🕌🌷بسم ربّ الحسین🌷🕌 #زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت ناموس خدا، بنت الجلال، اخت الوقار، زینب، قلب الصبّور اگر چه بر تلّ زینبیه ایستاده بود شاهد مصیبت عظیم کرب و بلا بود! اما قدّ و قامتش از کنگره عرش قائم بود و مستغرق در تجلّیات هو بر ارض کربلا بود! یعنی " هو " با اسم مستاثره ذات(حقیقت فاطمیّه) از میان خون و خاک و بدن ارباًاربا شده امیر عشق، قائم شد! وقتی قرآن ناطق میان دشت نینوا، با زلزله قیامتی نیزه ها! شمشیرها! خنجرها! سنگ ها و تیرها، جسم مطهر امام علیه السلام ارباًاربا شد! وقتی زلزله قیامت زیر سم اسبان به وقوع پیوست جسم ارباًاربا شده امیر و مولی عشق، حلّاجی شد!!!! گنج پنهانِ " هو " با اسم الجمیل! الّطیف! الرّئوف! السّلام! النّور! القدّوس! الرّحمن! الرّحیم! الحیّ! الکریم! البِرّ! الشّهید! الغنی! الباقی! العلی! الصّبور! المتین! الرّشید! خلاصه شد در اسم " حسین " یعنی " اسم اعظم " در حسین قائم شد و قیامتی برپاکرد!.. اما قبل از زلزله قیامتی ارض کربلا، هنگام وداع، اسم اعظم حسین بر جَبَلّ وجودی حضرت زینب سلام الله علیه السلام تجلّی کرد و قیامتی در افق اعلی علّیینِ زینب بپاشد و از شدّت تجلّی، بیهوش شد[الممیت: دل بریدن از حسین علیه السلام] و دوباره با تجلّی حسینی بهوش آمد[المحی: زنده به قیامت امیر عشق] این همان اسرار قِصّه پر غصه وداع را در لایه های باطنی آیه شریفه لن ترانی باید دنبال کرد؛ وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ/ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻴﻌﺎﺩﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﻭﻱ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ، ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺟﻤﺎﻝ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻨﻤﺎﻱ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮم ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻩ ﺑﻨﮕﺮ ﺍﮔﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ! ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﭼﻮﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺮ ﻛﻮﻩ ﺟﻠﻮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻠﺎﺷﻲ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻲ ﻫﻮﺵ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ آمد[۱] " هو " از قُلِّه حَلَّت بفنائِک، بر اخفی سِرِّ زینب تجلّی کرد و در آن لازمان و لامکانی جانش با جان جانان یکی و یگانه شد[وحدت وجود حسینی] مگر میشود از قُلّه ی قافِ ح س ی ن، جز زیبایی، نمود دیگری وجود داشته باشد! هرچه بود سِرُّالاسرار ولایت بود که در ح و سین و یا و نون از هم جدا شده، متکثر شده بود! پس دریاب راز ما رایت الاّ جمیلای زینب سلام الله علیه را.... حالا میتوان فهم نمود چرا سال ۶۱ ه.ق از میان هزاران هزار امّت مسلمان، فقط ۷۲ نفر با امیر و قافله سالار عشق تا وادیه کربلا همراه شدند! مقام کربلا خیلی مقام متعالی و رفیعی است! وقتی اباعبدالحسین علیه السلام فرمود: هل مِن ناصر یَنصُرُنى اینگونه نیست که هرکسی که خواست برخیزد و لبیک گوید و به اینجا بیاید و به این مقام وارد شود! اینجا جایی است که وقتی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می‌خواهد وارد شود، می‌ فرماید: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ این کرب ِ عشق و بلای محبّت مطلق است مگر هر کسی را در اینجا راه می‌دهند؟!...طی این قرنها، خیلی ها خواسته اند که به این وادیه وارد شوند اما اقلیتی عطش حقیقی ورود به این وادیه را داشتند! ----------------------------❀○❀--------------------------- 🌷راز ما رایت الا جمیلای زینب را دریاب🌷 ---------------------------------------------------------------------- 🆔️#آیدی_مدیر_کانال @zohor313iran 🆔️#آیدی_کانال https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104

🕌🏴🚩بسم ربّ الحسین🚩🏴🕌 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 🚩🌷السلام علیک یا زینب قلب الصّبور🌷🚩 #زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیّت وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ: ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻴﻌﺎﺩﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺎ ﻭﻱ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ، ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﺟﻤﺎﻝ ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻨﻤﺎﻱ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮم ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻩ ﺑﻨﮕﺮ ﺍﮔﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺟﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻣﺎﻧﺪ! ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺩﻳﺪ، ﭼﻮﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﺮ ﻛﻮﻩ ﺟﻠﻮﻩ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﻠﺎﺷﻲ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻲ ﻫﻮﺵ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ آمد[۱] هنگامیکه روح مطلق حسینی در لحظات وداع، برحضرت زینب سلام الله علیه تابید! زمان فنای جَبَلِّ وجودیش بود! چرا که تمام هستی و مراتب وجودی زینب سلام الله علیه السلام در امیر و امام عشق، خلاصه شده بود! حالا لحظه وداع فرا رسیده، اینجا بود که عقیله بنی هاشم، زینب قلب الصّبور از شدّت مصیبت بیهوش شد و لحظاتی بعد با تجلّی خفیّه ی حسینی و دست ولایی سیدالکونین اباعبدالله الحسین علیه السلام به هوش آمد. آری! قیامت عاشورایی حضرت زینب سلام الله علیه هنگامی بود که حقیقت نوری امام حسین علیه السلام با همه هیبتش بر اخفی سِرِّ بانوی باعظمت کربلا، ناموس خدا تجلّی مطلق نمود! امام حسین علیه السلام در افق اعلی علییّن حضرت زینب سلام الله علیه با تمام هیبت قائم شد و همه‌ي آفاق و ساحت وجودی ایشان را مستغرق در نور ممسوس فی ذات الله نمود، آنگاه که خورشید ولایت عظمی حسين‌ علیه السلام در آسمان وجودی زینب سلام الله از مشرق حیاتش طلوع كرد تا عصر عاشورا با نوشیدن جام بلایِ وداع، قابل شود برای قیامت انسان کامل در آسمان و زمین وجودی حضرت زینب سلام الله علیه! قیامتِ هوالاوّل و الاخر و الظاهر و والباطن در جان عقیله ی بنی هاشم!...به همین دلیل حضرت زينب سلام الله علیه نه تنها خويشتن را در آينه‌ي وجود حسين علیه السلام مشاهده كرد بلكه اساساً خود حسين علیه السلام شد و با چشم حسين علیه السلام، هرچه در گودال قتلگاه دید حقیقت احدی هو بود که از کنگره عرش بر روی خاک و خون خدا در کربلا تجلّی کرد! حضرت زینب سلام الله علیه هرچند به ظاهر بر تلِّ زینبیه ایستاده بود اما در حقیقت تلِّ زینبیه متّصل به کنگره ی عرش بود و ناموس خدا از آن لامکان و لازمان به کربلا می نگریست لذا اینکه حضرت زینب فرمود: ما رایت الا جمیلا اشاره به این حقیقت باعظمت دارد! چرا که هو الله با مطلقِ مراتب نور و معنیِ اسماءاش از میان خون و خاک و بدن ارباً اربا شده امیر عشق، قائِم شده بود! هوالجمیل! هوالّطیف! هوالرّئوف! هوالسّلام! هوالنّور! هوالقدّوس! هوالرّحمن! هوالرّحیم! هوالحیّ! هوالکریم! هوالبِرّ! هوالشّهید! هوالغنی! هوالباقی! هوالعلی! هوالصّبور! هوالمتین! هوالرّشید!.... هو با تمام اسماء اش خلاصه شد در اسم اعظم حسین و این اباعبدالله الحسین علیه السلام بود که هنگام وداع بر جَبَلّ وجودی حضرت زینب سلام الله علیه قیامتی برپاکرد و زینب قلب الصّبور از این شدّت تجلّی، بیهوش شد(الممیت: دل بریدن از حسین علیه السلام) و دوباره با تجلّی بهوش آمد(المحی: زنده به قیامت امیر عشق)! تمثّل بی مثالِ هو بود که در بر قلّه حلّت بفنائِک نقش بسته و حضرت زینب سلام الله علیه فاتح این قلّه شد و چه فتح الفتوحی! آن لازمان و لامکانی که جانش با جان جانان یکی و یگانه شد! و این فتح الفتوح یعنی وصول به مقام وحدت وجود حسینی! وقتی هو با مطلق مراتب اسماء اش از حیث نورانیّت و معنویّت و معنا از قلّه قاف مرتبه ی اعلی علّیین حضرت زینب سلام الله علیه بر طلوع کرد به علم الیقین درک و به عین الیقین مشاهده و به حق الیقین مستغرق در نور حسینی شد! چنین زینبی که از تلّ زینبیه بر کنگره عرش تکیه زده مگر میتواند جز زیبایی چیز دیگری شهود کند! پی نوشت: [۱] - اعراف - آیه ۱۴۳ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️#آیدی_مدیر_کانال @zohor313iran 🆔️#آیدی_کانال https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند بخش اوّل بحث حتما دنبال بفرمایید - لینک👉

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند

🇮🇷🏴بسم ربِّ الحسین🏴🇮🇷 #زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت چه کسی تو را آموخت تا در بزم غرور و مستی طاغوت و فرعون زمان! جسارت او را که می‏خواست شخصیّت ابراهیمی تو را در هم شکند و قامت رسای تو را خم کند، با جمله ما رَأَیْتُ اِلاّ جَمِیلاً پاسخ کوبنده و ویرانگری دادی؟ ای حامل حکمت و شوکت نبوی! ای فصاحت و صراحت علوی! ای حامل منطق و هیبت ذوالفقار علی! ای صبر و حلم حسنی! ای شجاعت و عظمت حسینی! که بیانت همچون ضربت ذوالفقار بر فرق سر اهریمن زبون کوبیدی و کاخ امپراطوری طاغوت بنی امیه را به لرزه درآوردی! و در میدان شهامت تاختی تا به آنجا که چهره ننگین کفرآلود، مشرک و الحادی بنی امیه را برداشتی تا انتهای تاریخ، رسوا کنی! ای زین اب و انس مادر! چه منزلت و شخصیّتی داری که خداوند تبارک و تعالی، نام تو را برگزید و بر لوح محفوظ نگاشت. ای زینب! ای خورشید روز و ماه شب کربلا! با چه شکوه و جلالی طلوع کردی و حسین علیه السلام در نماز تو چه دیده بود که در آخرین دیدار فرمود:خواهرم! در نماز شبت مرا از یاد نبر؟ ای شکوه صبر جمیل! ای جلال و جبروت حضرت معشوق! در میان خون و خاک‏ چه دیدی که رو به آسمان کردی و با خدای خویش چنین گفتی:اللّهم تَقَبَّل مِنّا هذا القُربان تو که در سیمای حسین علیه السلام آن محبوب دل آرایت، همه ی جمال و جلال معشوق ازلی را میدیدی و از کودکیت فقط در آغوش او آرام میگرفتی! ای زینب! هنگام وداع، دست ولایت امیر عشق تو را از حدّ اعظم حسینی برای مقام ولایت مطلقه علویه در عالم معنا عبور داد که اگر نبود این دست، در گودال قتلگاه، وقتی خورشید را بر سر نیزه دیدی چطور قیامت در قیامتِ حقیقت احدی و سِرّی فاطمی را تحمل میکردی! قُلّه نشینی اسم اعظم بانوی اوّل کربلا بود که توانست بار امانت کربلا و عاشورای حسینی را چهل منزل کرب و بلای عظیم را تا شام به دوش بکشد و سرانجام حسین با صورت مونث کل(بنام زینب سلام الله علیهما) در کاخ طاغوت با علمداریِ جهاد تبیین در آن شرایط خفقان، سخت، رُعب انگیز و امنیتی، کربلای دیگری برپا کند و با فصاحت نبوی! با صلابت حیدری! با حکمت فاطمی! با حلم حسنی! با غیرت حسینی! در میان معرکه دیوان و دادن، از کفتارها! خوکها! گرگها! بوزینه ها! سگها!لاشخورها! تمام اون شکوه و جلال و هیات و هیبت و مستی غلبه شیطانی را در هم شکست، چنان ذلّت و حقارت بر آنها تحمیل نمود که فریاد شیطان بلند شد! اگر نبود قیامت در قیامت کربلای حضرت زینب علیهماالسلام در کاخ طاغوت! اگر نبود علمداری جهاد تبیین بانوی صبرجمیل! اگر نبود قیام و قیامت با علم و حکمت و فصاحت و شجاعت و غیرت علوی در معرکه کوفه و کوفیان اشبح الرجالِ نفرین شده و ادامه آن در کاخ طاغوت، هرگز قیام ها و شورش های انقلابی بر علیه استکبار اموی اتفاق نمی افتاد و پایه های امپراطوری مستحکم بنی امیه متزلزل و به سمت فروپاشی نمی رفت و شکستن کاخ ستم یزیدیان را تا انتهای تاریخ شاهد نبودیم! این یک حقیقتی است که: اگر نبود پیامبرعاشورا، کربلا در کربلا می ماند!... و اکنون، حسینِ زمان و رسالت آخرالزمانی ما در برابر مثلث شیطان یزیدیان عزیزان!... رسالت زمینه سازی ظهور در حقیقت ثمره قیامتِ پیامبرعاشوراست که بعد از قرنها سرانجام سال ۱۳۵۷ به ثمر نشست و انقلاب مشرق زمین که زمینه ساز ظهور منتقم ثارالله است به وقوع پیوست! تمام آنهایی که وارد معرکه جهاد تبیین تمدنی در آخرالزمان شده اند در واقع لبیک به پیامبرعاشورا گفته اند! منتهی ورود به این معرکه آخرالزمانی در مواجه با مثلث شیطان و یزیدیان زمان! قابلیت میخواهد! تحمّل میخواهد! صبر میخواهد! این قابلیت و تحمل و صبر جز با تقوای ولایی حاصل نمیشود! تقوایی ولایی که سبب شکوفایی و تعالی بنیّه محمّدیه(نفخه الهی) مجاهد میشه! تقوای ولایی یعنی عروج به آسمان هفتم معرفت به نورانیت! تقوای ولایی یعنی خروج از تحجّر و تحجّر یعنی خدا و امام و دین و کربلا و عاشورای مقید به ذهن و وهم و فکر مقید به نفسانیّات و انانیّت ها! تقوای ولایی یعنی عبور از اسلام من و منیت ها! پس از ظهور وقتی امام عصر علیه السلام دین و قرآن معرفی میکند اکثریت میگویند: حضرت دین جدید آورده! این یک زنگ خطر برای من و ما و شماست که اکنون در دوران غیبت هستیم! اسلام، قرآن و مکتب ما مقید به ذهن و اوهام و خیالات و افکار الوده به نفسانیت و انانیت است، چون در ادراکات حسّی و خیالی و وهمی خود متوقف مانده ایم! حالا چطور با این ادراکات محدود و مقید به صورت و ماده و مدت، میتوانیم وارد ساحت لایتناهی ولایت و نبوت مطلقه شویم! دین و مکتب اکنون اکثریت ما به غیر از دین و مکتبی است که امام زمان علیه السلام پس از ظهور معرفی خواهند کرد! یعنی همه با خطر تحجّر و تحجّرگرایی مواجه هستیم! 📌بخش ۳- لینک بخش۲ کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند 🕊🪷🕊🪷🕊🪷❣️🪷🕊🪷🕊🪷🕊 داده فتوا، حضرت ماه بنی هاشم، علمدار خدا حاجیان، حاجی منم چون دور زینب گشته ام کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند 🕊🏴🕊🏴🕊💔🕊🏴🕊🏴🕊 داده فتوا، حضرت ماه بنی هاشم، علمدار خدا حاجیان، حاجی منم چون دور زینب گشته ام کشتی نوح آخرالزمان @keshtie_nouh

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند

🇮🇷🚩بسم ربِّ الحسین🚩🇮🇷 #زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت گاه گاهی عزیزان پیام ارسال میکنند! ابراز نگرانی میکنند! از سختی و شدت جنگ و خونریزی و تنهایی ایران و جبهه مقاومت! از ظلم و بی عدالتی جهانی! از فشارها و سختی های داخلی و بین المللی! از اینکه دنیا همراه اسرائیل و آمریکا و جنایت هاشون هست! و گاهاً بی تابیرمیکنند! از خدا شکوایه میکنند پس تاکی؟! از غلبه فساد و فحشا و ظلم! از دهان کجی به مومنین! ازتمام شدن صبر شیعیان! از اینکه پس گشایش کی فرا می رسه! قبل از اینکه کارجبهه مقاومت تمام بشه! قبل از اینکه دشمن بر ما مسلط بشه! تا کی باید ببنیم خون های زن و بچه های مظلوم مردم غزه و سوریه برزمین برسه و ما فقط تماشاچی باشیم! فراموش نکنیم؛ مصیبت های کربلا تا شام فقط برای اشک ریختن تو مجالس روضه و ثواب و بهشت نیست! اینکه حضرت زینب سلام الله علیهما پس از تحمل فاجعه خونبارو جگرسوز کربلا وطی کردن چهل منزل اسارت تا شام بلا وقتی برابر یزید ملعون قرار میگیره در