#زندگی_به_سبک_شهدا 👌😍
از اول نامزدیمون...💍
با خودم کنار اومده بودم که من،
اینو تا ابد ڪنارم نخواهم داشت...💔
یه روزے از دستش میدم...😞
اونم با #شهادت...
وقتی كه گفت میخواد بره...🚶
انگار ته دلم ،آخرین بند پاره شد...💔
انگار میدونستم ڪہ دیگه برنمیگرده...
وقتی میخواست بره اونقد ناراحت بودم...
نمیتونستم گریه کنم...
چون میترسیدم اگه گریه ڪنم،
بعداً پیش ائمه(ع) #شرمنده شمـ 😞
يه سمت #ايمانم بود و
يه سمت #احساسم...
احساسم ميگفت جلوش وایسا نذار بره...❌
ولی ایمانم اجازه نمیداد...
یعنی همش به این فکر میکردم
که #قیامت...
چطور میتونم تو چشماے #امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و...
انتظار شفاعت داشته باشم...😕
در حالےکه هیچ کاری تو این دنیا نکردم...
اشکامو که دید...😢😭
دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت...😭
"دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیـــــا..."
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷
#مدافع_حـرم
سرهنگ شهید حاج عبدالکریم اصل غوابش🌷
ولادت:۱۳۴۸
شهادت:۱۹ تیر ۱۳۹۴
#معرفی_شهید
در يك خانواده مذهبى در شهرستان آمل چشم به جهان گشود، شهيد از همان اوايل كودكى در كنار كمك به خانواده خود تحصيلات خويش را نيز ادامه ميداد از سال 56 عشق به رهبرى در وجودش شعله ور گرديد . دراكثر تظاهرات ها و راهپيمايى ها شركت مينمود پس از انقلاب و وقوع جنگ تحميلى و دعوت امام از جوانان كشور جهت اعزام به جبهه مخصوصا خدمت مقدس سربازى در تاريخ 21 مهر 66 جهت سربازى به لشكر 21 حمزه خود را معرفى و در رسته پياده آموزش ديد، در طول خدمت سربازى هميشه مطيع و فرمانبردار فرماندهان مكتبى خود بود و از زير هيچ فرمانى شانه خالى نمى نمود تا اينكه در تاريخ 18 تير 67 در منطقه در حين اجراى عمليات كه توسط يكى از يگانهاى عملياتى لشكر 21 حمزه انجام ميگرديد به درجه رفيع شهادت نائل گرديد كه هم اكنون مرقد وى در شهر آمل از افتخارات آن ديار مى باشد.
💎پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله وسلم فرمودند:
اعلم أنّ الخلائق لو اجتمعوا على أن یعطوک شیئا و لم یرد اللَّه أن یعطیک لم یقدروا علیه أو یصرفوا عنک شیئا أراد اللَّه أن یصیبک به لم یقدروا على ذلک فإذا سئلت فاسأل اللَّه و إذا استعنت فاستعن باللَّه.
🔹بدان که اگر جهانیان بخواهند چیزى به تو بدهند و خداوند نخواهد نمی توانند و اگر جهانیان بخواهند چیزى را که خداوند براى تو خواسته از تو منع کنند، نمی توانند بنابراین وقتى چیزى می خواهى از خدا بخواه و وقتى کمک مى جوئى از خدا بجوى.
📖نهج الفصاحه
🌹🌸 🌸🌹
💎پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند :
إذا كَثُرَت ذُنوبُ المؤمِنِ و لم يَكن لَهُ مِن العَمَلِ ما يُكَفِّرُها ابتَلاهُ اللّه ُ بالحُزنِ لِيُكَفِّرَها بهِ عَنهُ .
هر گاه گناهان مؤمن زياد شود و او را عملى نباشد كه آن گناهان را پاك گرداند ، خداوند او را به اندوه مبتلا سازد، تا بدان سبب گناهانش را بزدايد .
