eitaa logo
کلاس چرا حجاب
859 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
519 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅جواهر روبل اولین داور #مسلمان در انگلیس است که با حجاب کارداوری خود را انجام میدهد.او گفت:من اینجا هستم تا تصورات غلط را از بین ببرم . #دین من بخشی از وجود من است و من عاشق آن هستم. کلاس چرا حجاب؟! 💠 @kelasecherahejab
🔸من افتخار می کنم که خیلی از شما تنها با دیدن حجابم متوجه می شین که من هستم 🔹یادمه که یه روزی من و دوستم رفته بودیم کوچیکش رو از بیاریم. وقتی داشتیم برمی گشتیم خواهر کوچولوش یک دفعه گفت: امروز نرسیدی موهاتو درست کنی؟ تو مسیرم زیاد و عجیبی ازم میپرسن، ولی نمی دونم چرا وقتی یک دختر ۷ ساله این سوال رو ازم پرسید منظورشو متوجه نشدم. واسه همین گفتم: نه! بعدش گفت: آهان. پس سرت شپش داره. آره؟ مامانم همیشه سر منو نگاه می کنه که شپش نداشته باشم. من خندیدم و گفتم: نه. سرم شپش نداره. آخرش اون چیزی رو که می خواست بگه مستقیم گفت: چرا اون رو سرت کردی؟ 🔸حالا می خوام جواب سوال اون رو به شما بگم. این روسریِ اسلامِ که بهش میگن «حجاب»، نماد ! کلمه حجاب از ریشه عربی «» به معنای پنهان ساختن میاد و تو کتاب مقدس اسلام یعنی قرآن، خدا از مردها و زن ها می خواد که به خاطر منفعت خودشون حجاب رو رعایت کنند. به خاطر همین ممکنه شما خیلی از زن های مسلمون رو ببینید که بیرون حجاب می پوشند... 🔹 حجاب صد در صد انتخاب خودمه و بر خلاف چیزی که جا افتاده حجاب به معنی مورد قرار گرفتن نیست. در واقع برعکسش رو نشون میده، حجاب نمادی از قدرت خانم ها و نه پست بودن اون هاست.... rahyafteha.ir/19295/ 🍃 @kelasecherahejab
💢بوسیدن نامحرم روزي خالد زني را بود. زن به خدمت پيغمبر(ص) آمد شكايت كرد. حضرت خالد را طلبيد. خالد عرض كرد يا رسول الله شما همه جا حكم به مي‌فرماييد... بحارالانوار، ج16، ص295، ✅فارغ از بررسی و این روایت؛ چند نکته ی لازم را یادآوری میکنیم: خالد زنی را بوسید و طلب قصاص کرد چون را نمی شناخت، از پیامبر خواست که قصاص را بر او جاری کند!! یعنی در مقابل، آن زن در جواب برای قصاص باید خالد را ببوسد! ✅این ماجرا خنده دار، ریشه در دارد چون لمس نامحرم مسلما حرام است. حکایتی که امروز در فضای مجازی و دانشگاه بیداد میکند نیز همین است. فردی که حتی درس معارف را به سختی پاس کرده است، در حوزه دین نظریه میدهد!! سوال داشتن یا انتقادکردن اشکالی ندارد، اما قضاوت کردن و نظر دادن نسبت به با کمترین سطح سواد و علم از معجزات عصر ماست و جالب تر اینکه از تا بقال سرکوچه خود را متخصص میدانند بطوری که انگار شبها احکام جدید اسلام به آنها میشود! http://eitaa.com/joinchat/1262878722Ca4d1d06c35 کلاس چرا حجاب؟👆
کلاس چرا حجاب
#بررسی_شبهات_وارده_به_حجاب_اجباری؛🔎🔍 #حجاب؛ #اجبار؟ #اختیار؟ #قانون؟🤔 در سال‌های اخیر مسئله‌ی «حج
«در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه به خوبی آشکار شده است. پس هر کس به طغیان‌گران کافر شود و به خدا ایمان آورد، حتماً بر دستاویزی محکم چنگ زده است، دستاویزی که ناگسستنی است و خداوند شنوا و دانا است.»[7] اما می‌توان برای نبودن انتخاب دین، چند دلیل بیان نمود:👇 نخست آنکه حقیقت متشکل شده است از یک سلسله معارف علمى که معارفى عملى به دنبال دارد و جامع همه‌ی آن معارف، یک کلمه است و آن عبارت است از «اعتقادات» و اعتقاد و ایمان هم از امور قلبى است. اکراه و اجبار در «اجبار» در دین نفى شده است. کاربرد اکراه و اجبار مربوط به اعمال ظاهری است، که عبارت است از حرکاتى مادى و بدنى (مکانیکى) مثل اینکه بچه را مجبور کنند، دارو بخورد. نمی‌توان با اجبار به کسی گفت، به فلان چیز اعتقاد پیدا کن. به عنوان مثال شخصی که خورشید را می‌بیند، نمی‌توان او را وادار کرد تا معتقد شود که شب است.[8] دوم آنکه با توجه به آیه‌ی شریفه‌ی «قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی...؛ راه از بیراهه به خوبی آشکار شده است...» راه حق از باطل آشکار است و خداوند به وسیله‌ی فرستادن پیامبران و معجزات آشکار راه حق را نمایانده است و برای قبولاندن دین نیازی به نیست زیرا کسانی که فاقد دلایل بین برای اثبات مدعای خود هستند به ابزار زور متوسل می‌شوند. [9] سوم آنکه ایمان ارزشمند، آن ایمانی است که بر اساس اراده و اختیار باشد نه بر اساس زور و اجبار و داشتن «اختیار» از جمله‌ی مهم‌ترین تفاوت‌های انسان با سایر موجودات است. در این جا لازم است به مفهوم «تحمیل» نیز توجه نماییم. از نظر ، نه تنها اجبار در پذیرش دین هرگز جایز نیست، بلکه «اکراه» که در مرتبه‌ای پایین‌تر و ضعیف‌تر از «اجبار» قرار دارد نیز مردود و غیر قابل قبول است و در سنت (روایات) نیز مسؤلیت رفتار و گفتاری که در شرایط اکراه انجام پذیرد، متوجه انسان نیست. گرچه اجبار هم نشده باشد. «تحمیل» بر خلاف اجبار بدون بهره‌گیری از زور و فشارهای عینی می‌باشد و اساساً بر حسب ظاهر هیچ اجباری وجود ندارد ولی انسان در شرایطی قرار می‌گیرد که ناگزیر از «خوداجباری» می‌شود یعنی ناچار از تصمیم و اقدامی می‌گردد که بر خلاف میل و اراده‌اشمی‌باشد. به عنوان مثال اگر کسی مورد تهدید قرار گیرد و عواقب و نتایجی را بر تصمیم و اقدام او مترتب سازند که موجب وحشت و ترس او گردد و در نتیجه از تصمیم خود منصرف شود و یا تحت فشار و شرایط دشواری که او را قرار داده‌اند، سخنی بگوید و تصمیمی بگیرد و یا تسلیم تصمیم دیگران شود، در این صورت گرچه در ظاهر زور و اجباری وجود ندارد اما او را در شرایطی قرار داده‌اند که امکان تصمیم و عمل بر اساس اختیار و اراده‌ی خویش را ندارد و تسلیم تحمیل دیگران می‌شود. از نظر قرآن، نه تنها اجبار در پذیرش دین هرگز جایز نیست، بلکه «اکراه» که در مرتبه‌ای پایین‌تر و ضعیف‌تر از «اجبار» قرار دارد نیز مردود و غیر قابل قبول است و در سنت (روایات) نیز مسؤلیت رفتار و گفتاری که در شرایط اکراه انجام پذیرد، متوجه انسان نیست. گرچه اجبار هم نشده باشد. 🌺 eitaa.com/Kelasecherahejab
یک متناقض نمای شیرین؛ حصارِ بخش هوا سرد بود سریع داخل فروشگاه شدم که خریدهایم را انجام دهم. ناگهان مواجه شدم با یک دختر که نمی دانم چینی بود یا ژاپنی یا کره ای یا... خب از نگاه ما شبیه هم هستند و تشخیص دادنش سخت است. یک کلاه دار گشاد پوشیده بود که کمی روی پاهایش هم رسیده بود و دیگر هیچ... پاهای کاملا عریانش هویدا بود و منظره ی اذیت کننده ای ساخته بود. شاید ناخواسته چهره ام درهم شده بود که چشم در چشم یک خانم سن دار فرانسوی شدم، او هم انگار خوشش نیامده باشد سری تکان داد و رفت، خودش کاملا پوشیده بود جز موهای سپید سرش. ادا و اطوار دختر کنار دوستش فضا را آزاردهنده تر کرده بود. سعی کردم سریع عبور کنم که با چند دختر رو در رو شدم. مانتوهای بلند، هایی که کاملا موها را پوشانده بود و یک متانت رفتار خاص... اخم به لبخند تبدیل شد و حس خوب به من برگشت. همان جا با خودم فکر کردم که چه می شود که انسان میل پیدا می کند به ؟ در عریانی چه هست؟ خب آن دختر از عریانی و عرضه ی بدن خود در جامعه چه عایدش می شود؟ شاید مثل خیلی ها که وقتی از آن ها می پرسم می گویند: دوست دارم، دلم اینطور می خواهد، به تو چه. تو نبین. بگذار آزاد باشم... پاسخ او هم همین باشد اما فکر می کردم شاید واقعا توان اندیشیدن بیش از این را ندارد و باید کمکش کرد. اینجا گرم هم نبود که بگوید گرمم بود تحمل لباس را نداشتم. پاهایش از شدت سرما قرمز شده بود... از فروشگاه بیرون آمدم اما فکرم درگیر... همچنان با خود فکر می کردم که همه دخترهای روی زمین میل به زیبایی و نمایش این زیبایی و خرج این زیبایی شاید داشته باشند، اما برخی از آن ها از برخی دیگر مهربان تر هستند، دل رحم تر هستند، خودخواهی خود را جنگیده اند و مهار کرده اند... یعنی به خود سخت گرفته اند، زیبایی های خود را در اجتماع پوشانده اند، در گرما یک جور آزار دیده اند، در سرما جور دیگر، فقط و فقط برای اینکه علت امر خالقشان که مهربان تر از هر مهربانی است را خوب فهمیده اند. در این جامعه پدر و همسر و برادر خیلی ها هست. همچون پدر و همسر و برادر خودم. آیا دوست دارم دختری با عرضه ی خود در اجتماع حواس آن ها را پرت کند و نسبت به خانه و خانواده ام دلسردش کند؟ یک خانم باید فکر کند که پس من هم هرچند امکانش را دارم، اما به احترام همجنس های خودم، برای حفظ خانه و کاشانه شان. خود را می پوشانم تا در جامعه پیش از آن که زن باشم انسان باشم. بروم، بیایم، کار کنم، حرف بزنم، فعالیت داشته باشم اما حواس کسی را پرت نکنم. این ها را از خودم نمی گویم: و مکتب و امام و پیغمبر و دختر پیغمبرم به من آموخته اند. اینجاست که نمی فهمم چرا دختر و دخترانی پیدا می شوند که بگویند ما اینها را نمی خواهیم و دوست داریم خودمان را عرضه کنیم، تنمان برای خودمان است هرطور دلمان بخواهد خرجش می کنیم... من اصلا نمی توانم بفهمم چقدر سنگدل می تواند بشود یک دختر که بگوید من لذت ببرم هرکس هر بلایی سرش آمد آمد... من از زیبایی ام بهره ببرم و خودم را به نمایش بگذارم و به من اصلا مربوط نیست که چه شود اگر کسی شیفته من شد و غرق من شد و همسرش را از دست داد یا سایه پدری اش از یک خانواده کم شد به من ربطی ندارد... اینجاست که از دین خوشم می آید، از اینکه مکتبی هستم لذت می برم، چون به من افقی بلندتر و دیدی وسیع تر می بخشد. چیزی بیش از خود را دیدن، خود را خواستن و خود را پرستیدن... دین مرا مهربان تر می کند، با وجدان تر، دیگر خواه تر، حجاب را دوست دارم. یک متناقض نمای شیرین است. حصار آزادی بخش... حصار است، محدود می کند، اما حصاری است که آزاد می کند... آزادت می کند از غرق شدن در خودت، آزادت می کند از یک بعدی شدن، از دغدغه های عجیب و غریب زیباتر و زیباتر کردن صرفا جسم... به نظرم علت اینکه وقتی زنان غیر مسلمان مسلمان می شوند و بیش از همه حجابشان را سفت و سخت می کنند این است که محصول دوران بی حجابی را خوب لمس کرده اند. آسیب به خود و به دیگران. کسی که مومن می شود، مهربان تر می شود... دیگر نه دلش می آید به خودش آسیب بزند، نه به دیگران. به تعبیر دیگر، هم خودش برایش مهم می شود، هم دیگران.. @ninfrance مشاهدات یک دانشجوی ایرانی، فرانسه 🌺 eitaa.com/Kelasecherahejab
کلاس چرا حجاب
با #حجاب کامل در این جامعه زندگی می کنید، یعنی یک پوشش خاص برای جامعه ای خاص، رفتارها با شما چگونه ا
دیدگاه شما نسبت به چگونه است؟ دیدگاهم نسبت به حجاب این است که مانع اصلی فروپاشی می شود، البته نه تنها زنان، بلکه مردان نیز باید حدود حجاب را رعایت کنند، که مسلماً منظورم همه مدل های حجاب از حجاب چشم و تن گرفته تا حجاب رفتار است، آنچه برای من خیلی واقعی و ملموس هست، حجاب تن است که پوشش برخی از زنان و مردان واقعا باعث تاسف است. در مورد حجاب خودم نیز، باعث حس امنیتم شده است و وقتی در جمع هستم و یا در خیابان و فروشگاه و … راه می روم، حریمی برایم ساخته که موجب رعایت از طرف دیگران هم می شود. دیدگاه شما درباره دین نسبت به زمانی که به ایتالیا نرفته بودید، تفاوتی کرده است؟ بله، در این مدت که اینجا هستم نگاهم به کمی تفاوت پیدا کرده است، به نوعی حس می کنم بیشتر به خدا نزدیکتر شده ام، تنها زندگی کردن شاید یکی از دلایل مهم آن باشد، حس می کنم به ایران که بر می گردم انگار چیزهایی را از دست می دهم. بی بند و باری و آنجا شما را آزار نمی دهد؟ زندگی بی بند و باری مردم اینجا، جزء جدایی ناپذیر سبک زندگی انهاست، ولی باور کنید وقتی به ایران می آیم بیشتر تاسّف می خورم، که چرا برخی از جوانان ما این قدر نسبت به دین بی انگیزگی دارند، و اینکه کشور اسلامی با محیطی امن و مهیا برای رسیدن به خدا چرا مورد استفاده درست برخی قرار نمی گیرد. 📝 eitaa.com/Kelasecherahejab