#باهم_بخونیم
🌸 #وعده_شبانه
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ
✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَة
✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِ
✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین.
#دعای_غریق🌷
« یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک َ»
🌱 به نیت شفای بیماران و رهایی از ویروس منحوس کرونا و سلامتی اقا صاحب الزمان و رهبرمان .....
╔═══✨ ════╗
@kelidebeheshte
╚═══✨ ════╝
💗#رهایی_از_شب💗
#قسمت_هیجدهم
کامران با یک نفس عمیق کنارم نشست و تا ته ابمیوه اش رو سرکشید...
-بفرما!!
اینهمہ اصرار کردم اما راضے نشد.
تو واقعا فکر کردی امثال این ملاها میان سوار ماشین ما بشن؟! هہ!
باورکن بدبخت ترسید بریم یهه گوشه خفتشو بچسبیم سرشو زیرآب کنیم سوار نشد..
مخصوصا با اینهمه اصرار من حتما فکر کرده یک کاسه ای زیر نیم کاسه ست…
ههههههہ
دندان هامو با خشم به هم میسابیدم...
صدای نفس هام از صدای خودم بلندتر بود!..
-هم هم چرا بهش گفتی من دوست دخترم...
اوفهمیده بود عصبانیم.
سعی میکرد با خنده های متعجبانه اش بهم بفهماند که احساسم بےیمعنیست.
-خب توقع داشتی بگم خواهرمے؟!
معلومه دیگه.
تو دوست دخترمی صدامو بالاتر بردم..
با نفرت به صورتش زل زدم:
پرسیدم چرا بهش گفتی من دوست دخترتم؟!
حسابےیشوکه شده بود.
بہ من من افتاده بود
من...من نمیدونستم ناراحت میشی!
-بهت گفتہ بودم که حق نداری بہ کسی بگی من دوست دخترتم
-خب ارههه ولے قرار بود این تا زمانے باشه که بهم اعتماد نداری!
ابروی سمت راستم بالا رفت و با خشم گفتم:
و چیشد که فکر کردی بهت اعتماد دارم؟
حالا آثار خشم وبهت زدگی در صورت او هم نماستن ترشد:
ما مدتهاست باهمیم!
اگربه من اعتماد نداری چطور اینهمہ مدت…
نگذاشتم حرفش رو تمام کند و در حالیکه کیفم رو از صندلے عقب برمیداشتم گفتم:
همہ چیز بین ما تموم شد!
وبدون اینکه صدای کامران رو بشنوم پیاده شدم و بہ همون مسیری که آن طلبه روان شده بود،رهسپارشدم!
کامران خیلے صدایم کرد...
اما من چیزی نمیشنیدم.
اصلا نمیخواستم بشنوم.
من فقط رد عطرو دنبال میڪردم!
آه چقدر دلم مسجد میخواهد!!
ساعتی بعد مقابل در مسجد بودم
.اما درهای مسجد به رویم بسته بود.
صدای غضب آلود مسجد را میشنیدم:
ای زن بوالهوس بی حیا!
بخاطر هوست از درم بیرون رفتی و حالا بخاطر همان هوس برگشتی؟!
برگرد از راهی ڪه آمده ای .!
برگرد!!!!
وقتے دید منصرف نمیشم وخیره به در بسته ماندم...
باران بدون مقدمہ چون سیلے به سرو صورتم میکوبید و من با نا امیدی از خدا خواستم زودتر اذان بگوید ودر برویم باز شود.
ساعتم را زیر ذرات درشت باران نگاه کردم. ساعت سه بود و تا اذان دوسه ساعتی باقی مانده بود.!
زنگ زدم بہ فاطمہ!
شاید او تنها پنااه من زیر باران باشد.
چندبوق که خورد صدای زنانه ی مسنی پاسخ داد:-بلہ
با تردید بعد ازسلام سراغ فاطمہ را گرفتم. نکند فاطمہ تمایل نداشته با من صحبت ڪند؟! اما آن زن که خودش را مادر فاطمہ معرفے کرد گفت:
فاطمہ تازه مسکن خورده، خوابیده.
با تعجب پرسیدم؟! مسڪن؟!
مگر مریضه خدای نکرده؟!-پ
مگہ شما نمیدونید؟!
فاطمہ تصادف ڪرده!
پا وسرش از چند ناحیہ شکستہ.
بخاطرش چندروز بستری شد..
دیگر چیزی نمیشنیدم.
زبانم بند آمده بود..
آدرس را گرفتم و بدون فوت وقت رفتم دم در خانہ شان.
قبل ار فشار زنگ روسریم را جلو کشیدم.
آینه ی کیفے خودم رو درآوردم.
رژم را با دستمال پاڪ کردم ودستمال رو مانند سمباده به روی صورتم کشیدم.
زنگ را زدم.لحظہ ای بعد مادرش در را باز کرد. با دیدن من حسابے جاخورد.
انگار انتظار یک دختر با وقار چادری را میکشید!
