💚بسم رب المهدی💚
#تولد_در_توکیو🎉🎈
#قسمت_چهلم
#فلسفه_ی_آزادی_و_حجاب
♨️ بعضی ها می گویند حجاب محدودیت است. می گویند ما آزادی می خواهیم. نمی خواهیم محدود باشیم. می خواهیم جسممان آزاد باشد. می خواهیم آزادانه لباس بپوشیم. ولی نظر من این است که حجاب در اسلام عین آزادی است. من سبک زندگی بعد از اسلام و قبل از اسلامم خیلی متفاوت است. زمین تا آسمان تغییر کردم، ولی چیزی که با همه ی تغییرات در من تغییر نکرد حس آزادی خواهی بود.
⚪️ اینطور که یادم می آید از بچگی دنبال آزادی بوده ام و هستم. اصلا یکی از دلایل اسلام آوردنم هم به میل آزادی بود. اصلی ترین دلیلم برای گرایش به اسلام این بوده که اسلام را دیت آزادی دیده ام. اما از وقتی مسلمان شدم دیگر فقط با نظر دینم خودم را تنظیم میکنم.
💠 اسلام دین آزادی است؛ به این دلیل که انسان را از خودش و امیالش آزاد میکند. از بند این جهان مادی آزاد میکند. هر چیزی که در این دنیای مادی است محدود است. هر چیزی که حتی به ظاهر آزاد هم باشد. مثلا ممکن است کسی بگوید من آزادم هرکاری دلم بخواهد بکنم. ولی من می گویم هر کاری را نمی شود کرد.
🔶 تو آزادی بین چند مورد محدود انتخاب کنی. ما در این جهان دایره ی بی نهایت برای انتخاب هایمان نداریم. مثلا ما همیشه در عین اینکه آزادی حرکت داریم، ولی محدود به جاذبه هم هستیم. هیچ وقت نمی توانیم بیشتر از یک حد محدودی از روی زمین به بالا بپریم. حالا شما بگو من اختیار دارم، پس میخواهم بدون هیچ وسیله ی کمکی از روی زمین بالا بپرم و ابرها را لمس کنم. نمیشود. چون پریدن ما محدود به جاذبه است. مابقی آزادی ها و اختیار های ما هم شبیه همین است. در نهایت به یک محدودیتی می رسد.
⚜ تمام آزادی هایی که می شناسیم نسبی است. اما به هر حال انسان کمال گراست و کمالات را دوست دارد. خدا انسان را جوری آفریده که به کمالات عشق می ورزد. آزادی هم یکی از کمالات است. بزرگ ترین آزادی ها پیش خداوند است. خداوند که کمال مطلق است. مظهر آزادی است. کمال آزادی است. انسان اگر میخواهد به آزادی برسد باید به خدا برسد و برای رسیدن به خدا هم اسلام دستوراتی دارد. دستورات اسلام شاید در ظاهر محدودیت هایی ایجاد کند ولی باطن انسان را آزاد میکند. حجاب شاید در ظاهر کمی انسان را محدود کند ولی در باطن به روح انسان آزادی میدهد. به نظرمن آزادی حقیقی در اطاعت از خداست.
💄 من قبل از مسلمان شدنم به لباس و ظله دم خیلی اهمیت میدادم. بهترین لباس ها را می پوشیدم. اگر چند روز پشت سرهم جایی میرفتم سعی میکردم هر روزش یک چیز متفاوت بپوشم که در چشم مردم تازگی داشته باشم. فکر میکردم هر چه خودم را زیباتر کنم و زیبایی هایم را بیشتر به مردم نشان دهم در بین شان جایگاه بهتری دارم و در شغلم موفق ترم. همه اش دنبال این بودم که خودم در دل این و آن جا کنم. این از من انرژی زیادی می گرفت. وقت زیادی می گرفت. فکرم همیشه مشغول بود که حالا فلانی درباره ی لباسم چه فکری میکند. نکند فلانی از لباسم خوشش نیاید. نکند جایی بروم و کسی لباس و آرایشش بهتر از من باشد. فکر و ذکرم همه اش این چیزها بود.
❤️ ولی وقتی مسلمان شدم فهمیدم که من فقط باید دنبال نگاه یک نفر باشم و او خداست♡ فهمیدم لازم ندارم اینقدر به فکر نگاه دیگران باشم. همین که خدا نگاهم میکند برایم بس است.
👈🏻با ما همراه باشید... ❤️
ادامه دارد...
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
@kelidebeheshte
🌸#نمازشب🌸
✍🏻حضرت علي عليه السلام فرمود:
هر گاه #رسول_خدا صلي الله عليه و آله براي نماز شب بر مي خاست ، نخست مسواك مي كرد، سپس به #آسمان مي نگريست و اين آيات را زمزمه مي كرد:
📖(إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ لاَ ياتٍ لاُِوْلِي الاَْلْبابِ...)
مسلّماً در #آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفتِ شب و روز، #نشانه هاي (روشني ) براي خرمندان است ... -
(در روايات اهل بيت عليهم السلام نيز دستور داده شده كه هر كس براي نماز شب بر مي خيزد، اين آيات را تلاوت كند).
@kelidebeheshte
💛نمازشب را با ما تجربه کنید.💛
🌸🍃مهربان ترین پدر🍃🌸
#سلام_صبحگاهی
مثل التماس فرزند از پدر
یا خواهش دانش آموز از معلمش
هر طور که هست
دست به دامنتان می شویم...
ما را دریابيد دریای کَرَم 🙏🏻
السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِه
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
سلام صاحب زمان، صاحب من، مهدی جان
... و این آغازی دوباره است بر شوری بزرگ که هر سال در رگهای منجمد زمین میجوشد و جهان را جانی دوباره میبخشد ...
و من همرنگ منتظران سیاهپوشتان ، دلخوشم که در عزای جد غریبتان با شما شال عزا بستهام و به اقتدای شما بر سر و سینه میزنم ...
ای کاش این محرم پایان عزاداری هایمان باشد
پایان گریه های صبح و شب شما باشد، ای کاش ندای « ان جدی الحسین قتلوا عطشانا » بزودی به گوش جهانیان برسد ...
▪️بحق العطشان
▫️عجل لولیک الفرج
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
ما فقط تو را داریم حسین جان
اما تو همانند ما بسیار ها داری آقا
خودت را از ما بگیری چه کنیم😔🖤
#یاحسین
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
#یارقیہ_بنٺ_الحسین😔🥀
⚜️در دفتر شعرِ کربلا این خاتون
عمریست به «دُردانه» تخلص دارد
⚜️بالای ضریح او مَلَک حک کرده
در دادن حاجات تخصص دارد
#الدخیلڪ_یا_رقیه🌹🍃
#روز_سوم #محرم💔🥀
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
Alimi-Shab3Moharram1396[05].mp3
10.78M
#مداحی ناب از حمید علیمی " نیومده داری میری مگه نمیدونی ... "
🌷 #السلام_علیکِ_ یا_رقیه_بنت_الحسین (ع) 🌷
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
❤️نذری قشنگ امسال ماه محرم
🔹به بقالی یا سوپرمارکتهای محلههای فقیر نشین بروید و از مغازهدار بخواهید دفتر بدهی مشتریان را به شما نشان بدهد.
🔹بدون شک زنان سرپرست خانوار و یا افراد نیازمندی را خواهیم یافت که اجناس و مایحتاجشان را به صورت نسیه میخرند و صبر میکنند تا یارانه را دریافت کنند و یا از جایی به آنها کمک برسد.
🔹خواهید دید که حجم بدهیهایشان در دیدگاه شما بسیار کم خواهد بود ولی برای آنان بار سنگینی در زندگیشان هست، بدهیهایی که قادر به پرداخت آنها هستید را پرداخت کنید، حتی توانستید جزئی از آن را پرداخت کنید. هر ماه یا هر وقت توانستید این کار را در مغازههای مختلف انجام بدهید تا این خیر شامل تعداد زیادی از خانوادهها شود.
🔹اطمینان داشته باشید ارزش این کار اگر از پخش غذای نذری در مساجد بیشتر نباشد، کمتر نیست.با کمک هم به نیازمندان واقعی کمک کنیم👌🏻
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
#عطر_نماز❣
💦 امام على عليه السلام:
⭐اگر نمازگزار بداند كه چه هاله اى از جلال خدا او را فرو مى پوشاند، هرگز دوست ندارد كه سر خود را از سجده اش بر دارد⭐
ل☀️لو يَعلَمُ المُصَلِّي ما يَغشاهُ مِن جَلالِ اللّهِ ما سَرَّهُ أن يَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ ☀️
ميزان الحكمه جلد6 صفحه 285
#نماز_اول_وقت📿
#التماس_دعای_فرج
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
هدایت شده از آوای مقاومت یزد
37.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
فیلم کوتاه #دغدغه
تجربه ای متفاوت از گروه فرهنگی هنری #آوای_مقاومت ✊
با حمایت #شهرداری_حمیدیا
با تشکر از تمام افرادی که در این کار ما را یاری رساندند
تقدیم به ساحت مقدس حضرت بقیه الله
#روضه_خانگی
#اباعبدالله_علیه_السلام
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان
#کارتشکیلاتی
#کار_فرهنگی
#نوجوانان_مسجدی
#نوجوانان_بسیجی
#نوجوانان_هیئتی
#نوجوانان_ولایی
#آوای_مقاومت
#آینده_ازآن_شماست
@avayemoghavemat
حکمت 40: راه شناخت عاقل و احمق (اخلاقى):
وَ قَالَ (علیه السلام): لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.
نکته ها:
فرق جايگاه زبان عاقل و احمق:
آنچه امام(علیه السلام)در این گفتار حکیمانه بیان فرموده کنایه زیبایى است درباره کسانى که سنجیده یا نسنجیده سخن مى گویند مى فرماید: «زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالى که قلب احمق پشت زبان اوست»; (لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَقَلْبُ الاَْحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ)
اشاره به این که انسان عاقل نخست اندیشه مى کند سپس سخن مى گوید در حالى که احمق نخست سخن مى گوید و بعد در اندیشه فرو مى رود به همین دلیل سخنان عاقل حساب شده، موزون، مفید و سنجیده است; ولى سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناک و بر زیان خود او.
همین عبارت با شرح جالبى در خطبه 176 آمده است و در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «إنَّ لِسانُ الْمُؤمِنِ وَراءَ قَلْبِهِ فَإذا أرادَ أنْ یَتَکَلَّمَ بِشَىْء تَدَبِّرُهُ بِقَلْبِهِ ثُمَّ أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَ إنَّ لِسانُ الْمُنافِقِ أمامَ قَلْبِهِ فَإذا هَمَّ بِشَىْء أمْضاهُ بِلِسانِهِ وَلَمْ یَتَدَبَّرَه بِقَلْبِهِ; زبان انسان با ایمان پشت قلب (و فکر) او است، لذا هنگامى که مى خواهد سخنى بگوید نخست در آن تدبّر مى کند سپس بر زبانش جارى مى سازد، ولى زبان منافق جلو قلب او است، لذا هنگامى که تصمیم به چیزى مى گیرد بدون هیچ گونه تدبّر بر زبانش جارى مى سازد
از آنجا که على(علیه السلام) باب علم پیامبر(صلى الله علیه وآله) است این سخن را از او آموخته است.
امام حسن عسکرى(علیه السلام) این سخن را با عبارت لطیف دیگرى بیان فرموده: «قَلْبُ الاْحْمَقِ فی فَمِهِ وَفَمِ الْحَکیمِ فی قَلْبِهِ; قلب (و فکر)حمق در دهان او و دهان شخص حکیم در قلب اوست!
💚بسم رب المهدی💚
#تولد_در_توکیو🎉🎈
#قسمت_چهل_ویکم
#بی_خیالی_محسن_کار_دستم_داد
👝 بار و بندیلم را بسته بودم و ایستاده بودم دم در. یک ساعت بیشتر تا پرواز نمانده بود و هول داشتم.
🛁 محسن همین چند دقیقه ی پیش، از راه رسیده بود و رفته بود دوش بگیرد. آرام و ریلکس داشت کارهایش را انجام میداد. انگار نه انگار یک ساعت دیگر هواپیما بلند می شود.
👕 هر چه بهش غر میزدم فایده ای نداشت. سر حوصله موهایش را سشوار کرد و بعد رفت پیراهنش را پوشید و بعد جلوی آینه، دانه دانه دکمه هایش را بست و پیراهنش را کرد توی شلوارش و رفت سر کمد دنبال کتش و من هم همان جا کنار در، چمدان به دست ایستاده بودم.
