300.9K
چࢪآ امام زمانموݩ بیش از ھزآࢪ سالھ کھ آوارسٺ؟!
🎧#استادشجاعے
#جمعه 💔
# زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
سلام بر شهدا
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
☆∞🍃🌸🍃∞☆
.
#حـاجحـسیـنیـڪـتـا 🌱
• اگـہازمـنبـپـرسـناولـیـندرسـےڪہ
• ازشـهـدایـادگـرفـتـمچـیـہ
• مـیـگـمیـہچـیـز
• نــمــاز 🤲📿
• اونـمنـمـازاولوقـت
• دیـدےمـیـگـنصـلاةعـمـوددیـن
• دیـدےمـیـگـناونصـلاةقـشـنـگـہ
• نـمـازقـشـنـگـہ
• تـنـهـےعـنالـفـحـشـاءوالـمـنـڪر
• اوننـمـازهڪہاقـمالـصـلاه
• بـہپـابـداریـدنـہبـخـونـیـد
• نـمـازخـوردنـیـہنـہخـونـدنیہ :)
پـاےدرسشـہـدا 🍃♥️🥀••
💔
شهدا از دنیا بریدن تا به مقام عند ربهم یرزقون رسیدند و ما نیز اگر می خواهیم به مقام آنها برسیم باید خود را از دنیا پرستی رها کنیم؛
دو ماه قبل از شهادت با تعدادی از رفقا و جواد محمدی بعد از بازگشت جواد از سوریه مهمانی ساده ای گرفتیم؛ به جواد گفتم پارک های سطح شهر محیط خوبی برای جمع خانوادگی بچه مذهبی ها نیست و اگر شرایط مالی ات فراهم هست، باغی کوچک تهیه کن،
شهید جواد محمدی به سرعت به من گفت: دنیا را رها کن! باغ فقط اون طرف و بهشت….
آن زمان بود که فهمیدم جواد چه انقطاعی از دنیا پیدا کرده است و از حرفی که زده بودم، شرمنده شدم.
#شهید_جواد_محمدی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
#شهید_مدافع حرم
🌹شهید_قدیر_سرلک
اقا قدیر رو بیت المال خیلی حساس بود اگه از اداره خودکاری داخل کیف میزاشت نمیزاشت خانمش استفاده کنه ازش، به حلال وحرام خیلی اهمیت می داد 😊
خیلی احترام همسرش رو داشت هیچ وقت ندیدم با لحن بد با همسرش صحبت کنه و بیشتر موقعه با همسرش بر سر خاک شهدای گمنام میرفتن وامکان نداشت بدون وضو جای برود ✅
خیلی دل سوز بود چند روز قبل که بخواد بره سوریه بهش گفتم اقا قدیر بسه دیگه چند بار می خوای بری همسرت پدر ومادرت گناه دارن نرو با یک لحنی نگام کرد وگفت من نرم کی باید بره امام زمان عج امام خامنه ای تنها هستن و خیلی ولایتی بود و به نیاز مندان خیلی کمک می کرد
📆شهادت محرم 94
#راوی برادرخانم شهید
🔴 عراق رسما راه ورود زوار به این کشور را اعلام کرد:تزریق هر ۲ دوز واکسن کرونا
#اربعین
# زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
سلام بر شهدا
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
دو روز قبل از اینکه اعزام بشه در حالی که تو فکر بود بهم نگاه انداخت گفت باید حلالم کنی؛ من برم دیگه برنمیگردم...‼️
نگاهش کردم گفتم این حرفو نزن. 😢
گفت دیشب خواب دیدم توی صحرای بزرگی هستیم من و یه عالمه آدم دیگه درحالی که هرکدوم زخمی به تن داریم یا حسین میگیم.
بر سر و سینه زنان و دوان دوان از اونجا رد میشیم، شبیه اون دستههای عزاداری که روز اربعین از بین الحرمین میگذرند.😭
تعبیر خوابش چه زیبا بود؛
صحرای بصری الحریر وعدهگاه عاشقان...💔
راوی:
همسر #شهید_مهدی_آدینه
مدافع حرم
از شهدای لشگرفاطمییون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تُ سهمم ،
همهے عمر پریشان حالے است..
آه..اے آنکہ خودت هستے و جایت خالے است...
سردار دلها
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
صبحتون شهدایی🌷
.›🥀‹.
دلا یاران عاشق زود رفتند..
از این وادے همه خشنود رفتند :)
از سمت چپ:
¹ شہیدجھاد✨⃟ ♥️
² شہیدمحمدعلےابوحسن✨⃟ 💛
³ شہیددانیالغازے✨⃟ 🧡
⁴ شہیدعلےحسنابراهیم✨⃟ 💙
#شهیدجھادمغنیه🌱:)
#رفیق_خودم🌸^^
#رفاقتتاشھادت🕊✨
✨#شهیدانھ..💌 :
✨شهید ی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا...
✨شهید سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندارن،که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید خانواده ای ندارد.
✨کم سخن میگفت و با سن کم ، سخت ترین کار جبهه یعنی بسیم چی بودن را قبول کرده بود.
✨سرانجام توسط منافقین اسیر شد ، برگه و کدهای عملیات رو قبل از اسارت خورده بود و منافقین پس از *شهادت* ایشان ، برای بدست اوردن رمز و کدهای بیسیم ، سینه و شکمش رو شکافتند، ولی چیزی نصیب آنها نشد.
✨قسمتی از وصیت نامه شهید:
وقتی به طرف جبهه ها می روم همراه با شوق و اشتیاق است چون می دانم برای اسلام و خدا می روم. من درس اسلام شناسی را وقتی که رهبرم امام خمینی* به ایران آمد از او یاد گرفتم و این را هم بگویم که من برای اسلام و خدا به جبهه می روم و نه برای مقام ، نه تنها من بلکه همه رزمندگان همینطور هستند.
🦋شهید سیف الله شیعه زاده
✨ آسایش امروز رامدیون فداکاری شهداهستیم
✨ماشهادت دادیم که #شهادت زیباست
✨یادشـهدا باذکرصلوات
"شهــ گمنام ــیـد"
💠 #تقسیم_شیرینی_با_همسر
💞جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم، یکی برداشت و گفت: «میتونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود.
💞میگفت: «میبرم با #خانم و بچه هام میخورم». میگفت: اینکه آدم شیرینیهای زندگیشو با زن و بچهاش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر میذاره!
#شهید_سیدمرتضی_آوینی
📕سیدمرتضیآوینی، کتاب دانشجویی،ص19
"شهــ گمنام ــیـد"
ڪاش ...
خنثی ڪردنِ نفس را هم ،
یادمـــــان مےدادیـد ...
مےگوینــــــد :
آنجا ڪہ نفس مغلوب باشد
عاشـــــــــق مےشویم
عاشق کہ شدی شهیـد میشوی❤️
.
#معجزه_شهدا
قورباغه هایی که مامور خدا بودند!
🌹پیشنهاد خواندن مطلب🌹
🌹هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند. چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است.🌹
🌹عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.🌹
🌹می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است.🌹
🌹اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند!🌹
🌹می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🌹
🌹به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد.
🌹شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد.🌹
راوی: شهید سرهنگ رمضان قاسمی