eitaa logo
کانال خاطرات شهدایی.🌷🌷🌷
298 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
57 فایل
شهدا را به خاک نسپارید به یاد بسپارید شهادت چشمه آب حیات است که شهید ازآن می نوشد و جاودانه می ماند با معرفی کردن کانال مارو دراین راه یاری کنید.....🌷🌷 https://eitaa.com/katrat👈ایدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا ؟ جواد (همسرمطهره/پسرخاله رقیه) امروز روز تبادل اسراست یک تیم متشکل از فرمانده مدافعین حرم استان ما،روانپزشک ، من و دو پاسدار به سوریه رفتیم تیم اصلی تبادل در سوریه به ما پیوستن به سمت کمپی که جایگاه تبادل بود به راه افتادیم بالاخره بعداز سه -چهار ساعت اسرا تبادل شدن سید چقدر پیرشده بود کاملا شوکه بود و هیچ حرفی نمیزد نظر روانپزشکی همراهمون بود دوتا شوک اساسی بود ۱.صحبت کردن با یکی از اعضای خانواده ۲.حضور در منطقه خان طومان صحبت کردن با رقیه که اصلا امکان نداشت چون سید اینور پس میفتاد اونور صددرصد رقیه با مشورت منو روانپزشک قرار شد سید با دختر ۵سالش صحبت کنه زدم به شونه سرگرد رفیعی و گفتم :رفیعی جان اینجا یه لحظه نگه دار اخوی رفتم پایان شماره مطهره گرفتم -سلام مطهره بانو مطهره:سلام جواد چی شد؟ -سید الان پیش ماست داریم میریم خان طومان فقط مطهره بانو برو فاطمه سادات آماده کن با سید حرف بزنه مطهره:فاطمه چرا؟ -چون سید شوکه است و فاطمه بهترین کیس هست آمادش کن یه ربع دیگه میزنگم مطهره:باشه -مطهره ما تا شب قزوین هستیم شما عصری برید برای رقیه خرید به زینب خانم هم زنگ بزنید بیاد قزوین برنامه فردا هم باهات هماهنگ میکنم مطهره :باشه یه ربع گذشت زنگ زدم سید با فاطمه حرف زد تنها اشک ریختن یه شیر مرد و گفت واژه (دخترم) شاهد بودم روان پزشکی که همراهمون بود میگفت عالیه از اون پیله اسارت داره خارج میشه تو خان طومان به بچه ها گفتیم از دور مراقب سید باشن و روانپزشک گفت باید با فاطمه سادات و مطهره حرف بزنه به مطهره گفتم به سادات کوچولوی ما بگید به هیچ کس از جریان باباش نگه و خود سادات فردا باید بیاد مزارشهدا تا با پدرش حرف بزنه تو خان طومان سید شکست و ساخته شد یه تیم پزشکی تو ایران منتظر سید بودن تا متوجه بشن سید مورد آزمایش انسانی قرار گرفته یانه ؟ و یا شنکجه های شده چقدر آسیب بهش زده بالاخره ما وارد ایران شدیم درعرض چندساعت متوجه شدیم سید خیلی شکنجه شده و واقعا مرد بوده که حرفی نزده الان تو یه اتاق درحال راز و نیاز با خداست چقدر عاشقانه و خالصانه خودش رو خرج مخلوقش میکنه نویسنده :بانو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