🤦🏻♀ دست آخر جیغ زدم سرش که: بدو دیرم شد. او هم بدون اینکه ذره ای به سرعتش اضافه کند کتش را پوشید و همان طور که داشت جوراب هایش را پا میکرد گفت:{ فرودگاه همین بغلت. ده دقیقه راه بیشتر نیست.} گفتم:[ روی نقشه حداقل چهل کیلومتر راهه! کجاش ده دقیقه است! زود باش توروخدا.]
⌚️ حالا داشت ساعت و انگشترهایش را دست میکرد. گفت:{ بابا دو ساعت وقت داریم تا پروازت.} گفتم:[ مگه نگفتی پرواز ساعت دو ئه.] گفت:{ نه بابا ساعت سه ئه.} هر چه اصرار کردم بلیت را نشانم بده. نشان نداد. میگفت:{ مطمئنم ساعت سه ئه.} هروقت روی چیزی سمج میشد، حرف حرف خودش بود. می دانستم آسمان هم به زمین بیاید بلیت را نشان نمیدهد. بخاطر همین بیشتر اصرار نکردم.
🛫 وقتی رفتیم کارت پروازم را بگیریم مرد قد بلندی که پشت کانتر نشسته بود. گفت:(ساعت خواب؟! پروازتون دو ساعت پیش پریده. تا حالا کجا بودین؟!) به محسن گفتم:[ترجمه میکنی؟! ] محسن بلیت را گرفت جلوی صورتش و شروع کرد به خواندن. گفتم:[ چی میگه این آقا؟! ترجمه کن] اولش خیلی جدی بود، ولی یکهو زد زیر خنده. گفت:{ میگه برید دو هفته ی دیگه بیایید پرواز مال دو هفته ی دیگه است.} یکهو توی دلم خالی شد. به خانواده قول داده بودم سر یک ماه برگردم. گفتم:{مگه میشه؟! بده من ببینم. و بلیت را از دستش قاپیدم. دیدم نوشته ساعت پرواز، دوازده! }
🌀 سرم گیج رفت. نزدیک بود بخورم زمین. محسن زیر بغلم را گرفت و بردم سمت صندلی های وسط سالن. نشستم روی صندلی. دوید رفت برایم آب معدنی خرید.
🍹 کمی که حالم بهتر شد دوباره رفت و چند دقیقه بعد با آب هویج بستنی برگشت. توی این فاصله فقط داشتم به ژاپن فکر میکردم. به اینکه به پدر و مادرم چه بگویم. به اینکه برنامه هایم به هم ریخته بود. مرخصی که از کارخانه گرفته بودم هم یک ماه بیشتر نبود. احتمال داشت کارم را از دست بدهم. همه ی این به فکرم هجوم آورده بود. سرم داشت سوت کشید. سرم را بین دستانم گرفته بودم و به زمین سنگ فرش شده ی گرافیتی فرودگاه خیره شده بودم. محسن نشست کنارم و آب هویج بستنی بهم تعارف کرد. سرم را آوردم بالا و گفتم:[ گند زدی به همه چیز و نشستی داری آب هویج بستنی میخوری؟! ] گفت:{ دیدی هی میگفتم مرد ایرانی زنش را ول نمیکنه؟! حالا باورت شد؟!} آرام و بی خیال خندید. به لب های کوچکش که بین آن همه ریش، حالا داشت میخندید نگاه کردم و خنده ام گرفت. انگار نه انگار همین چند لحظه ی پیش ناراحت بودم. گفتم:[ تو دیوونه ای.] و آب هویج را از دستش گرفتم.
👈🏻با ما همراه باشید... ❤️
ادامه دارد...
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
✍امام صادق علیه السلام:
بنده ای نیست که #آب بنوشد و حسين عليه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا صد هزار #حسنه برایش می نويسد و صد هزار گناه از سيئات او را پاک می کند و او را صد هزار درجه بالا می برد و با این عمل گویی او صد هزار برده را آزاد کرده و خدای متعال روز قيامت او را با دلی شاد و آرام محشور می کند.
📚کافی، ج ۶، ص ۳۹۱
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte