🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗گامهای عاشقی💗
قسمت135
با دیدن عکس علی روی صفحه گوشیم لبخند به لبم نشست
-سلام علی جان
علی:سلام بانوی من صبحت بخیر
_صبح تو هم بخیر ،کجایی؟ تو راهی؟
علی : نه عزیزم یه کاری پیش اومده بعد ظهر حرکت میکنم با شنیدن این حرفش تمام ذوق و شوقم کور شد علی که سکوتمو متوجه شد گفت:آیه جان ،خانمی ،مطمئن باش وقتی رسیدم اول میام پیش تو
_علی دست خودم نیست ،خیلی دلم تنگ شده برات
علی :قربون اون دل خانومم برم ،منم دلم برات تنگ شده ،ان شاءالله که برگشتم جبران میکنم
_باشه ،همچنان منتظرم تا برگردی
علی:چشم بانو ،من دیگه برم ،اینقدر این مدت با هم صحبت کردیم که همه بچه ها زن زلیل صدام میکنن
(صدای خنده اش بلند شده بود ،و من چقدر دلتنگ صدای خنده اش بودم )
_باشه عزیزم ،مواظب خودت باش
علی:تو هم مواظب خودت باش ،یا علی
_علی یارت
با قطع شدن تماس
روی تختم دراز کشیدم
تمام نقشه هام نقشه برآب شد
در اتاقم باز شد و سارا وارد اتاق شد
سارا: اوه اوه،قیافه ات داد میزنه که علی آقا نمیاد
_سارا اگه بخوای مسخره بازی دربیاری ،من میدونم و تو
سارا: نه بابا مگه از جونم سیر شدم....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗گامهای عاشقی💗
قسمت 136
سارا کنار تختم نشست:
خوب بگو ببینم چی شده ؟
_علی گفته بعد ظهر حرکت میکنه،
احتمالا نصف شب یا شایدم دم صبح برسه
سارا: خوب الان مشکل کجاست؟
_آخه دلم میخواست فردا باهم بریم تپه نور الشهدا
سارا: خوب دیونه تو امشب برو خونشون ،هر موقع که برگشت صبح باهم برین،این غصه خوردن داره؟
_یعنی به نظرت اینکار و کنم؟
سارا: اره ،تازه سوپرایزش هم میکنی...
_آخه خودش گفت که مستقیم میاد اینجا،خونه نمیره...
سارا: خوب وقتی جواب تلفنش و ندی ،اونم میره خونشون ،دیگه نصفه شب نمیاد زنگ خونه رو بزنه ...
_ولی دلم نمیاد جوابش و ندم
سارا: وااااییی آیه بس کن،سرمو میکوبونم به دیوارااااا...
به این فکر کن وقتی رفت خونشون تو رو میبینه
_باشه ،حالا پاشو برو تا بیشتر دیونه ام نکردی
سارا: روتو برم دختر ،طلبکارم شدیم
با رفتن سارا ،به پیشنهادش خیلی فکر کردم
تصمیمو گرفتم که غروب به همراه امیر برم خونه علی اینا منم مثل بچه های ذوق زده ساعت ۴ بعد ازظهر آماده شدم رفتم داخل حیاط روی تخت نشستم و منتظر امیر شدم سارا هم هر چند دقیقه پنجره آشپز خونه رو باز میکرد و آمار برگشت امیر و میداد بلاخره ساعت ۶ با شنیدن صدای بوق ماشین امیر از جام بلند شدمو با صدای بلند از مامان و سارا خداحافظی کردمو از خونه بیرون زدم
سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم سمت خونه علی اینا توی راه همفقط غر میزدم که چرا اینقدر دیر کرده امیر هم فقط میخندید و چیزی نمیگفت..
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
#نماز_شب
💠پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
💢#نماز_شب برای مؤمن حجتی است نزد خدا
🍃 و وسیله سنگین شدن میزان اعمال
🍃 و حکم عبور بر صراط و کلید بهشت می باشد.
📚 بحارالأنوار ج۸۷، ص۱۶۱
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#کلیدبهشت 🔑🌹🕊
https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
ali-fani-8.mp3
21.06M
#قرارهرصبح
❤️ منتظران بقیه الله (ارواحنا فداه) ❤️
ان شاء ا... هر روز صبح
همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه
با 🌺امام زمان (عج)🌺
❗️چله دعای عهد❗️
روز9⃣3⃣
جهت یادآوری فراموش نشه ها☺️😇
#علی_فانی🎤
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6370
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
✨مسئله روز ✨
♻️حکم گوش دادن آهنگ رپ
#کلیدبهشت 🔑🌹🕊
https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
مساله ٢٧٩ - اگر در صورت يا دستها بريدگى يا زخمى است که خون آن بند نمی آيد
و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب کر يا جارى فرو برد و قدرى فشار دهد که خون بند بيايد بعد به دستورى که گفته شد وضوى #ارتماسى بگيرد.
#شرایطوضو
#کلیدبهشت 🔑🌹🕊
https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
سلام
روزتون بخیر
متاسفانه دیشب یه اشتباهی پیش اومده و رمان رو اشتباه گذاشته بودم...
الان ویرایششون کردم میتونید قسمت های جدید رو مطالعه کنید
امشب منتظر ۴پارت جدید باشید🌸
بازهم شرمنده بابت اشتباهی که پیش اومده بود
حلال کنید🙏