🌺🍃🌺🍃
درس اخلاق از
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🔴 موضوع:گناهان زبان
مبحث اول
#غیبت
قسمت اول
تعریف غیبت
❌غیبت نزد دانشمندان علم اخلاق و فقیهان ، متذکر شدن یا فهماندن عیب و نقص کسى در غیاب او، دیگران است . به تعبیر دیگر، غیبت آن است که در غیاب کسى به بیان آن چه نقلش مایه ناخشنودى او مى شود بپردازند.
⚠️فرق غیبت و بهتان⚠️
❌بهتان یعنى نقص و عیبى را که در کسى وجود ندارد چه در حضورش و چه در غیابش ، به او نسبت دهند؛ پس اگر عیبى را که در شخص وجود دارد، پشت سرش به او نسبت دهند، غیبت او را کرده اند؛ ولى اگر عیب و نقصى را که در او وجود ندارد، به او نسبت دهند، بهتان زده اند؛ البته اگر عیبى را که در شخص وجود ندارد، پشت سرش به او نسبت دهند، هم غیبت او را کرده و هم به او بهتان زده اند و احکام هر دو مورد بر آن صدق مى کند به این معنا که غیبت کننده ، هم باید استغفار کند و هم از آن فرد حلالیت بطلبد.
فرق غیبت و تهمت‼️
♨️تهمت آن است که بر پایه حدس و گمان بد در حق کسى ، به او رفتار یا حالت ناپسندى را نسبت دهند؛ در حالى که غیبت ، بازگفتن عیب هاى واقعى شخص در غیاب او است .
اقسام غیبت
🔥غیبت بر چند قسم است :
💥۱: گفتارى
غیبت گفتارى مشهورترین نوع غیبت است ؛ یعنى انسان ، نقص برادر مؤ منش را به دیگرى بگوید.
💥۲ – نوشتارى
شخص ، عیبى را که مى خواهد بگوید! بنویسد؛ در این صورت به جاى شنونده ، خواننده وجود دارد.
💥۳ – کردارى
فرد عیب دیگرى را با نمایش به دیگران بفهماند.
💥۴ – کنایى
کسى با استفاده از جمله هاى کنایى ، عیوب دیگرى را در غیاب دیگرى را در غیاب او به دیگران بفهماند؛ جمله هایى مثل((خدا را شکر که به ما ریاست نداد)) یا ((از بى حیاتى به خدا پناه مى برم )) که کنایه از بى لیاقتى و بى حیایى شخص غایب هستند.
💥۵ – اشاره اى
یعنى با اشاره اى دست و سایر اعضا، عیب دیگرى را بازگوید که اشاره مى تواند لفظى یا عملى باشد.
روایت شده که زنى وارد خانه پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) شد و میهمان عایشه بود. وقتى برخاست و رفت ، عایشه با دستش اشاره کرد و با این اشاره مى خواست بگوید که او کوتاه قد بود. حضرت فرمود:قد اغتبتها.
تو از آن زن غیبت کردى .
🔴👈 #ادامه دارد..........
#نکات_اخلاقی
#سبک_زندگی
#زیبا_زندگی_کن 🌺🍃
@Keepers_quran
🍃🍃🍃
#آفات_زبان #فحش
قسمت اول
الجنه حرام على کل فاحش ان یدخلها.
ورود به بهشت بر هر دشنام دهنده اى حرام است .
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم )
(۱): تعریف فحش
فحش ، بذاء، سلاطه ، تفحش و سب ، کلماتى گوناگون با معانى بسیار نزدیک به هم ، بلکه مترادف و هم معنایند. فحش در لغت به معناى افزایش بدى از حد مجاز است ؛ یعنى وقتى بدى از حد خود فراتر رود، شخص به ناسزاگویى روى مى آورد. ((تفحش )) به معناى بیهوده گفتن یا هرزه گویى ، ((سب )) به معناى گفتار زشت یا دشنام ، ((بذاء)) به معناى بد زبانى و ((سلاطه )) نیز به معناى زبان درازى است .
دانشمندان اخلاق ، به کار بردن سخنان زشت براى اشخاص را فحش و ناسزا مى گویند.
(۲): اقسام فحش
فحش را از جهت انگیزه گوینده به دو قسم مى توان تقسیم کرد:
۱ – فحش با انگیزه آزار (قصد جدى )
گاه ناسزا براى رنجاندن و آزردن خاطر دیگرى گفته مى شود. دشنام دهنده در این حالت با جدیت ناسزا گفته ، حرمت شکنى مى کند.
۲ – فحش با انگیزه شوخى
هرزه گویى و فحش چه بسا براى شوخى باشد. ناسزا گویى در چنین حالى ، بدون انگیزه رنجاندن است .
گاهى هم این صفت ناپسند، عادت شده ، بدون انگیزه خاصى انجام مى گیرد. فرد بیمار در این حال براى رساندن مقاصد معمول خویش ، سخنان زشت را به مى گیرد. فحش از جهت زشتى کلمات به کار رفته نیز به مرتبه هاى گوناگون تقسیم مى شود. برخى بسیار زشت است و برخى زشتى کم ترى دارد.
البته میزان زشتى و ناپسندى سخنان فرد نزد اقوام و ملت هاى گوناگون مختلف است به این معنا که گاه سخنى در شهرى بسیار ناپسند شمرده مى شود و در شهر یا کشور دیگر به آن اندازه ناپسند نیست .
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد مجتبی تهرانی
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#آفات_زبان
#فحش
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
✨✨✨✨✨
🆔 @Keepers_quran
🍃🍃
#آفات_زبان #سخن_چینى
(۱): تعریف سخن چینى
((سخن چینى )) بیان سخنان گفته شده درباره کسى ، به خود او است به این معنا که به وى بگویند: فلان شخص درباره تو چنین مى گفت ، و سخن چین به کسى مى گویند که سخن فردى را به کسى که مطلب درباره او گفته شده برساند.
امام صادق (علیه السلام ) درباره لشکر عقل و جهل مى فرماید:
… و صون الحدیث ، وضده النمیمه .
و نگاهبانى گفتار (از لشکریان عقل است ) و ضد آن ، سخن چینى است (که از لشکریان جهل به شمار مى رود.)
نگهبانى و صیانت از گفتار دیگران ، به معناى باز نگفتن آن نزد دیگران است و سخن چینى به معناى بازگفتن سخن دیگرى نزد کسانى است که مطلب درباره آن ها گفته شده است ؛ البته ((نمیمه )) مفهومى گسترده تر از این دارد و فقط به بازگفتن سخن افراد محدود نمى شود؛ زیرا ممکن است حرکت و علمى درباره شخصى ، بدون آگاهى او انجام شود و کسى این عمل را براى او باز گوید؛ یعنى سخن چینى نزد او رفته ، او را از عمل انجام شده آگاه کند.
بیان گفتار یا رفتار دیگرى ، گاه با لفظ انجام مى شود و گاه از راه اشاره یا نوشتن یا رفتارى خاص به فرد مقابل فهمانده مى شود که این هم از مصادیق نمیمه است .
تعریف سعایت
آن گاه که سخن چینى ، نزد کسى انجام شود که از او بیم زیان و آزار است ، ((سعایت )) نامیده مى شود؛ مانند سعایت نزد پادشاهان و بزرگان که از آنان ترس زندان ، تبعید و قتل وجود دارد.
(۲): اقسام سخن چینى
سخن چینى از جهت ابزار انجام آن ، به گفتارى ، نوشتارى و اشاره اى ، قابل تقسیم است . نقل گفتار یا رفتار دیگران به هر یک از سه شکل پیش گفته ممکن است . سخن چینى را از جهت موضوع به اقسام ذیل نیز مى توان تقسیم کرد:
۱ – نقل گفتار
گاه سخن چین آن چه را دیگران گفته اند، نقل مى کند.
۲ – نقل رفتار
گاه آن چه را انجام داده اند، نقل مى کند.
۳ – نقل پندار
گاه از آن چه در دل مى گذرانند، حکایت مى کند.
دامنه سخن چینى ، نقل عیب ها و نقیصه هاى گفتارى و رفتارى و پندارى دیگران را هم در بر مى گیرد به این معنا که سخن چینى ، فقط حکایت امورى را که عیب نیستند در بر نگرفته ؛ بلکه نقل هر چیزى را که عیب یا نقص پنداشته شود نیز در بر مى گیرد؛ براى نمونه ، گاه سخن چین گفتار راست دیگران و گاه گفتار دروغ ایشان را نقل مى کند و روشن است که با نقل گفتار دروغ ، شنونده به دروغگویى آن شخص پى مى برد که در این موارد، گاه سخن چین با غیبت همراه است .
سخن چینى گاه به انگیزه زیان رساندن به فردى که از او حکایت مى شود انجام مى گیرد که این رفتار، به شکل معمول ، نزد قدرتمندان صورت مى پذیرد و گاه چنین انگیزه اى در کار نیست که نوع اول را سعایت مى نامند.
سخن چینى گاه یک سو داشته ، فقط از یک طرف براى دیگرى نقل مى شود و گاه دو طرف دارد که از آن به ((دو به هم زنى )) یا ((افساد بین الناس )) تعبیر مى کنند به این معنا که سخن چین براى به هم زدن رابطه دو نفر، سخن هر کدام را براى دیگرى نقل مى کند.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
@Keepers_quran