود که فاجعه شروع شد؛ زیرا وقتی کمالی از بین افراد جامعه رفت و آن جامعه خلا آن را احساس کرد؛ تازه می فهمد بودن آن کمال چه برکاتی داشته است.
▫️به قول مولوی:
▪️ماهیان ندیده غیر از آب
پرس پرسان ز هم که آب کجاست
▫️ماهی فکر نمی کند در آب زندگی می کند و به برکت وجود آب است که حیات دارد و حرکت می کند، ولی وقتی او را از آب بیرون انداختند؛ آن وقت می فهمد آب کجاست و چه شرایطی را از دست داده است.
📚منبع: کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود؛ ص 56 و 57
#اصغر_طاهر_ازاده
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
🌹 #زيارت_نامه_شهـــــــدا🌹
🔹بســــم الله الرحمــــن الرحیم🔹
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ،
بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ،
وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ،
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
#پنج_شنبه_های_شهدایی🌹
*قسمت ۳۵ از کتاب دکل*
🔹با مطالعه و شناخت درست از گذشته ی کشور و وضعیت مردم و حاکمان مملکت خود خیلی از ابهامات برای ما روشن می گردد.
🔸یکی از ترفندهای فریب کارانه ی دشمن خبیث این است که خودش را تطهیر کند و خباثت ها و پلیدی های خودش را از حافظه ی مردم پاک کند.
🔹مطلب هفدهم این مباحث این است که از اواسط دوره ناصرالدین شاه تا اول انقلاب یعنی حدود ۱۵۰ سال حاکمان ایران دارای وابستگی و نوکر صفتی ؛ استبداد ؛ دیکتاتوری ؛ ظلم و فساد اخلاقی و مالی بودند.
🔸کشور ما جولانگاه بیگانگان برای انواع چپاول بود.
🔹 مردم هیچ نقشی در سرنوشت کشور نداشتند و در همه ی امور عقب ماندگی شرم آور داشتیم و در نهایت تحقیر بودیم.
ادامه دارد ....
📚 *صفحه ۱۲۶ و ۱۲۷*
*قسمت ۷۳ از کتاب مفاتیح الحیات*
▪️در صله رحم نیکی به والدین بسیار مهم شناخته شده که حتی شرک انان مانع احسان به انان نیست.
▫️مهربانی به پدر و مادر در حال حیات و مرگشان توصیه و معادل نماز ؛ جهاد ؛ حج و... شمرده شده است.
🔸حتی تشکر از انان مقارن شکر الهی قرار گرفته است.
🔹امام باقر علیه السلام می فرماید:
▪️در سه چیز برای کسی رخصتی قرار نداده است:
✍️ ادای امانت به نیکوکار و بدکار
✍️ وفای به عهد به نیکوکار و بدکار
✍️ نیکی به والدین نیکوکار باشد یا بدکار.
ادامه دارد ....
📚 *صفحه ۲۱۹ و ۲۲۰*
🌺جرعه ای از نهج البلاغه🌺
امیر المومنین علی ع می فرمایند:
إِذَا کُنْتَ فِی إِدْبَارٍ وَالْمَوْتُ فِی إِقبَالٍ أَسْرَعَ الْمُلْتَقَیٰ.
هنگامی که تو زندگی را پُشت سرمیگذاری ومرگ به تو روی می آورد پس دیدار بامرگ چه زود خواهدبود.
#ضرورت_یاد_مرگ
📚منبع: حکمت 29نهج البلاغه
🌺کانال ایستگاه مطالعه🌺
https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب:
🔸🔹به راستی چرا امام و حجت خدا در پس پرده غیبت قرار گرفته است و کدام علت سبب شد تا مردم از برکات ظهور او محروم گردند؟
🔸🔹درباره علت غیبت؛ روایات متعدد و متنوعی موجود است که در بیشتر آن ها از فلسفه غیبت سوال شده است.
▪️بعضی از روایات؛ علتی را برای غیبت بیان کرده اند؛ ولی بعضی دیگر به گونه ای دیگر با این پرسش برخورد کرده اند که قاعده ای است برای پیدا کردن پاسخی مشترک به بسیاری از سوالات ما.
▫️در این بخش در پی آنیم که با توجه به روایات؛ به پاسخی مناسب برسیم.
1) سری از اسرار الهی
🔸🔹ما ایمان داریم که خداوند عالم، هیچ کار کوچک و بزرگی را جز بر اساس حکمت و مصلحت انجام نمی دهد؛ خواه این مصلحت ها را بشناسیم یا نه.
▪️نیز همه رویدادهای خرد و کلان جهان با تدبیر پروردگار و به اراده او انجام می پذیرد که یکی از مهم ترین آن ها؛ حادثه غیبت امام مهدی است؛ بنابراین غیبت آن سرور نیز مطابق حکمت و مصلحت است؛ اگر چه ما فلسفه آن را ندانیم.