📖الدعوات،ص۱۲۰،ح۲۸۸
🌹🌸 🌸🌹
✅ثواب خدمت همسر
✍امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:
هر زنی که هفت روز شوهرش را خدمت کند،خداوند هفت در دوزخ را به روی او ببنددو هشت در بهشت را به رويش بگشايد,تا از هر در که خواهد وارد شود و فرمودند: هيچ زنی نيست که جرعه اي آب به شوهرش بنوشاند مگر آن که اين عمل او برايش بهتر از يک سال باشد.که روزهايش را روزه بگيرد و شبهايش را به عبادت سپری کند.
📚وسائل الشيعه، ج۱۴ ص۱۲۳
🌹🌸🌸🌹
#زندگی_به_سبک_پیامبر😍
میگن هروقت از پیامبر میپرسیدن
چطوری؟!
میفرمودن:
•| #الحمدللهعلیکلحال ♡🍃 |•
بچه مسلمون از پیامبرش الگو میگیره :)
درهرشرایطی #خوب_باش✨
🌷🌸🌸🌸🌹
ای برادران!
قبل از اینکه به جبهه بیایم،
دخترم میخواست با من با لباسِ نظامی عکس بگیرد؛
اگر #شهید شدم، دورش را بگیرید، چراکه من او را بسیار دوست دارم...
#شهید_علی_شفیق_دقیق
پ.ن: "فاطمه دقیق" دختر خردسال شهید «علی شفیق دقیق» رزمنده جاوید الاثر #حزبالله_لبنان و دانش آموز مدرسه ابتدایی با نوشتن جملهای تأثیرگذار تحسین همگان را برانگیخت وی در وصف رزمنده نوشته است: اگر شما گُلی را در صحرای حلب دیدید خاک آن را ببوسيد ممکن است #پدرم آنجا دفن شده باشد
🌸🍃🌸🍃🌸
⚡️ #کلام_بزرگان 💥
🌺حاجآقا #حقشناس:
👈خواهشهای نفسانی، پدر آدم را در میآورد! این خاطرات ذهنیه، این هجوم افکار بر قلب و عقل، پدر انسان را در میآورد.
👈یگانه چیزی که معالج است، ذکر الله است.
👈تمام خطوراتی که به ذهن انسان حمله میکند، به خاطر این است که از عبودیت کم گذاشتهایم.
👌لازم نیست به روانشناس و روانپزشک رجوع کنی. برای نابود کردن اینها هیچ راهی جز روی نیاز آوردن به درگاه بینیاز و بیداری شب نیست.🍃
💚اللّهمَ عَجِّـــل لِولیـکَ الفَـــرَج💚
🌷
4_5809911538152112417.mp3
2.93M
اولین راه شیطان برای دور کردن ما از امام زمان (عج) چیه؟
استاد دانشمند
اللهم عجل لولیک الفرج
🍃🌹🍃🌷🍃🌹
#خداجانمم😍
«أَلاٰ بِذِڪْرِ اللَّهِـ ٺَطْمَئِنُّـ القُلُوبُـ🍃»
اسٺاٰدے مےفرمود:
این آیہ معنآیش این نیسٺ
ڪہ باٰ ذڪـرِ خداٰ دل آرآم مےگیرد؛
این جملہ یعنے خداٰ مےگوید
" جورے ٺو رآ ساٰخٺہ ام
ڪہ جز باٰ یآدِ من
آرآم نگیـ😌ـرے... "
.
.
اگر بیقـراٰرے،
اگر دلٺنگـے،
اگر دلگیـرے،
گیر ڪآر آنجآسٺ☝️
ڪہ هـزاٰر یـآد
جز یـآدِ او
در دلٺ جولآن مےدهـد!😢
🌷
#رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت12
#هوالعشــــــق❤
🌹
چاقوبزرگےڪه دسته اش ربان صورتےرنگےگره خورده بوددستت میدهندوتاڪیدمیڪنندڪه باید ڪیڪ را #باهم ببرید.
لبخندمیزنـےونگاهم میڪنے،عمق چشمهایت انقدرسرداست ڪه تمام وجودم یخ میزند...
#بازیگرخوبی_هستی.😔
_ افتخارمیدی خانوم؟
وچاقوراسمتم میگیری...
