جنگ نرم مثل خمپاره ۶۰ میمونه چون نه صدا داره نه سوت فقط وقتی متوجه میشی که دیگه رفیقت نه مسجد میاد نه هیئت
#شهیدحجتاللهرحیمی🌸🕊
خادم الشهدا بود
کاروان راهیان نور که وارد منطقه میشد اتوبوس ها رو چک می کرد،🚌
جلوی درب خروجی پادگان دژ در حال دویدن بود که پاهاش گیر میکنه و در جلوی یکی از اتوبوس ها به زمین میخوره،
راننده هم که تازه به حرکت افتاده بوده اونو نمیبینه، شهید حجت الله هم هرچی سعی میکنه از زیر اتوبوس بیاد بیرون نمیتونه و لاستیکهای اتوبوس با اون همه وزن از روی بدن ضعیف و ظریفش رد میشه🥀
با فریاد بچه های ستاد شهید صیاد شیرازی، راننده فکر میکنه الآن روی کسی هست برای همین اشتباها دنده عقب میگیره و دوباره به روی پیکر شهید حجت الله میاد و همینطور ایست میکنه🥀
راننده میاد پایین و وقتی با این صحنه مواجه میشه شکه میشه و به سرعت سوار اتوبوس میشه و اتوبوس رو از روی پیکر شهید برمیداره
ولی خیلی خیلی دیر شده بود چون شکم شهید رحیمی پاره شده بود🥀
در نهایت او به آرزوش که شهادت بود رسید.🕊🥀✨
متولد:۱۳۶۸/۱۲/۲۴
شهادت:۱۳۹۰/۱۲/۱۸
محل شهادت:خوزستان
محل مزار:باغملک
#شهید_حجت_الله_رحیمی
💕سلام و صد سلام
🌸صبحتون قشنــگ
💕روزتون پر از سلامتی
🌸آخر هفته تون
💕سرشار از مهر و دوستی
🌸موفقیت و لطف خدای مهربان
💕با آرزوی جمعه ای زیبـا
🌸واخر هفته ای خوب و عالی
# زیارتنامه "شهــــــداء"
🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...
هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
سلام بر شهدا
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای ندبه
صـوتـی و تـصویـرے
با ترجمه فارسی و انگلیسی
#دعای_ندبه
#جمعه امام_زمان
حاج حسین یکتا:
خواهر من! برادر من!
اگه امام زمان (عج)
یه گوشه چشم نگاهت کنه،
کارِت کاره، بارِت باره!
بعدش تو فقط بشین کنار جوی،
گذر ایام ببین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افتتاح «تل زینبیه»
همانجایی که بالاترین فشار روحی و روانی بر حضرت زینب سلام الله علیها وارد شده بود، هر چند این بنای بسیار تجملاتی اوج ارادت ما را نشان میدهد اما هرگاه عراق و کربلا رفتی و در غم تل زینبیه اصلا این تجمل به چشم و جاذبه نمیاد
مواظب دلت باش
وقتی از خدا گرفتیش، پاکِ پاک بود
مراقب باش با گناه سیاهش نکنی
آلودش نکنی!
حواست باشه برای ی چت
ی لذت زودگذر
ی لکه ی سیاه و زشت نندازی روی دلت
دلت قیمتیه، مراقبش باش
⚠️ #حجاب_در_آخرالزمان
♥️✨امام علی (ع) فرمودند :
✍🏻 در آخر الزمان که بدترین دوران است ؛
جمعی از زنان پوشیده اند در حالیکه برهنه اند ( لباس دارند اما آنقدر نازک و کوتاه است که گویی هنوز برهنه اند..)
✍🏻 و از خانه با آرایش بیرون میآیند، اینها
از دین خارج شده اند ، و در فتنه ها وارد
شده اند و به سوی شهوات میل دارند ..
✍🏻 و به سوی لذات خوارکننده شتاب میکنند
و حرام ها را حلال میدانند و (اگر توبه
نکنند) در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار
میشوند ..
📚وسائلالشعیه ج14ص19
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌷
امـــــامـ زمـــانـــی شــــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شـهـدابـامـردمحـرفمـیزنند
مـهـمایـناسـت
بـشـنویمایـنصـدارو . .
__بانویی که کشف #حجاب کردی
این کلیپ رو مرور کن،همه اونایی که داری میبینی توراه امنیت من و تو خونشون رو دادند عاشقانه خانواده شون رو دوست داشتن💞
اگه نمیتونی حجابت رو حفظ کنی حتما یه جواب اول برای این شهدا آماده کن
ببین ارزششو داره شرمنده شون بشی⁉️
تــقــدیـم بــه لــیــلا هـای صـبـور سـرزمـیــنــم💞
شــادی روح شـــهدا سه صلوت🌸
زمانی که کار آزاد داشت و بنایی میکرد، کمتر کارگری بود که باهاش دووم بیاره، میگفت:
من نونی که میخورم باید حلال باشه.