امام صادق (ع) فرمود:🔻
▫️بی تردید برای صاحب الامر غیبتی است که هر اهل باطلی؛ در آن به شک
می افتد.
▪️راوی درباره علت غیبت سوال کرد.
حضرت فرمود:🔻
▪️غیبت به سبب امری است که اجازه نداریم آن را برای شما بیان کنیم.
🔹🔸غیبت؛ سری از اسرار الهی است؛ ولی چون می دانیم که خداوند بزرگ؛ حکیم است، می پذیریم که همه کارهای او بر اساس حکمت است؛ هر چند علت آن کارها برای ما معلوم نباشد.
▫️در مطالب روزهای آینده به موارد دیگر فلسفه غیبت می پردازیم.
#فلسفه_غیبت
منبع: کتاب نگین آفرینش؛ جلد اول؛ ص 98
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخه چرا به یاد امام زمان نمیفتیم ⁉️ ‼️
👤استاد معاونیان🎤
#جمعه_های_انتظار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
📚برشی از یک کتاب:
🔹آن چه از سوی خدا به عنوان تکلیف برعهده مسلمانان گذاشته شده؛ همواره برای رسیدن به مصالح و جلوگیری از مفاسد است.
🔸اگر افراد به تکلیف خویش عمل کنند؛ در ابعاد مختلف؛ جامعه رو به پاکی و تکامل معنوی خواهد رفت.
▪️مخصوصا افرادی که در جامعه به عنوان شاخص یا خواص از آن ها یاد می شود.
▫️امام درباره کوتاهی ها و سستی ها و بی تکلیفی عالمان وابسته به دربار در عصر خویش می فرماید:🔻
🔹شما با دیدن عهد الهی که شکسته می شود؛ فریاد بر نمی آورید و با ستم گران با مداهنه و سازش کاری رفتار می کنید و جایگاه خود را از دست می دهید.
🔸آن چه به آنان این قدرت را بخشیده؛ فرار شما از مرگ و دل بستن به این زندگی ناپایدار بود.
🔹در نتیجه مستضعفان را در دست ستم گران سپردید که به بردگی کشیده شوند و ظالمان به رای خویش رفتار کنند.
🔸در مورد نقش خواص بزرگانی چون علامه " مامقانی" در " تنقیح المقال" و علامه مجلسی در " بحار الانوار" حرکات افرادی چون عبدالله بن عباس و محمد بن حنیفه را توجیه می کنند.
ادامه دارد...
#رها_کردن_تکلیف_از_سوی_خواص
منبع: کتاب توجیه المسائل کربلا؛ ص 148
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
🌺🌺در محضر قران 🌺🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
خدا معمولا نعمت هاشو غیر مستقیم به ما میده.
بارون و برف میده که بی آب نمونیم؛ ولی ابر واسطه میشه.
میوه میده ولی درخت واسطه میشه.
نور میده ولی خورشید واسطه میشه.
علم میده ولی معلم واسطه میشه.
پول میده ولی کار واسطه میشه.
کاش ما آدم ها پشت همه نعمت ها؛ خدا رو می دیدیم و بقیه رو واسطه
می دونستیم.
کاش هر نعمتی به ما
می رسید این آیه رو
می خوندیم:
" این لطف خدای من است"
*بخشی از آیه 40 سوره نمل*
📚منبع: کتاب ایه های انتخابی برای زندگی بهتر به زبان محاوره ای
🍂🍃🌺🌺🍂🍃🌺🌺🍂🍃🌺🌺🍂🍃
📚برشی از یک کتاب:
🔹اقا سید مجتبی کوهی از تجربیات نظامی بود.
🔸فرمانده گردان بود.
🔹مربی نظامی بود.
🔸تخریبچی بود.
▪️انواع دوره های نظامی را گذرانده بود
▫️ و از هر انگشتش یک هنر می بارید،
▪️ اما در ماموریت سوریه، جز اطاعت و فرمانبرداری از فرماندهان، چیزی از او ندیدم.
▫️ندیدم که کاری کند که شاخص شود بین بقیه و دانسته هایش را به رخ بکشد.
🔹 یا اعتراضی کند نسبت به مساٸل یا شکایتی داشته باشد.
🔸حتی اگر از مسٸله ای ناراحت
می شدیم، لبخند می زد.
🔹با خنده ای که روی لبش می اورد یکی میزد روی پای من که یعنی روح الله!
🔸بی خیال!
راوی: روح الله معامله گری، هم رزم
📚منبع: کتاب سید زنده است، ص 307
#خاطرات_شهدا
#شهید_سید_مجتبی_ابوالقاسمی
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313