4_6046241636873142273.mp3
9.84M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🎧بشنوید
⬅️سخنرانی دکتر #محمد_زنجانی در هیات مجازی رهروان فاطمه(س)
🏴اگر طلب، تعالی دل باشد، باب واقعی به روی انسان باز می شود.
🏴حقیقت امام این است که همه هستی در دسترس اوست.
🏴امام کاظم(ع) محور فلکیه مصطفویه(ص) است.
🏴کسی کاظم است که رحمتش بر غصبش غلبه دارد، این ویژگی خداوند است.
🏴ابتدا و انتهای دین، ولایت است.
🏴اهل بیت(ع) واسطه رحمت و قوام طبیعت هستند.
🏴قیامت، نبود حضور و وجود انسان کامل، بر عالم خاکی است.
#حسینیه_مجازی
#امام_کاظم(ع)
#معرفتی
@kermanshah_andishe
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
کسانی که از سیل می ترسند بخوانند:
در زمان حضرت نوح پیرزنی بود که با چند فرزند یتیمش در کلبهای که ته درهای قرار داشت زندگی میکرد و حضرت نوح هر وقت از کار ساختن کشتی خسته میشد به کنار کلبهی آن پیرزرن میآمد و با او حرف میزد. وقتی قرار شد طوفان بیاید نوح به او وعده داد که هنگام طوفان او را خبر کرده و به کشتی سوار میکند.
وقتی طوفان آغاز شد نوح آن پیرزن را از خاطر برد. وقتی آب همه جا را گرفت به یاد پیرزن افتاد و تاسف خورد که چرا فراموش کرد که او را سوار کند. هنگامی که آب فرو نشست نوح دید که در نقطهای دوردست سبزهزاری وجود دارد.
نزدیک رفت و با تعجب مشاهده کرده که خانهی همان پیرزن است و هیچ آسیبی به آن نرسیده است و پیرزن و فرزندانش همه سالمند.
از پیرزن پرسید: طوفان که آمد و آب همه جا را گرفت تو متوجه نشدی؟
پیرزن گفت: یک بار که میخواستم نان بپزم دیدم ته تنورم کمی نمناک است، پس این از آثار طوفان بوده است!
کسی که با خدا باشد طوفان حوادث به او زیان نمیرساند و حتی وجود آنها را هم احساس نمیکند.
#مرحوم_دولابی
#مصباح_الهدی
این داستان پیرزنی بود که نوح فراموشش کرد اما خدا فراموشش نکرد. پیرزنی که سیل از تنور خانه او شروع شد!
حَتّٰى إِذٰا جٰاءَ أَمْرُنٰا وَ فٰارَ اَلتَّنُّورُ (هود٤٠)
📚نقد کتاب
🔹#نارنج، نماد دزفول، محل تولد شیخ انصاری (والبته #وحید_یامینپور!) و #نخل، نماد نجف مدفن شیخ است. دزفولی ها از این کتاب بیش از دیگران لذت می برند ولی دیگران هم از #نخل_و_نارنج استقبال کرده اند.
🔹کتاب نخل و نارنج، روایت فقها و عرفای مختلفی است که فقیه اعظم، #شیخ_انصاری را ملاقات می کنند. در سفرهای شیخ، یک فقیه با سلطنت قاجار در راه دفاع از اسلام همکاری می کند و فقیهی دیگر خودش قانون اسلام را اجرا می کند. شیخ همه اینها را می بیند و شاگردی می کند و از آنها می گذرد. در انتها او ولایت فقیه را در حکومت مبسوط الید می داند ولی نقد و نفی دیگر فقها را از او نمی بینیم بلکه با احترام از آنها یاد می کند. علاوه بر این او بین فقه و عرفان آشتی ایجاد می کند.
🔹البته درباره نظرات شیخانصاری در حوزه ولایت فقیه اتفاق نظر وجود ندارد، برخلاف #صاحب_جواهر ، استاد شیخ، که میگویند نظرات ولایتفقیه او بسیار شبیه به امامخمینی است. یامین پور گفته است هرجا میخواستم از زبان شیخ درباره این موضوع حرف بزنم به نظرات صاحب جواهر ارجاع میدادم!
چالش مهمدیگر کتاب دعوای شریعت و طریقت است. شیخ صوفی دزفول را هم به خضوع وامی دارد و در نجف مرید یک عارف(#سید_علی_شوشتری) می شود و آن عارف متقابلا خود را شاگرد شیخ می داند. این گزارش در مقابله با فقهای ضد عرفان بسیار راهگشاست.
🔹اما پرتکرارترین سخن این است که شیخ الگوی علم و تقواست و علی رغم درجه بالای علمی در حضور فقهای بزرگ خود را مطرح نمی کند و زندگی زاهدانه ای دارد و در کهنسالی مادرش را بر دوش حمل می کند. اینجاست که کتاب را با قصه مشهور طنابهای شیطان شروع می کند و با آن به پایان می رسد.
🔹جملات ونتیجه گیری های جذاب و اندیشه برانگیز در کتاب زیاد دیده می شوند و کتاب برای طلبه و غیر طلبه قابل استفاده است و تقریبا بحث تخصصی در لایه اول اثر دیده نمی شود.
🔹نویسنده علاوه بر این کارکرد ضداستعماری فقه را هم نشان می دهد هرچند در این کتاب زندگی خاتم الفقهاست با خواندن آن، منتقدان اسلام فقاهتی پاسخ درگیرکننده ای درباره فقه نمی یابند.
🔹کتاب خط داستانی که مخاطب را درگیر کند ندارد و فصول پراکنده ای دارد و حتی هر فصل هم موضوع یکدستی ندارد. علت جدا کردن برخی وقایع مهم در پاورقی ها که قابلیت قصه پردازی همداشتند مشخص نیست.
🔹قهرمان این اثر یک دانشمند دینی است و از این جهت کم نظیر است اما مرز بین واقعیت و خیال مشخص نیست. خصوصا اینکه #یامین_پور اعتراف کرده در مورد شیخ انصاری اسناد کم است. مثلا در ماجرای ورود شیخ به سرداب نویسنده می گوید نگفته و ننوشته اند که در حرم عسکریین(ع) چه گذشت... آیا تخیل نکردن در اوقات خلوت شیخ در همه کتاب رعایت شده است؟ در گفتگوهای شیخ و سید علی شوشتری مرز بین واقعیت و خیال مشخص نیست. برخی هم مانند دیالوگ شیخ و سیدجمال ساختگی است!
🔹در جایی از کتاب، شیخ با سید در راه اربعین به آینده اشاره می کند که روزی در مسیر اربعین صفوف شیعه پیاده به زیارت می روند. این سخن را بر زبان شیخ راندن چه معنایی دارد؟ تصریح به افق آینده بعد از شیخ، در کتاب چند بار دیده می شود. گویا نویسنده می خواهد وضع انقلابی امروز را ادامه حرکت امثال شیخ انصاری نشان دهد.
#یادداشت
#رضا_کریمی
#نقد_کتاب
#فرهنگی
@kermanshah_andishe
22.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید
📚جلسه نقد و بررسی رمان چشم های یلدا در کرمانشاه-۱:
🔹 دکتر #محمد_زنجانی
#تصویری
#نقد_کتاب
#فرهنگی
@kermanshah_andishe
15.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید
📚جلسه نقد و بررسی رمان چشم های یلدا در کرمانشاه-۲:
🔹 آقای #رضا_کریمی
#تصویری
#نقد_کتاب
#فرهنگی
@kermanshah_andishe
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید
📚جلسه نقد و بررسی رمان چشم های یلدا در کرمانشاه-۳:
🔹 آقای #امیر_کرم
#تصویری
#نقد_کتاب
#فرهنگی
@kermanshah_andishe
18.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید
🔹سخنرانی آقای #حسن_عباسی در دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه ۱۹ / ۹/ ۹۷
#تصویری
#فرهنگی
#ایدئولوژی_نرمافزار_اداره_جامعه
@kermanshah_andishe
4_5774073759803638261.mp3
6.66M
🎧بشنوید
🔹سخنرانی دکتر #محمد_زنجانی در هیات مجازی رهروان فاطمه(س)
🌸انسان دارای دو جنبه ظاهری(ماهیت) و باطنی(وجود) است.
🌸انسان از گل(آب و خاک) آفریده شده.
🌸آب یا مقام ماء، مایه رحمت، حیات و وجود است.(وجود منبسط=انسان کامل)
🌸خاک یا تراب، مقام تربت است که آن را به ظاهر یا ماهیت نسبت می دهیم.
🌸شفا باید از خاک باشد، چرا که در حقیقت انسان(وجود) مریضی یا مشکلی نیست.
🌸تربت حسین ابن علی(ع) که بالاترین مقام خاک را به علت تقرب و معیت با امام کسب کرده، شفای جسم انسان از طریق آن است.
🌸خاک و جسم انسان نیز اگر تقرب و معیت امام قرار گیرد، مایه شفا خواهد بود.
🌸یک خاک نیز مایه شفای باطن انسان و مقام نفس مطمئنه، ذکر و نماز است که بالاترین قسمت نماز یعنی سجود بر آن واقع می شود یعنی همان تربت امام حسین (ع).
🌸شیعه از خاک تربت حسین ابن علی (ع) است.
🌸اولیا الله با تربت سیدالشهدا (ع) به عینیت رسیده اند، پس مایه شفا بوده، نگاه به آنها عبادت و بوسیدن دستشان مناسب است.
#امام_حسین(ع)
#صوتی
#حسنیه_مجازی
#معرفتی
@kermanshah_andishe
📝یادداشتی مناسبت۲۰ فروردین سالگرد شهادت #سید_مرتضی_آوینی
🔸در مورد شناخت #آوینی چند گروه به خطا رفتند:
☑️ اول، مروجان چهره رسمی او که هاله ای مقدس مآبانه و آسمانی برایش ساختند بدون آنکه حقیقت قلم و اندیشه اش را بشناسند.
☑️ دوم، برخی انقلابیون اهل مطالعه که کتابهای آوینی را خواندند ولی او را هایدگری غرب زده تلقی کردند.
☑️سوم، انقلابیونی اهل مطالعه که در راه برخی اشتراکات خود با آوینی از اندیشه های او تمجید و بهره برداری کردند ولی بعدا معلوم شد برخی آثار مهم او را چون به دردشان نخورده نخوانده اند!
☑️چهارم، برخی نزدیکانش که به همان لایه شخصیتی که با آن مواجه شده بودند بسنده کردند. به نظرم این گروه در راه کلیشه شکنی و برخورد با چهره رسمی که گروه اول ساختند، نتوانستند در حال تعادل باقی بمانند.
🔸یک نمونه تلاش برای کلیشه شکنی از آوینی، مستند «انحصار ورثه» است که مانند مستند «مرتضی و ما» به دنبال این نظریه است که نباید میراث آوینی تقلیل پیدا کند و شهید آوینی فقط یک انقلابی منتقد غرب نبوده است بلکه او در امور دیگر مانند سینما و فلسفه و... هم فعال بود و با انسانهای غیرانقلابی هم حشر و نشر داشت. در این مستند چیزی که بیش تر بر آن تأکید می شود این است که آوینی مدام در حال تحول بود و تغییرات شخصیتی او تنها به دوران انقلاب و آشنایی با امام خمینی (ره) منحصر نمی شود. با تماشای این مستند این حس به خواننده منتقل می شود که اگر آوینی می ماند بیشتر تغییر می کرد و شاید شبیه به وضع فعلی خانواده و نزدیکانش می شد؛ کسانی که دیدن آنها ما را به یاد تصور رایج از سید مرتضی آوینی نمی اندازد.
🔸اما آنچه که من از آوینی می شناسم انسانی است که تا آخر عمر بر اساس نگرش توحیدی و عرفانی در راه مواجهه انتقادی با غرب کوشید. تحول اول او در انقلاب یک توبه بود اما تغییراتش تدریجی بودند نه دفعی. پس تغییرات بعدی در راه تکمیل توبه اول بود نه توبه ای دیگر در مسیری تازه. آوینی در طول زمان پخته تر شد. علت تنوع اطرافیان او این بود که با هر کس به اندازه ظرفیتش روبرو می شد و از او کمک می گرفت. اما این نباید او را یک شخصیت متکثر نشان دهد بلکه او در عین کثرت وحدت شخصیتی داشت که در عرفان انقلابی متمرکز می شد.
🔸نمونه دومتلاش برای کلیشه شکنی کتاب سینما و افق های آینده نوشته حسین معززی نیا (داماد شهید آوینی) است. این کتاب برخی سوء برداشتها از تفکر آوینی درباره سینما را رفع می کند. یکی از بهترینزندگینامه ها که سیر تحول فکری او را نشان می دهد پیوست این کتاب آمده است وعلاوه بر این شأن نزول بسیاری یادداشتها وموضع گیری های آوینی روشن می شود. معززی نیا برای تحلیل بسیاری نقدهای آوینی شرایط آن زمان را تحلیل می کند.
🔸او به تغییر تکاملی دیدگاه های آوینی معتقد است طوری که در اواخر عمر با سینما مهربان تر شده بود. او بر این نکته تأکید می کند که نزد آوینی تکنیک مهم تر از مضمون بود.
🔸اما معززی نیا با غیردینی ونه ضددینی دانستن غرب، تیغ شمشیر آوینی را کند می کند. همچنین با هدف مقابله با سطحی نگری سینمایی، خواسته یاناخواسته انگیزه دغدغه تبلیغ دین در سینما را کمرنگ می کند.
🔸هر چند معززی نیا افکار آوینی را خوب خوانده اما او وارث تکنیک آوینی است نه افکار او و با خواندن نوشته های سینمایی او روح معنوی و عرفانی آوینی قابل تشخیص نیست.
⬅️اکنون ما باید فکر کنم که چه چیزی از آوینی به ارث برده ایم؟
#یادداشت
#رضا_کریمی
#فرهنگی
@kermansha_andishe
📝سرمقاله 66نشریه #فرهنگستان_علوم با عنوان« ایران و مسائل و مشکلاتش» سخن تازه ای نداشت و مدتهاست استاد احساس می کند حرفهایش تکراری شده است وبرای همین بارها تصمیم به خداحافظی گرفته است. اما این سرمقاله وقتی با اندکی تأخیر توسط برخی رسانه ها بازنشر شد، مورد توجه قرار گرفت و بازتاب زیادی داشت.
🔸جمله اصلی این یادداشت که به مذاق خوانندگان بسیار خوش آمد این بود که«ایران پر از مشکل است اما مسئله ندارد». او می گوید مشکل اخلاقی ما مسئله نداشتن است. «مسئله نداشتن یعنی از خود غافل بودن و به وظیفه نیندیشیدن و شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن و تقصیر پدید آمدن مشکل ها و رفع نشدنشان را به گردن چرخ و فلک و این پیش آمد و آن حرف و صفت انداختن است».
🔸این جمله حال کسانی که از وضع موجود ناراضی هستند ولی نمی خواهند یک معترض عوام باشند را تقویت کرد. ولی اگر به همین مقدار در تفسیر اندیشه داوری بسنده کنیم جفاست. لب سخن این است که کاش به جای سیاسی دیدن امور، اندکی به شرایط امکان و تحقق امور می اندیشیدیم. او مانند همیشه می گوید: مشکل بزرگ و اصلی، مشکل چشم انداز تاریخی و روابط و مناسبات و نظم است. کارشناسان معمولاً امور را تخصصی می بینند و می پندارند که با تصمیم های موضعی می توان مشکل های کلی و ساختاری را رفع کرد.
🔸نکته مهم این است که در این یادداشت او از یک سخن خوب که به میان آمده است می گوید و آن سخن تمدن نوین اسلامی است. داوری برخلاف برخی غرب گرایان مقابل نظریه تمدن اسلامی موضع نمی گیرد و آن را محال نمی داند بلکه برای آن راه حل اجمالی ارائه می کند:«برای ساختن این تمدن قاعدتاً باید دین و مدرنیته را با هم جمع کرد و با اندیشیدن به طرح آینده لااقل به یاد تجدد آورد که دارد با افق های باز خداحافظی می کند ولی توجه داشته باشیم که بنای نظام الهی و قدسی جز با رسوخ در توحید و آزادی از تعلقات دنیای جدید و کسب ملکات فاضله و مکارم اخلاق، در عین آشنایی نزدیک با جهان جدید و آزادی از آن (که نمی دانیم چگونه ممکن است) متصوّر نمی شود».
🔸دکتر داوری گرچه همچنان معتقد است برای رفتن در راه تجدد باید از عقل جدید راهنمایی خواست اما دوباره دیدگاه خود درباره انتظار را مطرح می کند: «زندگی کردن میان دو جهان مشکل بزرگ ما و معمای تاریخ معاصر است ولی متأسفانه ما هم کمتر صبر داریم و نمی دانیم و نمی خواهیم بدانیم که راه تاریخ را باید با درد تفکر و جسارت در عمل گشود و پیمود». این صبر و درد تفکر و جسارت در عمل همان صدایی است که این روزها برخی از طرفداران روشنفکری نمی خواهند از داوری شنیده شود. هر چند خود داوری هم بیش از این نمی داند و نمی تواند این صدا را بلند کند.
#یادداشت
#رضا_کریمی
#معرفتی
@kermanshah_andishe
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
⬅️محمد قوچانی برای مظلومیت!!! #سیدجوادطباطبایی اشک ریخته و فغان کرده که حتی یک دفترچه #بیمه در این کشور ندارد و برای مداوا به خارج از کشور رفته است!!! #طباطبایی هم مانند #سروش #روشنفکر تندزبانی است که علاوه بر اینکه به همه می تازد و هیچ متفکر و غیرمتفکری از گزند زبان و قلمش در امان نیست، تمام منتقدانش را مورد نوازش قرار می دهد و همه از نظر او دچار نقص فهم هستند!!!
اما نکته مهمتر این است که این آقا چگونه امکان هزینه در کلینیک های #ینگه_دنیا به قول خودش (در صفحه اینستاگرامش نوشته در حال مداوا در ینگه دنیا) را دارد اما نمی تواند در #بیمارستان های ایران مداوا شود؟!!
🔸راستی باید برای جواد طباطبایی اشک ریخت که می تواند بدون بیمه #خدمات_درمانی برود آن سر دنیا هزینه های گزاف درمانی آمریکا را بدهد یا برای هزاران #کودک و جوان و بزرگسالی که با سیاست های #توسعه ای مدیران مورد حمایت جناب #قوچانی و حزب متبوعش در طول 30 سال گذشته امکان مداوا نداشته و ندارند؟!!
#یادداشت
دکتر #علیرضا_شایق
#فرهنگی
@kermanshah_andishe