برابر زخم زبان، طعن و کنایه توهین آمیز آن ملعون به حضرت زینب سلام الله علیهما گفت: دیدید خدا با شما چه کرد؟! اما زینب قلب الصبورفرمود: ما رایت الاجمیلا اگر این ذوات مقدس، اسوه حسنه هستند، پس باید تحلیل کنیم، باید از ظاهر کربلا به قیامت کربلا و شام سیر کنیم! تا بدانیم و شاهد باشیم واقف مواقف اضطرار، حضرت زینب قلب الصبور کجای عالم ایستاده که در میانه ی خون و آتش و دود و شمشیر و اسارت و غارت و بدن های ارباًارباشده! سرهای از بدن جدا شده! گرسنگی و تشنگی و ترس بچه ها و توحش دیو و ددان! میفرمایند: من جز زیبایی چیز دیگری ندیدم! تلنگر عاشورایی!.... تصور کنید پس از چهل منزل اسارت کاروان اسرا با چه حالی وارد کاخ طاغوت(بنی امیه) شدن!حالا امپراطوری و فضای مطلقی که گویای غلبه قدرت شیطانی یزید ملعون با توهم تحمیل ذلّتِ شکست به بنی هاشم و به رخ کشیدن اقتدار دست های پنهان بنی امیه(یهود) بود تا پیروزی جنود ابلیس در کربلا را کامل نماید و برای همیشه فاتحه ی اهل بیت علیهم السلام در کاخ شیطان را بخواند و کارشان را تمام نماید! اما عقیله بنی هاشم، بانوی کربلا، زینب قلب الصبور با هیبت نبوی، وقار فاطمی، صولت حیدری و شجاعت حسنی و صوت حسینی، در آن شرایط یزیدی در کاخ ابلیس، چنان قیامتی برپاکرد که یزید ملعون به خودش آمد دید جنگ شناختی که با آن شرایط پیچیده و خفقان بر علیه اسراء و بنی هاشم درست کرده بود تا کار نیمه تمام کربلا را تمام کند اما ناگهان ورق برگشت و مغلوبِ پیامبرِ عاشورا شد! اسیر علمدار جهادتبیین زینبی شد! یزید در این جنگ شناختی رسوا و کاملا خلع سلاح شد! کار به جایی رسید که در همان مجلس، یزید ملعون، تقصیر را به گردن ابن مرجانه حرام زاده انداخت و بعد هم دستور داد اسراء با احترام به مدینه برگردانند در ادامه هنگامی که یزید ملعون دستور حمله سپاه شیطانی شام به مدینه را داد، جان و ناموس و مال مسلمانان را بر لشکریانش تا ۳ روز حلال اعلام کرد دستور اکید داد که با خانه امام سجادعلیه السلام و اهلش کاری نداشته باشند!.... عزیزان!... عزاداری سید و سالار شهیدان را اگر در قاب زیارت عاشورا نگاه کنیم، نزد اهل معرفت و ولایت، در واقع عزاداری را سیر و سلوکِ انقلابی برای منتظرین ظهور میدانند! اشک و آه و ناله و سینه زدن ها و غم و حزن کربلا و عاشورا، سبب تجلّی نورانیت حسینی و حُبُّ الحسین در باطن عزادران خواهد شد! تجلّی که عزادار را به نهایت لطافت و نورانیت میرسونه! عزادار ذیل این لطافت و نورانیت، قادر و قابل خواهد بود تا سلطنت احکام تن و غلبه نفس امار و قوای حیوانی را بر قلب و جانش، شکسته شود! در این حالت است که ققنوس عقل میتواند از درکات اسفل السافلین ادراکات حسی و خیالی و وهمی رها شده با سلطنت بر نفس و قوای حیوانی، به تدریج سبب خروج روح الهی از چاه ویل تعلقات جمادی و نباتی و حیوانی شود! لذا مجالس عزاداری و ایام محرم، وادیه ی سیر و سلوک است! متاسفانه اکثریت مجالس را صرفا برای ثواب و بهشت و شب اول قبر و حاجت مدنظر دارن و بعد هم با اتمام مجالس عزاداری و پایان ماه محرم و صفر می گویند که: سفره امام حسین علیه السلام داره جمع میشه! این در حالیست که عزاداری نسخه سیرو سلوکی اباعبدالله الحسین علیه السلام است که آنرا در کربلا و عاشورا الی ابد برای مشتاقان کمال الطلوب لقاءُ المحبوب به ارث گذاشت! اگر باور داریم کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا! پس باب الحسین همیشه باز است! پس هرگز سفره سیر و سلوک حسینی جمع نخواهد شد!....پس هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم!!!.... کشتی نوح آخرالزمان @zohor313iran

#زینب_شناسی_در_ساحت_معرفت_به_نورانیت آنان که به نظر خاک را کیمیا کنند حتما کنیز و پیرغلامان زینب اند