💚بسم رب المهدی💚 #داستان_اعتقادی_عاشقانه_مذهبی #تولد_در_توکیو🎉🎈 #پارت_هفدهم #آرامش_بخش_بودن_قرآن 💖وقتی در قرآن به آن آیه برخورد کردم، بار بسیار سنگینی از دوستم برداشته شد! احساس سبکی کردم. فهمیدم خالقی است که ما را آفریده. ما تصادفی به دنیا نیامده ایم، و هدف ما این است که او را بندگی کنیم!! 💟 یکی از زیبایی های اسلام که چشم را گرفت، دست نخورده بودن اسلام بود!! ❌ مسیحی ها خودشان می‌دانند و قبول دارند دینشان تحریف شده!! 🗿بودایی ها هم همینطور. بوداییت اینقدر تحریف شده که الان انواع و اقسامی پیدا کرده! {بوداییت ژاپنی، بوداییت چینی، بوداییت تایلندی و..... } بودا قبل از مرگش به شاگردانش سفارش کرده بود از من مجسمه ای نسازید!! ولی الآن هرجا بروید از بودا مجسمه ای گذاشته اند!! هرکدامشان هم یک شکل است!! 💛❤️ولی اسلام اینطور نیست!! بسیاری از سنت‌های اسلام، همان چیزی است که زمان پیامبر {صلی الله علیه و آله و سلم}هم بود!! مسلمان ها همان طوری نماز می‌خوانند که پیامبر نماز میخواند* همانطوری وضو می گیرند، که پیامبر وضو می گرفت! متن قرآن همان چیزی است که بر پیامبر نازل شده و این خیلی زیباست!! 🍃🌸از دیگر چیزهایی که مجذوبم کرد، درود فرستادن مسلمان ها بود! اینکه هر وقت همدیگر را می بینند به هم درود می‌فرستند و میگویند:[سلام علیکم] این برایم خیلی قشنگ بود! اینکه دو انسان وقتی به هم می‌رسند، برای یکدیگر طلب سلامتی و رحمت می کنند!! 🎧 هندزفری را از گوشم بیرون کشیدم. و از روی تخت بلند شدم! رفتم سراغ قفسهء کتاب ها. 📓 قرآن جلد چرمی جیبی را از فروشگاه اینترنتی آمازون خریده بودم. برداشتم و برگشتم روی تخت. بالشم را به لبهء تخت چسباندم و تکیه دادم. هندزفری را دوباره توی گوشم گذاشتم و پلی کردم* قرآن شروع به خواندن کرد! 🎧💛 سورهء مبارکهء یاسین، صوت الرفائی بود. یک نرم افزار قرآنی دانلود کرده بودم که فقط صوت الرفائی‌ را داشت. نوشته بود صوت قاری های دیگر به زودی اضافه خواهد شد!! ولی الرفائی برای من کافی بود!! خیلی صدای گرمی داشت* 🌳🍃🌸🦋 وقتی به قرائتش گوش می دادم، حس می کردم زیر سایه درختی توی بهشت در انتظار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته ام و ملائکه دارند برایم قرآن می خوانند!! 💝💚با اینکه از قرآن چیزی نمی فهمیدم! و معنایش را متوجه نمیشدم، همین صوت برایم عین لالایی بود! آرامم می کرد!! هر وقت به فکر خودکشی می افتادم، کافی بود هندزفری را فرو کنم توی گوشم و قرآن را پلی کنم. همان موقع آرامش سر تا پایم را فرا می گرفت!! به یک عالم دیگر میرفتم. حس پوچی از درونم بیرون میرفت!! احساس قدرت میکردم. انگار پشتوانه ای داشته باشم. 💖سوره داشت به اواسطش میرسید و من چشم هایم را بسته بودم. چند لحظه یک بار، قطره اشکی از گوشه چشمم سر می‌خورد و پوست گونه ام را قلقلک میداد، ولی چشمانم را باز نمی‌کردم. انگار اگر چشمم را باز کنم تمام آن حس و حال خوب از بین می‌رود!! یکهو حس کردم یکی جلویم ایستاده! بعضی وقتها آدم سنگینی نگاه احساس می‌کند، و یکهو برمی گردد ببیند چه کسی دارد نگاهش میکند؟! یک چنین حسی بهم دست داد!! سریع چشم هایم را باز کردم و از جایم بلند شدم! 👀 دیدم.......... _________________________________________________________________________________________ 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 👈🏻با ما همراه باشید...... ❤️ 💎ادامه دارد......💎 ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست❌ 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte