eitaa logo
❤ایــســتـگـاه مــطـالـعـه❤
78 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
230 ویدیو
5 فایل
زمان رفتنی است...با مطالعه کتاب زمان را ماندگار کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚برشی از یک کتاب: من از اول انقلاب و مخصوصا جنگ، زیاد به سوریه می رفتم. هر وقت هم به دمشق می رفتم یک گزارش نظامی برای آقای حافظ اسد که ژنرال نظامی بود می بردم. مثلا می گفتم که ما بـُستان را آزاد کردیم و این قدر زمین آزاد شده. اسد همیشه می گفت: کی خرمشهر را آزاد می کنید؟ می گفتم که بلاخره جنگ است. اسد می گفت: تا خرمشهر را آزاد نکنید، دنیا شما را باور نخواهد کرد؛ خرمشهر بندر کلیدی کشور شماست. حتی ایشان می گفت: شما وقتی محاصره آبادان را شکستید، در دنیا خیلی تاثیر گذاشت، چون یک شهر مهم دیگرتان را از محاصره درآوردید، حالا باید تمام همتتان را به کار گیرید تا خرمشهر را آزاد کنید. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 210 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: صدام بعد از شکست در عملیات خرمشهر اعلام کرد که به مرزها برگشته است. آیا این رخداد نمی توانست یکی از دلایل ما برای رسیدن به پایان جنگ باشد؟ نه، توجه کنید که او در جنوب به مرز برگشت. ولی تمام نقاط سرکوب مسلط بر شهرهای غرب کشور دست دشمن بود که با یک تکان می توانست مهران و ایلام و جاهای دیگر را بگیرد. حرف صدام فقط مانور سیاسی بود، وگرنه، از نظر نظامی، ما او را بیرون انداختیم. او نمی توانست کاری بکند، بنابراین، به عقب برگشت. اگر ما عملیات فتح المبین و بیت المقدس نداشتیم که او حاضر نبود خرمشهر و زمین ما را رها کند و به پشت مرز برود. اگر ما جنگ را ادامه نمی دادیم، امروز از نظر سیاسی و نظامی در این نقطه نبودیم. اولا صدام مدعی بود که ما به عراق حمله کرده ایم و او در دفاع از خودش با ما می جنگد؛ ثانیا جنگ خاتمه پیدا نکرده بود. درست است که ارتش صدام در خرمشهر ضربه بزرگی خورده بود، ولی ماشین جنگی اش از کار نیفتاده و هنوز سر کار بود. حمله صدام به ایران با موافقت کامل امریکا و شوروی انجام شد. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 212 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: زمانی که گورباچف در شوروی بر سرکار آمد، اولین سفیری که به ایران فرستاده بود از وزرات امور خارجه درخواست کرد که می خواهد با وزیر سپاه ملاقات کند. این سفیر، بر عکس سفیر قبلی، گوردنیوف، جوان بود. این سفیر وقتی آمد، گفت: من، به عنوان سفیر شوروی، برای ملاقات با وزیر سپاه نیامده ام. من یکی از افراد گِلاسنوست و پِرُستریکای گورباچف هستم و آمده ام با یک انقلابی ایرانی ملاقات کنم و بیشتر حرف هایم حول محور انقلاب است نه روابط دیپلماتیک. من اول سر صحبت را باز کردم و پرسیدم که چرا شما صدام را به جان ما انداختید؟ بعد هم گفتم که ژیکوف، رئیس جمهور بلغارستان، همان موقع به من گفت که شما از قصد حمله عراق به کشور ما اطلاع داشتید، شما تا پایان جنگ هم مرتب از عراق پشتیبانی کردید و اسلحه و مهمات به آن ها دادید، در حالی که صدام یک آمریکایی بود. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 213 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: سفیر گفت: شما با انقلابتان دو کار کردید: یکی اینکه همینه ی آمریکا را شکستید و حکم ژاندارم منطقه را مثل یک پر کاغذ پاره کردید و دور ریختید. دوم اینکه شعار ما را از ما گرفتید؛ چون در دنیای کمونیسم ما، نزدیک به هفتاد سال، نیمی یا بیشتر جمعیت دنیا را با این شعار، که دین افیون توده هاست، به خودمان جلب کرده بودیم، یک مرتبه زیر گوشمان انقلابی پیروز شد که موتور محرک توده های آن دین بود، آن هم در همسایگی کشوری که نزدیک به یک سوم جمعیت آن مسلمان است. لذا طبیعی بود که حکومت شوروی با ما مخالف باشد. صدام به نیابت از طرف آمریکا و شوروی به ما حمله کرد و بخشی از خاک ما را گرفت. ما با چنگ و دندان تلاش کردیم و دشمن را از خاکمان بیرون کردیم. اگر ما صدام را ذلیل نمی کردیم، شش ماه دیگر، یک سال دیگر، بدتر و بیشتر از قبل حمله می کرد. این منطق، امام را وادار کرد که باید جنگ را تا رفع فتنه ادامه بدهیم و شعار " جنگ جنگ تا رفع فتنه" مطرح شد. همه خیال می کردند که ما می خواهیم دنیا را بگیریم؛ نه، بلکه ما با جنگمان فتنه را خاموش کردیم. یعنی باید می جنگیدیم تا جایی که به دنیا ثابت کنیم و دنیا باور کند که انقلاب اسلامی با جنگ نظامی شکست نمی خورد. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص213 و 214 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: ما با شش سال جنگ جلوی شصت سال جنگ دیگر را گرفتیم. از آن طرف، به واقع، در داخل کشور هم به جایگاهی از قدرت دفاعی رسیدیم که خودکفا شدیم. من مطمئنم اگر جنگ ادامه پیدا نمی کرد، ما هنوز هم باید می رفتیم کلانشیکف و کاتیوشا می خریدیم. ما الان مدرن ترین موشک های دنیا را می سازیم؛ این ها زاییده جنگ است. جنگ از الطاف خفیه خدا بود. البته اینکه می گویم الطاف خفیه، منظورم این نیست که جنگ لطف خداست؛ اثراتش لطف بود. من معتقدم که جنگ برکات بسیاری برای مملکت ما داشت. همین الان شما وقتی آمار می گیرید می بینید در سال بین 27 تا 30 هزار نفر در جاده های ایران در تصادف اتومبیل کشته می شوند. آمار شهدای جنگ و انقلاب یعنی از 15 خرداد 1342 تا صدور قطعنامه؛ 230هزار شهید است. هر کدام از این شهیدان به اندازه تاریخ ارزش دارند، ولی این شهدا بهای تضمین انقلابی را دادند که دیگر رویین تن شد و دیگر کسی فکر حمله نظامی به ایران را نمی کنند. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 214 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: شایعه ای وجود دارد که گفته می شود بعد از فتح خرمشهر حکام و شیوخ منطقه پیغام هایی برا حضرت امام فرستادند. آنان بر این پیروزی ما صحه گذاشتند و حاضر بودند خسارات جنگ را جبران کنند. بر اساس همان شایعه نقل می شود که امام فرموده اند که دنیا نمی گذارد ما به بغداد برویم و اگر بخوایم جنگ را تمام کنیم الان وقت آن است. آیا این صحت دارد؟ من، که یکی از افراد سطح بالای سپاه و آدم موثری هم بودم، اولین بار است که چنین حرفی را می شنوم. اولا حضرت امام به آرای افرادی که تحت فرماندهی اش کار می کردند احترام می گذاشت و حرف های آن ها را گوش می کرد، اما در نهایت نظر خودش را هم می گفت. امام آن قدر آزاد اندیش بود که حتی به فقهای شورای نگهبان می گفت شما شش نفر فقیه انتخاب شده هستید تطبیق قانون و شرع را انجام بدهید. در مورد جنگ هم همین طور بود. امام با ما هم عقیده بودند که باید سر فتنه را کوبید. هنوز هم در مورد انقلاب چیزی عوض نشده. اگر ما امروز هم به اوضاعی که در دنیا می گذرد و دشمنی دنیا علیه خودمان نگاه کنیم، می بینیم که روسیه بعد از فرو پاشی شوروی زیر گوش ما وقتی کار به جایی برسد که ببیند به این انقلاب لطمه زد با آمریکا هم دست می شود. دشمنان ما فرق نکرده اند. کاری که ما شش سال بعد از فتح خرمشهر انجام دادیم موجب شد قدرت ایران از نظر نظامی افزون شود و از نظر دفاعی به خودکفایی برسیم. ما زمان فتح خرمشهر در صنایع نظامی چیزی نداشتیم؛ چهار تا حلبی می ساختیم! کجا صنایع پیشرفته داشتیم! این صنایع پیشرفته نظامی که الان داریم مربوط به بعد از فتح خرمشهر است. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 216 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: من و محسن رضایی و صیاد شیرازی اولین هیئتی بودیم که به لبنان رفتیم، ما مامور شدیم که برویم ببینیم چه کار می توانیم بکنیم. البته؛ قبل از آن، وقتی اسرائیل داشت حمله می کرد؛ من به عرفات پیغام دادم که به هیچ قیمتی از بیروت خارج نشوید. قلعه شُقیف را تحویل ندهید، و خروجتان از لبنان خیانت است. البته؛ آن ها اول آن قلعه را تحویل دادند. این قلعه به لحاظ سوق الجیشی ارزش بسیار زیادی دارد و مسلط است به تمام جنوب لبنان و شمال مرز اسرائیل. در سال 1361 ارتش اسرائیل در پی عقب نشینی نیروهای فلسطینی وارد این قلعه شد و جمعی از مردم غیر نظامی، از جمله تعداد زیادی کودک، را قتل عام کرد. چرا تاکید داشتید که آن ها بمانند؟ چون اصلا اسرائیلی ها می آمدند که فلسطینی ها را بیرون کنند. بعد ما به آنجا رفتیم و بررسی کردیم؛ دو فرمانده نظامی به این نتیجه رسیدند که بروند و تعدادی نیرو به این منطقه بفرستند. لذا برادر محسن و صیاد شیرازی رفتند و من آنجا ماندم. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 217 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: به دولت سوریه اطلاع دادیم که ما می خواهیم از ایران نیرو بیاوریم. ما از آن ها یک پادگان درخواست کردیم. هنوز پادگان آماده نشده بود که اعلام کردن اولین نیروها با جمو جت اعزام شده اند. جمو جت معمولا به تعداد دویست سیصد نفر جا دارد؛ اما وقتی در جمو جت باز شد دیدم همه صندلی ها را بر داشته اند و بسیجی ها، با کلاه آهنی و تفنگ، کف آن نشسته اند. اولین نفری را که دیدم حاج احمد متوسلیان بود. مرا بغل کرد و بوسید. بعد بلندگوی هواپیما را گرفت و برای بچه ها سخنرانی کرد و گفت: ما اینجا آمده ایم تا جواب صهیونیست ها را پای کوه صهیون بدهیم. تا اینکه امام ، بلافاصله؛ به قول ما میدانی ها و جنوب شهری ها؛ دوزاری اش افتاد و این سخن معروف را فرمودند: " راه قدس از کربلا میگذرد." منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 218 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: دستوری هم که بلافاصله به ما دادند خیلی جالب بود. آن دستور باعث شد که در یک زمان نه چندان طولانی " حزب الله" متولد شود. بنا شد هر تعداد از نیروهای ما که می توانند به قول عرب ها نقش مدرب یا آموزش دهنده را داشته باشند؛ بروند و به بچه های لبنان آموزش بدهند. امام آن قدر قیافه شناس بود که وقتی سید حسن نصر الله که الان عنصر منحصر به فردی در جهان شده است در بیست و دوسالگی نزد امام آمد، امام نمایندگی وجوهات را به ایشان داد. آن موقع سید عباس موسوی رهبر حزب الله لبنان بود که بعدا اسرائیلی ها با هلیکوپتر او را شهید کردند. با تجربه ای که از جنگ داشتیم؛ نیروهای حزب الله را مرتب آموزش دادیم و حزب الله شد حزب اللهی که الان هست. شاید شما لبنان قبل از انقلاب اسلامی را ندیده باشید. لبنان محلی برای عیاشی و خوش گذرانی حتی اروپائیان بود. با ظهور حزب الله در لبنان اتفاقاتی افتاد. مهم تر از همه اینکه شیعه و حزب الله محوریت پیدا کرد که مسیحی و سنی هم در کنارش هستند. از برکات انقلاب اسلامی و تدبیر امام این بود که باعث تحول بزرگی در کشور لبنان شد. خدا امام را رحمت کند؛ امام با نفسش اسرائیل را از بین برد. با پیدایش حزب الله در لبنان و حماس در سرزمین اشغالی؛ قطعا اسرائیل از بین رفتنی است. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 219 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313
📚برشی از یک کتاب: کسانی که در اسرائیل زندگی می کنند اگر بخواهند مهاجرت معکوس انجام بدهند؛ باید مالیات سنگینی بپردازند. یهودی جماعت به پول خیلی وابسته است. به همین دلیل اگر اسرائیل این قانون را بردارد؛ نصف بیشتر آن ها از فلسطین می روند. بسیاری از آن ها از اول هم که به فلسطین آمدند خانه هایشان را در کشورشان نگه داشتند و از دست ندادند؛ آمده بودند کشور یهودی درست کنند؛ اما دیدند که نشد. به همین دلیل مهاجرت به آنجا بسیار کم شد. اینکه می بینید وقتی یک سربازش اسیر می شود این همه آشوب به پا می کند؛ به خاطر آن است که همان یک سرباز هم برایش ارزش دارد. با قضیه ای که اول حزب الله و بعد هم حماس پیاده کرد؛ دیگر اسرائیل، اسرائیل بشو نیست و ان شاا... نابود می شود. منبع: کتاب برای تاریخ می گویم؛ جلد اول؛ ص 219 🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀 https://eitaa.com/katab313