معتقد بود که روز قیامت باید، من از این صاحب کار طلب داشته باشم نه بدهکارش باشم.
کارش واقعا عالی بود و یه ذره از کارش نمیدزدید.
هر خونه ای که میساخت فرض می کرد برای خودش میسازه، بناها که تعطیل میکردن، اون صبر میکرد و مثلا پانزده یا بیست دقیقه بیشتر کار میکرد تا احیانا کم کاری نکرده باشه..
شهید عبدالحسین برونسی🌷
فرمانده تیپ جواد الائمه (ع)
شهادت: ۲۳ اسفند ۱۳۶۳
#یادش_با_صلوات
شهيد محمد کاظم نژاد
مادر اين شهيد مي گويد: در اداي نماز اول وقت و گرفتن روزه، بسيار مقيد بود. از هشت سالگي روزه مي گرفت و نماز مي خواند .براي اداي نماز صبح، او بود که همه را بيدار مي کرد. حتي به گرفتن روزه مستحبي تشويق مي کرد. از جبهه که به مرخصي مي آمد، دائم روزه مي گرفت. روزي پرسيدم: مادرجان! چرا اين قدر روزه مي گيري؟ گفت: مادر من در جبهه روزه نگرفته ام. حالا دارم قضاي آنها را مي گيرم. دارم اداي دين مي کنم. گفتم: خدا قبول کند حالا بگو براي سحر چه غذايي درست کنم؟ گفت: تخم مرغ که داريم. همين ها را بپز تا با هم روزه بگيريم.
از جبهه که به مرخصي آمده بود، متوجه شد روزه ام. پرسيد چرا روزه ايد؟ گفتم: نذر است! نذر کردم که ان شاء الله سلامت برگردي! خنديد و گفت: پس به خاطر همين روزه هاي نذري شما، در جبهه هيچ اتفاقي برايم نمي افتد. بعد، تعريف کرد: با نه نفر ديگر، در يکي از مناطق عملياتي بوديم، ناگهان جلوي پايمان گلوله خمپاره اي منفجر شد. همه به جز من شهيد شدند. وقت برگشتن، بچه ها با تعجب نگاهم مي کردند که چطور از بين نه نفر، فقط من زنده ام و حتي خراشي به تن ندارم
شهید سید مجتبی نواب صفوی می گفت: خواب امام حسین (ع) رو دیدم.
حضرت بازو بندی روی دست راستم بستند روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام...
واسه همین اسم گروهمون شد فدائیان اسلام...
منبع: کتاب دانشجویی نگاهی به زندگی و مبارزات رهبر فدائیان اسلام 💚
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی 🕊🌱
بچهها بگردید یه رفیق خدایی پیدا کنید ؛
یه دوست پیدا کنید که وسط میدون ِمین ِگناه ، نجاتمون بده (:
- حاج حسین یکتا
خاطرات شهيد رضا صادقي يونسي
بسياري از شهدا، با زبان روزه شهيد شدند. برخي از رزمندگان ، سهميه ناهارشان را مي گرفتند، اما آن را به هم رزم هايشان مي دادند و خودشان روزه مي گرفتند.
اولين بار که در جبهه رفتم، نزديک شب قدر بود. شب قدر که رسيد، به اتفاق چندين تن از هم رزم هايم، به محل برگزاري مراسم احيا رفتم. از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط بيست نفر آمده بودند.تعجب کردم.
شب دوم هم همين طور بود. برايم سؤال شده بود که چرا بچه ها براي احيا نيامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاري احيا بيرون رفتم. پشت مقر ما صحرايي بود که شيارها و تل زيادي داشت.به سمت صحرا حرکت کردم، وقتي نزديک شيارها رسيدم، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته و قرآن را روي سرش گرفته و زمزمه مي کند. چون صداي مراسم احيا از بلند گو پخش مي شد، بچه ها صدا را مي شنيدند و در تنهايي و تاريکي حفره ها، با خداي خود راز و نياز مي کردند. بعدها متوجه شدم آن بيست نفر هم که براي مراسم عزاداري و احيا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
اين اتفاق يک بار ديگر هم افتاد. بين دزفول و انديمشک، منطقه اي بود که درخت هاي پرتقال و اکاليپتوس زيادي داشت، ما اسمش را گذاشته بوديم جنگل. نيروهاي بعثي بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نيروهايشان را در آن جنگل استتار کرده بودند.
آنجا ديگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هايي کنده بودند و داخل آن مي رفتند و در تنهايي عجيبي با خدا راز و نياز مي کردند.
شهادت یک مرزبان در هنگ مرزی ارومیه
جانشین فرماندهی مرزبانی آذربایجانغربی:
🔹مرزبانان هنگ مرزی ارومیه که برای تأمین امنیت مناطق مرزی با خودروی سازمانی در حال پایش و کنترل نوار مرزی بودند دچار سانحه شدند.
🔹در این مأموریت، متأسفانه شهید «محمد نظری» بر اثر شدت جراحات وارده پس از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نائل شد.