🍁نویسنده: ف مقیمی🍁
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💯💯💯
«تقاضای جلوگیری از تولید و فروش مانتوهای جلو باز برای جلوگیری از بی حجابی مفرط»
👇👇🏻👇🏼👇🏽👇🏾
https://www.karzar.net/islamic-clothing-for-women
با به اشتراک گذاری این لینک و ارسال آن برای دیگران، نسبت به جمع آوری امضا اقدام کنید🙏
دوستان لطفا شما هم حمایت کنین💐
#منفعل_نباشیم
🌺 علامه تهرانی (ره) :
🍁 هر عمل واجب و مستحب نوری دارد ، مثلا نمازشب یا قرآن خواندن نوری دارد که در کسی که اهلش نیست پیدا نمی شود.
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻حضرت موسی به 📜
#مناجات #خدا میرفت که یه نفر اومد جلو و گفت به خدا بگو من #گناه کردم و منو ببخشه...
📽 #کلیپ را ببینید
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💛 نمازشب را باما تجربه کنید💛
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ودرود خدا بر شما ای مولای مهربانم....
کاش مارا به شما راهی بود...
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸زیارت روز چهارشنبه امامان معصوم
🕊السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَاللّٰهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللّٰهِ
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللّٰهِ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ ،
صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ ،
بِأَبِى أَنْتُمْ وَأُمِّى ، لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللّٰهَ مُخْلِصِينَ ،
وَجَاهَدْتُمْ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّىٰ أَتاكُمُ الْيَقِينُ ،
فَلَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِينَ ،
وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ ،
💐يا مَوْلاىَ يَا أَبا إِبْراهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ،
💐يا مَوْلاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ،
💐يا مَوْلاىَ يَا أبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ ،
💐 يا مَوْلاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ ،
✅أنَا مَوْلىً لَكُمْ،
✳️مؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ ،
✳️متَضَيِّفٌ بِكُمْ فِى يَوْمِكُمْ هٰذَا وَهُوَ يَوْمُ الْأَرْبَعاءِ،
✳️ومُسْتَجِيرٌ بِكُمْ،
🤲فأَضِيفُونِى وَأَجِيرُونِى بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•امام رضا(ع)قربون کبوترات
#استوری🌸
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
#حدیثروزانه 📿🌱
امام رضا علیه السلام:
هر ڪه غم و ناراحتی مؤمنے را بزداید
خداوند در روز قیامټ
گره غم از دل او بگشاید
📚میزان الحکمه جلد ۵ صفحه ۲۸۰
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💗#رهایی_از_شب💗
#قسمت_نوزدهم
با خجالت سلام کردم و او با همان حالت تعجب وسوالی منو به داخل خانه هدایتم کرد.
خانه ی ساده ومرتب اونها منو یاد گذشته هایم انداخت.
دورتا دور پذیرایی با پشتی های قرمز رنگ که روی هرکدام پارچہ ی توری زیبا وسفیدی بصورت مثلثی کشیده شده بود مزین شده بود.مادرش مرا بہ داخل یڪ اتاق که در سمت راست پذیرایی قرار داشت مشایعت کرد.
فاطمه به روی تختی از جنس فرفوژه با پایی که تا انتهای ران درگچ بود، تکیه داده بود و با لبخند سلام صمیمانه ای کرد.
زیر چشمانش گود رفته بود و لبانش خشک بنظر میرسید.
دیدن او در این وضعیت واقعا برایم غیر قابل هضم بود.بازهم بخاطر شوکه شدنم نفسم بالا نمی آمد وبه هن هن افتادم...
بی اختیار کنار تختش نشستم وبدون حرفی دستهای سردش رو گرفتم و فشار دادم.
هرچقدر فشار دستانم بیشتر میشد کنترل بغضم سخت تر میشد.
مادرش از اتاق بیرون رفت و فاطمه مثل همیشہ با خوشرویی و لحن طنزآلود گفت:
-بی ادب سلامت کو؟!
قصد داری دستم رو هم تو بشکنے؟!
چرا اینقدر فشارش میدی؟!
-فکر میکردم دیگہ نمیبینم.
گفتم عجب بی معرفتے بود این دختره!!
رفت و دیگہ سراغی از ما نگرفت!
چشمم به دستانش بود.
صدام در نمے آمد:
-خبر نداشتم!
من اصلا فکرش هم نمیکردم تو چنین بلایی سرت اومده باشه...
خنده ای کرد و گفت:عجب!
یعنی مسجدی ها هم در این مدت بهت نگفتند من بستری بودم؟!
سرم را با تاسف تکان دادم!
چہ فکرها که درباره ی او نکردم!
چقدر بیخود وبی جهت او را کنار گذاشتم درباره اش قضاوت کردم سرم را بالا گرفتم و آب دهانم را قورت دادم:
من از آخرین شبی که باهم بودیم مسجد نرفتم.
" گره ای بہ پیشانی اش انداخت و پرسید: چرا؟!......
سرم دوباره پایین افتاد...
فاطمہ دوباره خندید: چیشده؟! چرا ؟
امروز اینقدر سربزیر ومظلوم شدی؟
جواب دادم:
از خودم ناراحتم.
من بہ تو یک عذرخواهی بدهکارم.
با تعجب صدایش را کمے بالاتر برد:از من؟!!
آه کشیدم.پرسید:
مگہ تو چیکار ڪردی؟!
نکنه تو پشت فرمون نشسته بودی ومارو اسیر این تخت کردی؟ هان؟
خندیدم! یڪ خنده ی تلخ!!!
چقدر خوب بود که او در این شرایط هم شوخی میکرد.
سرم را پایین نگاه داشتم تا راحت تر حرف بزنم
فکر میکردم بخاطر حرفهام راجع بہ چادر ازمن بدت اومد و دیگه نمیخوای منو ببینی!
او با تعحب گفت:من؟؟ بخاطر چادر؟!
وبعد زد زیر خنده!!!
وقتے جدیت من را دید گفت:
چادری بودن یا نبودن تو چہ ربطی به من داره؟! من اونشب ناراحت شدم.
ولے از دست خودم...
ناراحتیم هم این بود ڪہ چرا عین بچه ها به تو پیشنهادی دادم که دوستش نداشتی!
و حقیقتش کمی هم از غربت چادر دلم سوخت.
آهی کشید و در حالیکہ دستش رو از زیر دستم بیرون میکشید ادامه داد:
میدونے عسل؟!!
چادر خیلی حرمت داره...
چون لباس حضرت زهراست
دلم نمیخواد کسی بهش بی حرمتی کنه.
من نباید به الان که هنوز درکش نکرده بودی چنین پیشنهادی میدادم اون هم فقط بخاطر بسیج! تو خیلی خوب کاری کردی که سریع منو به خودم آوردی وقبول نکردی.
من باید یاد بگیرم که ارزش چادر رو بخاطر امورات خودم وبسیج پایین نیارم.
میفهمی چی میگم؟!
من خوب میفهمیدم چہ میگوید ولی تنها جمله ای را ڪه مغزم دکمه ی تکرارش را میزد این بود:
-چادر لباس حضرت زهراست…
میراث اون بزرگوار.....
بازهم حضرت زهراا....
چرا همیشه برای هرتلنگری اسم ایشون رو میشنیدم.؟!
آه عمیقے کشیدم و با حرکت سر حرفهاش رو تایید کردم.
🍁نویسنده: ف مقیمی🍁
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_آقا_دانشمند
#سخنرانی_تاثیر_گذار
💛نگاه محبت آمیز پدر و مادر به دختر شون ثواب 100هزار حج قبول شده است💛
#پیشنهاد_دانلود✅
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
یک عارف بزرگوار میفرمود:
وقتے #دلتان گرفت
و گرفتار شدید ذکر
«یارئوف» را زیاد بگویید
و با این ذکر به امام #رضا(علیهالسلام) متوسل شوید.
"گویا خدا وقتے بخواهد براے این ذکر شما اثرے بگذارد کارتان را به امام رضا(علیهالسلام) میسپارد! "
•بخشے ازسخنرانے استادپناهیان
"و عمریست که
غمهاے من
شاهد این
رأفت تو بودهاند..."
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
✍ خوابيدن به #نيت نماز شب
👈قال رسول الله -صلي الله عليه وآله -
ما من عبد يحدث نفسه بقيام ساعة من الليل فينام عنها الا كان نومه صدقة تصدق الله بها عليه و كتب له اجر ما نوی
كسي كه به نيت بيدار شدن براي #نماز_شب بخوابد ، ولي خواب بماند ، خواب او عطيه اي است الهي و خداوند متعال به او پاداش نماز شب را عطا مي كند.
📚(ميزان الحكمه ، ج 5 ، ص 423 كنزالعمال ، حديث 21475)
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💜نمازشب را باما تجربه کنید💜
السلام علیڪیانوࢪاللهفيالظلمات الاࢪض💫
السلامعلیڪ یامولاي یاصاحبالزمان⏳
.
.
.
صُبحَمبہنامٺان🌤🍄
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
AUD-20200917-WA0009.mp3
1.22M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍
#دعای_عهد ❤️
با صدای استاد : 👤فرهمند
🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤
➖➖➖➖➖➖➖
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
🔴 ترک عمدی نماز
✍ترک عمدی نماز از گناهان کبیره بوده و سبب خروج شخص از ذمهی خداوند و رسول او میشود. امام کاظم(ع) فرمود: عمرو بن عبید از امام صادق(ع) در مورد گناهان کبیره پرسید. امام(ع) نیز برخی از گناهان را برشمرد و فرمود: «ترک نماز از روی عمد یا ترک یکی از آن مواردی که خداوند واجب کرده است جزو گناهان کبیره است؛ زیرا که رسول خدا(ص)فرمود: «مَنْ تَرَک الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ بَرِئَ مِنْ ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ص»؛ هر کس نماز را عمدا ترک کند از ذمّه خدا و رسول و امانشان بیزاری جسته است.
📚کافی، ج 2، ص 287
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte