⭕️ لیست کتب موجود #من_در_رقه_بودم #در_حسرت_یک_آغوش #سرباز_روز_نهم #خاتون_و_قوماندان #نهان_خانه #رفیق #روایت_بی_قراری #ستاره_ها_چیدنی_نیستند #حوض_شربت #رویای_بیداری #بابا_رجب #خال_هندو #شهربانو #میلیشیا #بچه_ها_بهنام #خانم_امدادگر #آقا_مصطفی #آقا_داماد #تولد_در_سائوپائولو #تولد_در_لس_آنجلس #تولد_در_توکیو #فلسطین #کهکشان_نیستی #تاوان_عاشقی #چجوری_بهم_بیایم #دریا_دل #جاذبه_و_دافعه_علی(ع) #بهار_۲۲ #سفرمامور_۲۵۱۹ #علویه_نرگس #شهد_فروش #صدوهفتادوششمین_غواص #تنهاـگریهـکن #دورگه #بسازنفروشـها #حماسهـکاوه #کافهـداشــآقا #شلاق_های_بی_درد #عموقاسم #گل_پر #چهارمین_نفر #عهد_کمیل #مروارید_شکسته #قصه_دلبری #آفتاب_غریب #شب_جایی_که_من_بودم

#علویه_نرگس #رمان 🔻نویسنده: خدیجه بازون 🔻تعداد صفحات: ۲۳۴ 🔻قیمت اصلی: ۹۵ تومان 🔻قیمت با تخفیف: ۷۲ تومان 🔸«علویه نرگس» یک روایت اجتماعی خانوادگی از لحظه‌های طاقت فرسای جنگ تحمیلی است؛ خدیجه بازون در این کتاب با خلق شخصیت‌هایی که روزهای سخت جنگ را چشیده‌اند، به خانه مردم خرمشهر قدم می‌گذارد تا راوی پشت پرده خطوط مقدم باشد، جایی که زنان و دختران بدون سلاح مقابل دشمن ایستادگی کردند و خاک‌ریزی متفاوت از عشق، ایمان و شجاعت را بنا نهادند. 🔹 در بخشی از این نوشتار که توسط انتشارات ستاره ها به کتاب‌رسان آمده‌است می‌خوانیم: ((سکوت و آرامش شب جای خود را به صدای انفجارها و نگرانی و ترس داده بود. صدای رفت‌وآمد و صحبت همسایه‌ها از توی کوچه شنیده می‌شد. همه در حال خبر گرفتن و خبر دادن بودند. کشیده‌ شدن دمپایی‌ها و به‌ هم‌ خوردن درها و حرف‌ زدن‌هایی که گاه بلند و گاه نجواگونه بود، خبر از بیداری خانه‌ها می‌داد. نگرانی، خواب را از چشم‌ها گرفته بود. این نگرانی نه‌ فقط از صدای درگیری و انفجارها، بلکه تا اندازۀ زیادی، ناشی از بی‌خبری از اوضاع بود. بچه‌ای یکریز گریه می‌کرد. صدای اذان بلند شد و سادات برای وضو گرفتن کنار حوض رفتند.)) ایتا: https://eitaa.com/ketaab_khaan سروش: https://splus.ir/Ketaab_khaan