eitaa logo
#کلاس_اولی_با_ما_باش😍
11.4هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
10.1هزار ویدیو
3.6هزار فایل
شروع فعالیت تابستان ۱۴٠٠ #کلاس_اولی_با_ما_باش @kelasavalibamabash #کلاس_دومی_با_ما_باش @kelasdovomibamabash #کلاس_سومی_با_ما_باش @kalassavomibamabash ارتباط با ادمین و درخواست تبلیغات و تبادل @Mhsadat @M1133M فقط تبادل @kosar199
مشاهده در ایتا
دانلود
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
⏰👈 داستان نشانه د فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : باد [ نشانه د ] ❎👈 🎒👈 دوتا پسري بودند،به اسم دانيال و عابد و كه دانيال هميشه دستش به دندانش بود،،چرا؟؟ چون دندانش درد ميكرد…و عابد به دانيال ميگفت برو پيش دندانپزشك تا دندادنت رو درمان كنه،،درمان يعني ديگه درد نداشته باشي؟؟ خلاصه….يه روز عابد با دوستش با توپ بازي ميكردند،كه توپ خورد به دروازه….يك گل ،دو گل،،،دوازده تا گل به دروازه زدند.. دانيال رفته بود،پيش دندانپزشك بهش دارو داده بود،،ديگه دستش رو به دندانش نميزد،،و قول داد،كه هميشه روزي دوبار مسواك بزنه… پيام فرستاده شده از «رها» خواندن اين چيستان براي ايجاد انگيزه: اون چيه كه هو مي كنه مياد و هياهو مي كنه با اين كه جارو نداره همه جارو جارو مي كنه پاييز كه شد يك جا نمي نشينه هي ميره توي باغ و برمي گرده برگارو از رو شاخه ها مي چينه بعد با پرسش جواب چيستان (باد) گروه مورد نظر رو تشويق ميكنيم و روش تدريس نشانه د را اعمال مينماييد. سلام خواب بودم.د ديوار بلنده نقشش چقد قشنگه د اول داريوش آقاي خوب وباهوش ي روز سرد زمستون با مامان رفتم همدون خونه خاله ونن جون زيردرخت سروناز داركوبي زيباوناناز اومد نشست دوروبرم ميخواست نوك بزنه سرم. كمي اومد جلوتر نوكشوكشيدعقب تر زدتوسرم آخ درد داشت آخ درد داشت. 🔖👈 هشتگ ها : , , , https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
⏰👈 داستان نشانه د فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : باد [ نشانه د ] ❎👈 🎒👈 دوتا پسري بودند،به اسم دانيال و عابد و كه دانيال هميشه دستش به دندانش بود،،چرا؟؟ چون دندانش درد ميكرد…و عابد به دانيال ميگفت برو پيش دندانپزشك تا دندادنت رو درمان كنه،،درمان يعني ديگه درد نداشته باشي؟؟ خلاصه….يه روز عابد با دوستش با توپ بازي ميكردند،كه توپ خورد به دروازه….يك گل ،دو گل،،،دوازده تا گل به دروازه زدند.. دانيال رفته بود،پيش دندانپزشك بهش دارو داده بود،،ديگه دستش رو به دندانش نميزد،،و قول داد،كه هميشه روزي دوبار مسواك بزنه… پيام فرستاده شده از «رها» خواندن اين چيستان براي ايجاد انگيزه: اون چيه كه هو مي كنه مياد و هياهو مي كنه با اين كه جارو نداره همه جارو جارو مي كنه پاييز كه شد يك جا نمي نشينه هي ميره توي باغ و برمي گرده برگارو از رو شاخه ها مي چينه بعد با پرسش جواب چيستان (باد) گروه مورد نظر رو تشويق ميكنيم و روش تدريس نشانه د را اعمال مينماييد. سلام خواب بودم.د ديوار بلنده نقشش چقد قشنگه د اول داريوش آقاي خوب وباهوش ي روز سرد زمستون با مامان رفتم همدون خونه خاله ونن جون زيردرخت سروناز داركوبي زيباوناناز اومد نشست دوروبرم ميخواست نوك بزنه سرم. كمي اومد جلوتر نوكشوكشيدعقب تر زدتوسرم آخ درد داشت آخ درد داشت. 🔖👈 هشتگ ها : , , , https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
⏰👈 داستان نشانه د فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : باد [ نشانه د ] ❎👈 🎒👈 دوتا پسري بودند،به اسم دانيال و عابد و كه دانيال هميشه دستش به دندانش بود،،چرا؟؟ چون دندانش درد ميكرد…و عابد به دانيال ميگفت برو پيش دندانپزشك تا دندادنت رو درمان كنه،،درمان يعني ديگه درد نداشته باشي؟؟ خلاصه….يه روز عابد با دوستش با توپ بازي ميكردند،كه توپ خورد به دروازه….يك گل ،دو گل،،،دوازده تا گل به دروازه زدند.. دانيال رفته بود،پيش دندانپزشك بهش دارو داده بود،،ديگه دستش رو به دندانش نميزد،،و قول داد،كه هميشه روزي دوبار مسواك بزنه… پيام فرستاده شده از «رها» خواندن اين چيستان براي ايجاد انگيزه: اون چيه كه هو مي كنه مياد و هياهو مي كنه با اين كه جارو نداره همه جارو جارو مي كنه پاييز كه شد يك جا نمي نشينه هي ميره توي باغ و برمي گرده برگارو از رو شاخه ها مي چينه بعد با پرسش جواب چيستان (باد) گروه مورد نظر رو تشويق ميكنيم و روش تدريس نشانه د را اعمال مينماييد. سلام خواب بودم.د ديوار بلنده نقشش چقد قشنگه د اول داريوش آقاي خوب وباهوش ي روز سرد زمستون با مامان رفتم همدون خونه خاله ونن جون زيردرخت سروناز داركوبي زيباوناناز اومد نشست دوروبرم ميخواست نوك بزنه سرم. كمي اومد جلوتر نوكشوكشيدعقب تر زدتوسرم آخ درد داشت آخ درد داشت. 🔖👈 هشتگ ها : , , , https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
آموزش نشانه د با داستان🌸 د دهن باز د، دهن باز و گرسنه بود. راه افتاد و رفت دنبال غذا.رسید به یك در. آن را قورت داد. بعد رسید به یك  دیوار. آن را هم قورت داد. بعد رسید به یك درخت.درخت را هم قورت داد بعد رسید به یك داركوب. خواست او را هم قورت بدهد. اما داركوب نوكش را باز كرد، باز باز … د و داركوب با هم دهن به دهن شدند. دعوایشان شد.وسط دعوا، درخته از دل د پرید بیرون. بعد دیوار پرید بیرون. بعدش هم در پرید بیرون. دل د خالی شد. د از گرسنگی از حال رفت. داركوبه ترسید و گفت: “وای چی شد؟ من كه كاری نكردم!” د ناله كرد و گفت: “وای، دلم!” داركوب رفت و برای د دارو آورد. د گفت: “من كه مریض نیستم! گرسنه‌ام.” داركوب رفت و یك دیگ پر از غذا آورد.د هر چه قدر كه توانست خورد، بقیه‌اش را هم برد. 🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅
⏰👈 داستان نشانه د فارسی اول ابتدایی ☑️👈 : باد [ نشانه د ] ❎👈 🎒👈 دوتا پسري بودند،به اسم دانيال و عابد و كه دانيال هميشه دستش به دندانش بود،،چرا؟؟ چون دندانش درد ميكرد…و عابد به دانيال ميگفت برو پيش دندانپزشك تا دندادنت رو درمان كنه،،درمان يعني ديگه درد نداشته باشي؟؟ خلاصه….يه روز عابد با دوستش با توپ بازي ميكردند،كه توپ خورد به دروازه….يك گل ،دو گل،،،دوازده تا گل به دروازه زدند.. دانيال رفته بود،پيش دندانپزشك بهش دارو داده بود،،ديگه دستش رو به دندانش نميزد،،و قول داد،كه هميشه روزي دوبار مسواك بزنه… پيام فرستاده شده از «رها» خواندن اين چيستان براي ايجاد انگيزه: اون چيه كه هو مي كنه مياد و هياهو مي كنه با اين كه جارو نداره همه جارو جارو مي كنه پاييز كه شد يك جا نمي نشينه هي ميره توي باغ و برمي گرده برگارو از رو شاخه ها مي چينه بعد با پرسش جواب چيستان (باد) گروه مورد نظر رو تشويق ميكنيم و روش تدريس نشانه د را اعمال مينماييد. سلام خواب بودم.د ديوار بلنده نقشش چقد قشنگه د اول داريوش آقاي خوب وباهوش ي روز سرد زمستون با مامان رفتم همدون خونه خاله ونن جون زيردرخت سروناز داركوبي زيباوناناز اومد نشست دوروبرم ميخواست نوك بزنه سرم. كمي اومد جلوتر نوكشوكشيدعقب تر زدتوسرم آخ درد داشت آخ درد داشت. 🔖👈 هشتگ ها : , , , https://eitaa.com/joinchat/2570649739C02204f4a1e ارسال بدون آدرس برای گروههای عمومی ⛔️ ارسال برای استفاده کلاسی ✅