💚بسم رب المهدی💚
#داستان_اعتقادی_عاشقانه_مذهبی
#تولد_در_توکیو🎉🎈
#پارت_یازدهم
#سازمان_ملل=دشمن_ملل
⚖ پدرم همیشه دوست داشت من هم مانند او وکیل بشوم، ولی من چون خدمت کردن به مردم را خیلی دوست داشتم، بعد از دبیرستان رشته روابط بینالملل را انتخاب کردم و دانشگاهی در توکیو رفتم.
📌از بچگی بین خودم و دیگران مرزی قائل نبودم. بزرگتر که شدم بین کشورها خیلی مرزی نمی دیدم! یک حس آزادانه ای داشتم. بیشتر به مردم فکر میکردم و به این که باید بهشان کمک کرد. میخواستم به مردم کمک کنم. اصلاً توی کوچه و خیابان، بین همسایه ها دنبال کسانی بودم که کمکشان کنم.
💟 بچه های گرسنه، دختر بچه ای که چند تا پسر بچه ، کتک میخورد! زن پیری که خانه اش را گم کرده بود! اما این راضیم نمیکرد می دیدم که تمام نمیشوند! باید باید یک کار جدی تر میکردم یک کاری که تاثیر بیشتری داشته باشد!!
🍱❌ تازه ما ژاپنیها اوضاع مان خوب بود! می شنیدم که در فلان جای دنیا مردم از گرسنگی تلف می شوند، یا در فلان جای دیگر ظلم زیادی در حق شان می شود ! بچه که بودیم هر چند وقت یکبار از یونیسف می آمدند توی مدارس مان و عکس بچه های فقیر را آفریقایی را نشان می دادند! ما هم هر چقدر در توانمان بود مثلاً به اندازه پول یک نوشابه به آنها کمک می کردیم! از همان موقع این کارهای خیرخواهانه یونیسف توی ذهنم نقش بست!
🎋🌹🦋 همیشه فکر میکردم سازمان ملل بهشتی است که باید با درس خواندن به آن برسم، و از طریق آن به مردم دنیا کمک کنم! سازمان ملل همان جایی بود، که میشد کار جدیتری بکنم! جایی که روی سرنوشت همه آدم بیچاره ها تاثیرگذار بود! جایی که می توانست جلوی زورگویی بقیه را بگیرد!
👩🏼🎓 بعد از چند سال تحصیل در دانشگاه آرام آرام از طریق دانشجو ها و گردهمایی های دانشجویی متوجه شدم. سازمانها اصلاً آن چیزی نیست که من ایشان نشان میدهند. مطالعات هم بیشتر شد! رسانههایی بودند.که چندان تحت تأثیر غربیها نبودند. آنجاها با اخبار، تحلیلها و واقعیتهای تازهای مواجه شدم.
💊 ظلمهای شرکتهای دارویی، فشار کاری کمپانی های غذایی، حضور کارخانجات اسلحه سازی و فروش آن به دولت های دیکتاتور و سرکوبگر.... ودر آخر کمک همین دولت ها و کمپانی های دروغگو به سازمان ملل.
😞 پس این ها سازمانهایی هستند برای سود رسانی و حمایت از صهیونیست ها. تازه آنجا فهمیدم! سالها برای چیزی درس خوانده ام و زحمت کشیده ام که یک دروغ بزرگ بوده است.
😓این شد که یکهو احساس کردم از درون خالی شده ام! درونم انباشته شده بود از سوالهای بی جواب، از حس بیهودگی و پوچی.
❌ اگر سازمان ملل نه، پس کجا میشود امید بست?!
پس چگونه میشود و بهتر شدن اوضاع دنیا کمک کرد?!
هیچ جا...هیچ گونه...این شد که افسرده شدم. گوشه گیر شدم.
😶 دیگر دلیلی برای درس خواندن نداشتم.درس بخوانم که چطور بشود?! که بشوم وکیل ، و در خدمت یکی از همین شرکتهایی باشم. که در حال مکیدن خون مردمند?! که از منافع یک شرکت دارویی دفاع کنم تا بیشتر از قبل و قانونی مردم دنیا را بیمار کنند?! بشوم چرخدنده ای از این ماشین نابودگر?!.....
⛔️❌این شد که اهداف بزرگم را رها کردم، اما خودم رها نشدم. خودم بدتر شدم.حالم بدتر شد! دوستانم گفتند:( برو پیش مشاوره دانشگاه) خیلیهاشان تا به حال رفتن سراغش و بعضی هاشان راضی بودن از راهنمایی هایش.
⚠️مشاور دانشگاه هم حتی برای سوال هایم جوابی نداشت! فقط یک چیز گفت:{یک بهانهای پیدا کن، برای جنگیدن برای زندگی کردن، بعد برو وقتت را پر کن تا سرگرم شوی! تا وقتی برای فکر کردن پیدا نکنی}
👩🏻🏫از همین دومی شروع کردم. تدریس خصوصی زبان انگلیسی وقتم را پر کرد! درآمدش هم خوب بود!
👠👢👘بهانهء زندگی را هم هانیکو بهم داد! زندگی لوکس و لباسهای مارکدارش! این توهم را در ذهنم به وجود آورد، که شاید اینطوری احساس خوشبختی کنم. مگر همین هانیکو نیست که همه بچهها آرزو دارند، مثل او زندگی کنند?! من خوشبختم....من خوشبختم.....❤️💖
_________________________________________________________________________________________
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
👈🏻با ما همراه باشید.....❤️
💎ادامه دارد.....💎
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست❌
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte