💗#هفت_شهر_عشق💗
💗#قسمت_بیست_و_نهم💗
خبرى در خيمه ها مى پيچد. همه با عجله سجّاده هاى نماز خود را جمع مى كنند و به سوى خيمه خورشيد مى شتابند. امام ياران خود را طلبيده است.
بيا من و تو هم به خيمه امام برويم تا ببينيم چه خبر شده است و چرا امام نيمه شب همه ياران خود را فرا خوانده است؟
چه خيمه باصفايى! بوى بهشت به مشام جان مى رسد. ديدار شمع و پروانه هاست! همه به امام نگاه مى كنند و در اين فكراند كه امام چه دستورى دارد تا با جان پذيرا شوند. آيا خطرى اردوگاه حق را تهديد مى كند؟
امام از جاى خود برمى خيزد. نگاهى به ياران خود كرده و مى فرمايد: "من خداى مهربان را ستايش مى كنم و در همه شادى ها و غم ها او را شكر مى گويم. خدايا! تو را شكر مى كنم كه به ما فهم و بصيرت بخشيدى و ما را از اهل ايمان قرار دادى".
امام براى لحظه اى سكوت مى كند. همه منتظرند تا امام سخن خود را ادامه دهد: "ياران خوبم! من يارانى به خوبى و وفادارى شما نمى شناسم. بدانيد كه ما فقط امشب را مهلت داريم و فردا روز جنگ است. من به همه شما اجازه مى دهم تا از اين صحرا برويد. من بيعت خود را از شما برداشتم، برويد، هيچ چيز مانع رفتن شما نيست. اينك شب است و تاريكى! اين پرده سياه شب را غنيمت بشماريد و از اين جا برويد و مرا تنها گذاريد".
با پايان يافتن سخن امام غوغايى به پا مى شود. هيچ كس گمان نمى كرد كه امام بخواهد اين سخنان را به ياران خود بگويد.
نگاه كن! همه، گريه مى كنند. اى حسين! چقدر آقا و بزرگوارى!
چرا مى خواهى تنها شوى؟ چرا مى خواهى جان ما را نجات دهى؟
آتشى در جان ها افتاده است. اشك است و گريه هاى بى تاب و شانه هاى لرزان! كجا برويم؟ چگونه كربلا را رها كنيم؟
وقتى حسين اين جاست، بهشت اين جاست، ما كجا برويم؟!
فضاى خيمه پر از گريه است. اشك به هيچ كس امان نمى دهد و بوى عطر وفادارى همه را مدهوش كرده است.
عبّاس برمى خيزد. صدايش مى لرزد و گويى خيلى گريه كرده است. او مى گويد: "خدا آن روز را نياورد كه ما زنده باشيم و تو در ميان ما نباشى".
ديگر بار گريه به عبّاس فرصت نمى دهد. با گريه عبّاس، صداى گريه همه بلند مى شود. امام نيز، آرام آرام گريه مى كند و در حق برادر دعا مى كند. سخنان عبّاس به دل همه آتش غيرت زد.
فرزندان عقيل از جا برخاستند و گفتند: "پناه به خدا مى بريم، از اينكه تو را تنها گذاريم".
مسلم بن عَوْسجه نيز، مى ايستد و با اعتقادى راسخ مى گويد: "به خدا قسم، اگر هفتاد بار زنده شوم و در راه تو كشته شوم و دشمنانت بدن مرا بسوزانند، هرگز از تو جدا نمى شوم و در راه تو جان خويش را فدا مى كنم، امّا چه كنم كه يك جان بيشتر ندارم".
زُهير از انتهاى مجلس با صداى لرزان فرياد مى زند: "به خدا دوست داشتم در راه تو كشته شوم و ديگر بار زنده شوم و بار ديگر كشته شوم و هزار بار بلاگردانِ وجود تو باشم".
هر كدام به زبانى خاص، وفادارى خود را اعلام مى كنند، امّا سخن همه آنها يكى است: به خدا قسم ما تو را تنها نمى گذاريم و جان خويش را فداى تو مى كنيم.
همسفر خوبم! بيا ما هم به گونه اى وفادارى خود را به مولايمان حسين(ع) بيان كنيم و قول بدهيم كه تا پاى جان در راه هدف مولايمان بايستيم.
امام نگاهى پر معنا به ياران با وفاى خود مى كند و در حقّ همه آنها دعا مى كند.
نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
💗#هفت_شهر_عشق💗
💗#ادامه_قسمت_بیست_و_نهم💗
اكنون امام مى فرمايد: "خداوند به شما جزاى خير دهد! بدانيد كه فردا همه شما به شهادت خواهيد رسيد و هيچ كدام از شما زنده نخواهيد ماند".
همه خدا را شكر مى كنند و مى گويند: "خدا را ستايش مى كنيم كه به ما توفيق يارى تو را داده است".
تاريخ با تعجّب به اين راد مردان نگاه مى كند. به راستى، اينان كيستند كه با آگاهى از مرگ، خدا را شكر مى كنند؟!
آرى! وفا، از شما درس آموخت. اين كشته شدن نيست، شهادت است و زندگى واقعى!
اكنون تو فقط نگاه مى كنى!
مى بينى كه همه با شنيدن خبر شهادت خود، غرقِ شادى هستند و بوى خوش اطاعت يار، فضا را پر كرده است، امّا هنوز سؤالى در ذهن تو باقى مانده است.
سر خود را بالا مى گيرى و به چهره عمو نگاه مى كنى. منتظر هستى تا نگاه عمو به تو بيفتد.
و اينك از جا برمى خيزى و مى گويى: "عمو جان! آيا فردا من نيز كشته خواهم شد؟" با اين سخن، اندوهى غريب بر چهره عمو مى نشانى.
و دوباره سكوت است و سكوت. همه مى خواهند بدانند عمو و پسر برادر چه مى گويند؟ چشم ها گاه به امام حسين(ع) نگاه مى كند و گاه به تو.
چرا اين سؤال را مى پرسى؟ مگر امام نفرمود همه كشته خواهيم شد.
اما نه! تو حق دارى سؤال كنى. آخر كشتن نوجوان كه رسم مردانگى نيست. تو تنها سيزده سال سن دارى. امام، قامت زيباى تو را مى بيند. اندوه را با لبخند پيوند مى زند و مى پرسد:
ــ پسرم! مرگ در نگاه تو چگونه است؟
ــ مرگ و شهادت براى من از عسل هم شيرين تر است.
چه زيبا و شيرين پاسخ دادى!
همه از جواب تو، جانى دوباره مى گيرند و بر تو آفرين مى گويند. تو اين شيوايى سخن را از پدرت، امام حسن(ع) به ارث برده اى.
امام با تو سخن مى گويد: "عمويت به فدايت! آرى، تو هم شهيد خواهى شد".
با شنيدن اين سخن، شادى و نشاط تمام وجود تو را فرا مى گيرد. آرى! تو عزيز دل امام حسن(ع) هستى! تو قاسم هستى! قاسم سيزده ساله اى كه مايه افتخار جهان شيعه است.
نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نمازشب
🔰چرا نمیتونم نمازشب بخوانم؟
🎤آیت الله ناصری ره
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
یکسری [نعمتها] عام هستن
و همه میتونن ازشون استفاده کنن
مثل خورشید...
[اما]
بعضی نعمت ها خاص هستن..
هر کسی لایق درکش نیست..
یه نعمت خاص مثل [آقای ما❤️]
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
#احکام_نماز
#نرسیدن_به_رکوع_امام
⁉️سوال: اگر ماموم در رکوع به امام اقتدا کند وبرای رکوع خم شود ولی به رکوع امام نرسد، وظیفه او چیست؟
✅پاسخ:
🔺آیت الله خامنه ای: نمازش صحیح است و آن را به صورت فرادا ادامه دهد.
⚪️آیت الله سیستانی: نمازش به صورت فرادا صحیح است ویا می تواند آن رها کرده و در رکعت بعد اقتدا نماید.
🔵آیت الله مکارم: نمازش صحیح است وباید به صورت فرادا ادامه دهد، البته بنابراحتیاط واجب آن را دوباره اعاده کند.
🔘آیت الله وحید: نمازش باطل می شود.
📚منبع:
1) توضیح المسائل 16مرجع، ج1،م1427،1429
2) عروه الوثقی، الصلاه، فصل فی الجماعه، م25و27
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ذڪر #امامزمان و ظهور او اگر شد مسئلهی ڪسی ⏪ این منجر به #رشدعقلی او خواهد شد.
🎥استاد پناهیان
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
💗#هفت_شهر_عشق💗
💗#قسمت_سی_و_ام💗
به راستى كه شما از بهترين ياران هستيد. چه استوار مانديد و از بزرگ ترين امتحان زندگى خويش سر بلند بيرون آمديد. تاريخ همواره به شما آفرين مى گويد.
اكنون امام حسين(ع) نگاهى به ياران خود مى كند و مى فرمايد: "سرهاى خود را بالا بگيريد و جايگاه خود را در بهشت ببينيد".
همه، به سوى آسمان نگاه مى كنند. پرده ها كنار مى رود و بهشت نمايان مى شود. خداى من! اين جا بهشت است! چقدر با صفاست!
امام تك تك ياران خود را نام مى برد و جايگاه و خانه هاى بهشتى آنها را نشانشان مى دهد. بهشت در انتظار شماست. آرى! امشب بهشت، بى قرار شما شده است.
براى لحظاتى سراسر خيمه غرق شادى و سرور مى شود. همه به يكديگر تبريك مى گويند، بهترين جاى بهشت! آن هم در همسايگى پيامبر! فرشتگان با تعجّب از مقام و جايگاه شما، همه صف بسته اند و منتظر آمدن شمايند. شما مى رويد تا نام خود را در تاريخ زنده كنيد.
به راستى كه دنيا ديگر يارانى به باوفايى شما نخواهد ديد.
هنوز ياران در حضور امام هستند و از هم نشينى با امام و شنيدن رضايت خدا و زيبايى هاى بهشتى كه در انتظار آنهاست، لذت مى برند.
اكنون امام حسين(ع) برنامه هاى امشب را مشخّص مى كند. ايشان همراه با ياران خود از خيمه بيرون مى آيد.
شب از نيمه گذشته است. سپاه كوفه پس از ساعت ها رقص و پايكوبى به خواب رفته اند. اوّلين دستور امام اين است كه فاصله بين خيمه ها كم شود و خيمه زنان و كودكان در وسط قرار گيرد.
چرا امام اين دستور را مى دهد؟ بايد اندكى صبر كنيم.
خيمه ها با نظمى جديد و نزديك به هم بر پا مى شود. امام دستور مى دهد تا سه طرف خيمه ها، خندق ( چاله عميق ) حفر شود.
همه ياران شروع به كار مى كنند. كارى سخت و طاقت فرساست، فرصت هم كم است.
نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
💗#هفت_شهر_عشق💗
💗#ادامه_قسمت_سی_و_ام💗
در تاريكى شب همه مشغول كاراند. عدّه اى هم نگهبانى مى دهند تا مبادا دشمن از راه برسد. كار به خوبى پيش مى رود و سرانجام سه طرف اردوگاه، خندق حفر مى شود.
امام از چند روز قبل دستور داده بود تا مقدار زيادى هيزم از بيابان جمع شود. اكنون دستور مى دهد تا هيزم ها را داخل خندق بريزند.
با آماده شدن خندق يك مانع طبيعى در مقابل هجوم دشمن ساخته شده و امام از اجراى اين طرح خشنود است.
امام به ياران خود مى گويد: "فردا صبح وقتى كه جنگ آغاز شود، دشمن تلاش مى كند كه ما را از چهار طرف مورد حمله قرار دهد، آن هنگام اين چوب ها را آتش خواهيم زد و براى همين دشمن فقط از روبرو مى تواند به جنگ ما بيايد".
حالا مى فهمم كه امام از اين طرح چه منظورى دارد.
برنامه بعدى، آماده شدن براى شهادت است. امام از ياران خود مى خواهد عطر بزنند و خود را براى شهادت آماده كنند.
فردا روز ملاقات با خداست. بايد معطّر و آراسته و زيبا به ديدار خدا رفت.
نگاه كن! امشب، برير، چقدر شاداب است! او زبان به شوخى باز كرده است.
همه شگفت زده مى شوند. هيچ كس بُريَر را اين چنين شاداب نديده است. چرا، امشب شورِ جوانى دارد؟ چرا از لبخند و شوخى لب فرو نمى بندد؟
او نگاهى به دوست خود عبد الرّحمان مى كند و مى گويد: "فردا، جوان و زيبا، در آغوش حُور بهشتى خواهى بود". آرى، زلف حوران بهشتى در دست تو خواهد بود. از شراب پاك بهشتى، سرمست خواهى شد. البته تو خود مى دانى كه وصال پيامبر و حضرت على(ع) براى او از همه چيز دلنشين تر است! عبد الرحمان با تعجّب به بُرَير نگاه مى كند:
ــ بُرَير، هيچ گاه تو را چنين شوخ و شاداب نديده ام. همواره چنان با وقار بودى كه هيچ كس جرأت شوخى با تو را نداشت. ولى اكنون...
ــ راست مى گويى، من و شوخى اين چنينى! امّا امشب، شب شادى و سرور است. به خدا قسم، ما ديگر فاصله اى با بهشت نداريم. فردا روز وصال است و بهشت در انتظار ما است. از همه مهمتر، فردا روز ديدار پيامبر است، آيا اين شادى ندارد؟
عبد الرحمان مى خندد و بُرَير را در آغوش مى گيرد. آرى اكنون هنگامه شادمانى است. اگر چه در عمق اين لحظات شاد، امّا كوتاه غصه تنهايى حسين(ع) و تشنگى فرزندانش موج مى زند.
نویسنده:دکتر مهدی خدامیان
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نمازشب
ماجرای لاتی که نمازشب خوان شد...!
لاتی که به وسیله آیت الله قاضی ره نمازشب خوان شد و بجایی رسید که مردم نیم خورده غذایش را به عنوان تبرک برمی داشتند...
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
🌱 #سجامت_در_خانه_خدا
🔺آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):
☘️ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد.
💐 هر کس بعد از نماز، یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می شود و می رود.
🌿 تا نماز را خواندی بلند نشو و نرو ، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی رود، نماز هم بدون تعقیبات بالا نمی رود.
🌾 بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان. بنشین در خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت.
🎋 انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می فرماید:شما بخوانید مرا، من مستجاب می کنم دعایتان را.
#آیت_الله_مجتهدی_ره
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
#احکام_نماز
💬 نگاه به موبایل در نماز
⁉️سوال: اگر موبایل شخصی در نماز زنگ بخورد و آن را از جیب خود در آورد و به صفحه آن نگاه کند وآن را قطع کند ، آیا سبب باطل شدن نماز می شود؟
✅پاسخ:
مادامی که صورت صلاتی(حالت نماز را) بهم نزند، اشکالی ندارد.
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓ اگه به شما بگن نیم ساعت از عمرتون مونده ، به چه کاری مشغول میشید ؟
#حاج_آقا_حسینی
♥⃢ 🌿 eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19