9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#راز_درخت_کاج
📌 خواهر شهیده زینب کمایی:
🔰 بزرگترین #ارزویش این بود که مانند حضرت #زهرا سلام الله علیها قبل از سن ۱۸سالگی #شهید شود
🖊 ثبت سفارش: @ketab_khoob313
#شهادت
#حضرت_زهرا
#راز_درخت_کاج
https://eitaa.com/joinchat/1794899986C2491e9a753
📌آخر شهید میشوی🍀✨️
لحظه به لحظه زندگی صادق آمده بود جلو چشمم ؛ روزی که به دنیا آمد ، روزی که پا گرفت و زبان باز کرد ، شرین زبانی هایش ، روز اول مدرسه اش ، شیطنت هایش ، قد کشیدن ، پاسدار شدن ش ، آرزوه هایی که برایش داشتم ، عروسیش ، کل کل هایی که با صالح می کرد و دوست و رفیق بازی هایش...🌱
برگشتیم خانه و چشمم به در بود که کی صادق را می آورند . حوالی ده شب بود که بالاخره تابوت را آوردند . بردیمش بالا . خانه خودش . بین گل های گلخانه . یکی از جمعیت بلند شد و روضه وداع سیدالشهدا را خواند . جمعیت آتش گرفتند . محدثه بی تابی می کرد و میخواست تابوت را باز کنند تا صادقش را ببینند . صورت صادق را که بازکردند ، آرام تر از همیشه خوابیده بود..💔
روایت کامل زندگی شهید صادق عدالت اکبری از زبان مادر ایشان🌹❤️
.
قیمت پشت جلد ۳۶۰۰۰✖️
قیمت تخفیفی فروش ۲۹۰۰۰✔️
.
موجودی ۲جلد
.
جهت سفارش @khosravi7769
.
@ketaabkhoub
#شهید #شهدا #شهادت #آخر_شهید_میشوی #شهید_صادق_عدالت_اکبری #کتاب #کتاب_خوب #کتاب_خوب_بخوانیم
📌آخر شهید میشوی🍀✨️
لحظه به لحظه زندگی صادق آمده بود جلو چشمم ؛ روزی که به دنیا آمد ، روزی که پا گرفت و زبان باز کرد ، شرین زبانی هایش ، روز اول مدرسه اش ، شیطنت هایش ، قد کشیدن ، پاسدار شدن ش ، آرزوه هایی که برایش داشتم ، عروسیش ، کل کل هایی که با صالح می کرد و دوست و رفیق بازی هایش...🌱
برگشتیم خانه و چشمم به در بود که کی صادق را می آورند . حوالی ده شب بود که بالاخره تابوت را آوردند . بردیمش بالا . خانه خودش . بین گل های گلخانه . یکی از جمعیت بلند شد و روضه وداع سیدالشهدا را خواند . جمعیت آتش گرفتند . محدثه بی تابی می کرد و میخواست تابوت را باز کنند تا صادقش را ببینند . صورت صادق را که بازکردند ، آرام تر از همیشه خوابیده بود..💔
روایت کامل زندگی شهید صادق عدالت اکبری از زبان مادر ایشان🌹❤️
.
قیمت فقط و فقط ۳۶۰۰۰✅️
.
موجودی ۲جلد
.
جهت سفارش @khosravi7769
.
@ketaabkhoub
#شهید #شهدا #شهادت #آخر_شهید_میشوی #شهید_صادق_عدالت_اکبری #کتاب #کتاب_خوب #کتاب_خوب_بخوانیم