دردلم تڪرارمیڪنم خانوم❣😢..خانومِ تو!...دودلم دستم راجلو بیاورم.میدانم دروجودتوهم اشوب است.تفاوت من باتوعشق وبـےخیالیست❣نگاهت روی دستم سرمیخورد..
_ چاقو دست شما باشه یامن؟
فقط نگاهت میڪنم.دسته چاقورادردستم میگذاری ودست لرزات خودت راروی مشت گره خورده ی من!...
دست هردویمان یخ زده.باناباوری نگاهت میڪنم.
اولین تماس ما..#چقدرسردبود!😭
باشمارش مهمانان لبه ی تیزش رادرڪیڪ فرومیبریم وهمه صلوات میفرستند.
زیرلب میگویـے: یڪےدیگه.!وبه سرعت برش دوم را میزنے.اماچاقوهنوز به ظرف کیک نرسیده به چیزی گیرمیڪند❣
بااشاره زهراخانوم لایه روی ڪیڪ راڪنارمیزنـےوجعبه شیشه ای ڪوچڪےرابیرون میڪشـے.درست مثل داستانها.
مادرم ذوق زده بمن چشمڪ میزند
ڪاش میدانست دخترڪوچڪش وارد چه بازی شده است.
درجعبه رابازمیڪنـےوانگشترنشانم رابیرون میاوری.نگاه سردت میچرخد روی صورت خواهرت زینب.
اوهم زیرلب تقلب میرساند:دستش کن!
اماتو بـےهیچ عڪس العملےفقط نگاهش میڪنـے..
اڪراه داری ومن این رابه خوبـےاحساس میڪنم.
زهراخانوم لب میگزد وبرای حفظ آبرومیگوید:
_ علـــےجان!مادر!یه صلوات بفرست وانگشتررو دست عروست ڪن❣
من باززیرلب تکرارمیکنم.عروست!عروس علی اکبر!صدای زمزمه صلواتت رامیشنوم.
رومیگردانـےبایڪ لبخندنمایشـے،نگاهم میڪنے،دستم رامیگیری وانگشتر دادردست چپم میندازی.ودوباره یڪ صلوات دسته جمعی دیگر
🌹
فاطمه هیجان زده اشاره میڪند:
_ دستش رونگه دارتو دستت تاعکس بگیرم.
میخندی وطوری ڪه طبیعـےجلوه کند دستت راکنار دستم میگذاری...
_ فکر کنم اینجوری عکس قشنگ تربشه!
فاطمه اخم میکند:
_ عه داداش!...بگیردست ریحانو...
_ توبگیر بگو چشم!..اینجوری توکادر جلوش بیشتره...
_ وا!...خب عاخه...
دستت را بسرعت دوباره میگیرم و وسط حرف فاطمه میپرم
_ خوب شد؟
چشمڪی میزند ڪه:
_ عافرین بشما زن داداش...
نگاهت میکنم.چهره ات درهم رفته.خوب میدانم که نمیخواستـےمدت طولانـےدستم رابگیری...
هردومیدانیم همه حرڪاتمان سوری وازواقعیت به دور است.
امامن تنهایڪ چیزرامرور میڪنم.آن هم اینڪه توقراراست 3ماه همسرمن باشـے!اینڪه 90روز فرصت دارم تاقلب تورا مالڪ شوم.
#اینک_عاشقی_کنم_تورا!!
اینڪه خودم رادراغوشت جاکنم.
باید هرلحظه توباشـےوتو!❤
فاطمه سادات عڪس راکه میگیردباشیطنت میگوید:یڪم مهربون تربشینید!
ومن ڪه منتظرفرصتم.سریع نزدیڪت میشوم..شانه به شانه,
نگاهت میڪنم.چشمهایت رامیبندی ونفست راباصدا بیرون میدهـے.
دردل میخندم ازنقشه هایـےبرایت ڪشیده ام.برای توڪه نه! #برای_قلبت💞
#ادامه_دارد.
.
نویسنده :
#میم_سادات_هاشمی