پنجره چوبی
مولف : فهیمه پرورش
ناشر کتاب : کتابستان معرفت
سال نشر : 1393
تعداد صفحات : 394
معرفی کتاب
داستان بلند «پنجره چوبی»، از وقایع تاریخی پیش از انقلاب آغاز می شود و در ادامه به روایت دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می پردازد و ماجرا های آن تا سال 65 ادامه پیدا می کند. تمام این وقایع در قالب یک داستان عاشقانه و تاثیری که انقلاب بر افراد می گذارد بیان شده است. قصه به سرگذشت دختری در قبل از انقلاب باز می گردد که به پسری علاقه مند می شود که آن پسر از مبارزین و انقلابیون است و این علاقه وی را به جریان مبارزات سوق داده و همراه و هم پای پسر می کند.🆔
جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
💠کانال پاتوق کتاب
https://eitaa.com/patogfanosshab
#پک_ویژه_و_استثنایی_برای_ایام اربعین
11کتاب به ارزش 391هزار تومان
با تخفیف ویژه فقط 330تومان
#ارسال_هم_رایگان
۱_صحنه گردان عاشورا ۸۵تومان
۲_قصه کربلا ۳۵ تومان
۳_همرزمان حسین ۳۸ تومان
۴_سفر خروج ۳۵ تومان
۵_ماه به روایت آه ۲۹ تومان
۶_ضیافت بلا ۲۰تومان
۷_بچه های فرات ۲۰تومان
۸_اهل_بیتی_ها ۲۵تومان
۹_اربعین_طوبی ۳۵تومان
۱۰_چابکسوار ۵۵تومان
۱۱_خون خدا ۱۴تومان
جمعا ۳۹۱
هزینه تقریبا ارسال ۳۰تومان به مناسبت اربعین هزینه ارسال رو هم برداشتیم. و ارسال رایگان
جمع کتاب ها ۳۹۱
با تخفیف ۳۳۰
ارسالم رایگان
فقط و فقط ۳۳۰تومان بپردازید
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
📘 #کتب_کودک_و_نوجوان_محرم، سه اثر برگزیده "برادر من تویی"، "بچههای فرات" و "خون خدا" هستند که به حق آثاری خوشخوان و تاثیرگذار میباشند.
📘 کتاب خوب برای مخاطب #کودک_و_نوجوانان از دغدغههای همیشگی والدین بوده و به همین سبب جایگاهی ویژه در سبد معرفی کتاب #کتاب_رسان دارد.
📘 هر سال در آغاز ایام سوگواری #امام_حسین (ع) پدران و مادران #حسینی این دغدغه را در حوزه آشنایی فرزندانشان با سیره و زندگی #سیدالشهدا پیدا میکنند.
📘 #برادر_من_تویی روایت زندگی #قمر_بنی_هاشم (ع) است که به قلم توانمند #داود_امیریان؛ نویسنده شاخص ادبیات #نوجوان نوشته شده است.
📘داستان از حماسهای که #عباس در صفین ساخت آغاز میشود؛ او یک تنه هفت پسر ابوشعشاء را از پای درآورد و در نهایت خود او را به جهنم فرستاد تا فریاد تکبیر از سپاه #علی به آسمان برخیزد.
📘#بچه_های_فرات داستان سه نوجوان کوفی به نامهای #سعد، #علی و #مالک است که با شنیدن خبر حرکت امام حسین(ع) به سوی #کوفه همچون خیلی از کوفیان، دچار تردیدها و تحیرهایی میشوند.
کاری از #لیلا_قربانی و #انتشارات_جمکران که پیشبینی میشود با اقبال خوبی از سوی کتابدوستان مواجه خواهد شد.
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
📕 کتاب ۱۳۱۸
" خاطراتی از رهبر انقلاب از ۱۳۱۸ تا بهار ۱۳۹۵"
💯 عنوان این کتاب «1318» است که وجه تسمیه آن سال ولادت مقام معظم رهبری است و خاطراتی که در این کتاب آمده از سال 1358 تا بهار سال 1395 را شامل می شود. این خاطرات، به اقتضای سخن در مجال های مختلف بر لسان مبارکشان جاری شده است.
🔹 فصل اول کتاب "خاطرات٬کودکی٬ نوجوانی و جوانی٬ تحصیلات" رهبر معظم انقلاب اسلامی را روایت می کند.
🔸 فصل دوم کتاب مربوط به خاطرات رهبر معظم انقلاب از امام خمینی (ره) است.
🔹 فصل سوم با عنوان اوضاع خانواده
🔸فصل چهارم با عنوان "پای درس استاد" مربوط به خاطرات ایشان در دوران طلبگی است.
🔹 فصل پنجم کتاب با عنوان "مبارزات" فعالیت های مبارزاتی مقام معظم رهبری را روایت کرده است.
🔹فصل ششم کتاب خاطرات رهبر معظم انقلاب از دوران ریاست جمهوری است
🔹 فصل هفتم با عنوان "رهبری و مرجعیت"
🔸 فصل هشتم با عنوان "شخصیت ها"
🔸فصل نهم کتاب هم با عنوان "روایت" نام گذاری شده است.
۵۲۴ صفحه|جلد سخت| ۲۷۰۰۰ تومان
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
💠کانال پاتوق کتاب
https://eitaa.com/patogfanosshab
کتاب سرای فانوس شب
📕 کتاب ۱۳۱۸ " خاطراتی از رهبر انقلاب از ۱۳۱۸ تا بهار ۱۳۹۵" 💯 عنوان این کتاب «1318» است که وجه تسم
تعدادی ۲۴ تومانی موجود شد
جلد گالینگور
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
پک ویژه و پیشنهاد عالی برای دوستانی که نذر فرهنگی دارنند
پک ۱۰۰ عددی کتاب سه دقیقه در قیامت
به ارزش مجموع ۱۰۰عدد پشت جلد ۹۵۰۰۰۰ تومان
با تخفیف پاتوق فانوس شب
مجموع ۱۰۰ عدد به علاوه ارسال رایگان فقط ۷۵۰۰۰۰ تومان
👈👈👈👈هزینه بسته بندی و ارسال
رایگان می باشد
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صد_ثانیه_با_کتاب🔊
#من_سرباز_بشار_نیستم
📚ماجرای طلبه ای که سخت دنبال روایات و احادیث معصومین و نشر این روایات در میان جامعه است و برای اخذ مدرک دکتری ادبیات عرب به لبنان سفر میکند و در بازگشت، تقدیر و زمانه او را به سوریه میبرد و در مقابل 12 دختر گمشده سنّی قرار می دهد...
🔹#من_سرباز_بشار_نیستم
🔹#مجید_پورولی_کلشتری
🔹#انتشارات_شهید_کاظمی
۱۵۲صفحه|۱۵۰۰۰تومان
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
💠کانال پاتوق کتاب
https://eitaa.com/patogfanosshab
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
چهار اثر از فلورانس اسکاول شین
مترجم فرشته مهری
ناشر الیا
قیمت ۶۰۰۰۰تومان
زندگی، یک بازی است؛
بیشتر مردم زندگی را پیکار میانگارند. اما زندگی پیکار نیست، بازی است. زندگی، بازی بزرگ داد و ستد است. زیرا آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد. یعنی هر آنچه از آدمی در سخن یا عمل آشکار شود یا بروز کند به خود او باز خواهد گشت؛ و هر چه بدهد بازخواهد گرفت. اگر نفرت بورزد، نفرت به او باز خواهد آمد. و اگر عشق ببخشد، عشق خواهد ستاند. اگر انتقاد کند، از او انتقاد خواهد شد. اگر دروغ بگوید به او دروغ خواهند گفت. و اگر تقلب کند به او حقه خواهند زد. همچنین به ما آموختهاند که قوهی تخیل در بازی زندگی نقشی عمده دارد.
هر آنچه آدمی در خیال خود تصور کند- دیر یا زود- در زندگیاش نمایان میشود. مردی را میشناسم که از مرضی معین که بسیار نادر بود میترسید. او آن قدر به آن مرض اندیشید و دربارهاش مطالعه کرد که آن بیماری آشکارا بدنش را فراگرفت و مرد. او در واقع، قربانی خیالپردازی خود شد
یک کتاب برای شناخت توحیدی
از نگاه فلورانس اسکاول شین
درباره کتاب:
عنوان: مگر چشم تو دریاست!
پدیدآورنده: جواد کلاته عربی
ناشر : شهید کاظمی
قطع : رقعی
نوع جلد : شومیز
تعداد صفحات: 270 صفحه
شابک: 9786226609531
شهیدان جنیدی در خانوادهای مجاهد و روحانی متولد میشوند. پدر شهدا پس از سالها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم در سال 1354 به زادگاهش شهرستان پیشوا بازمیگردد. ایشان پس از انقلاب به پیشنهاد آیتالله محمدی گیلانی و با حکم امام خمینی به امامت جمعه شهرستان رودسر منصوب میشود و بعد از رحلت امام هم با حکم مقام معظم رهبری تا پایان عمرش در سال 1377 در این سنگر مقدس خدمت میکند.
نصرالله، نخستین شهید خانواده جنیدی در سال 1359 در جبهه آبادان به شهادت میرسد. نصرالله جنیدی عضو ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران بود. رضا، کوچکترین پسر خانواده، از بسیج رودسر به جبهه غرب اعزام میرود و در همان اعزام اول به شهادت میرسد. ضدانقلاب با آگاهی از اینکه او فرزند امامجمعه است، بر سر تبادل پیکر او از نیروهای ایرانی طلب پول میکند، اما با مخالفت پدر و مادر شهید روبهرو میشود. محمد، سومین شهید و پسر ارشد خانواده، به عنوان بسیجی لشکر 27 محمد رسولالله (ص) در عملیات خیبر در حالی به شهادت میرسد که برادرش عبدالحمید، ناظر شهادتش است و نمیتواند پیکر برادرش را به عقب برگرداند. در نهایت، عبدالحمید هم پس از سالها تحمل جراحتهای جنگ، در سال 1379 به جمع برادران شهیدش میپیوندد.
بخشهایی از متن این کتاب، به فعالیتهای حاجآقا جنیدی، حاجخانم جنیدی،دامادها و عروسهای این خانواده مجاهد در پشت جبهه میپردازد.
هدایت شده از کتاب سرای فانوس شب
معرفی کتاب
کتاب «مگر چشم تو دریاست!» عنوان کتابی است که اگر چه سرشار از زلال احساس و عاطفه مادرانه در واگویه های مادری شهید داده است؛ اما در عین حال از باطنی بسیار ژرف وعمیق، از توأمان بودن علم وعمل، برخوردار است.
این کتاب، روایت یک مادر است. روایت مادر چهار جوان برومندِ یکی از یکی گیراتر، که روزگاری از زیر قرآن ردشان کرد، آب پشت شان ریخت و ازشان دل کَند و دل نکَند. مادری که وقتی تنهاست، راه می رود، با گوشه چادرش قاب عکس جوان هایش را پاک می کند، درددل هایش را به آنها می گوید و با گوشه همان چادر، چشمش را خشک می کند. اما مادری که وقتی می نشینی کنارش، مثل روزهای اول جنگ، آتشین حرف می زند و وقتی از چهار فرزند شهیدش می گوید، سر بالا می گیرد، محکم حرف می زند و زینب وار روایت فتح می کند.
مادری که وقتی پرپر شدن گل هایش را یکی پس از دیگری می بیند، رمق از پایش می رود، زانو می زند، اما دوباره می ایستد و به راهش ادامه می دهد. مادری که مادری هایش مال وقتی است که تنهاست.
این کتاب، روایت یک همسر است از یک مرد. مردی که وقتی پشت تریبون نماز جمعه می ایستاد و تفنگ به دست مردم را به جنگ و جهاد و حمایت از امام و انقلاب فرا می خواند، خودش پیشاپیش بچه هایش را فرستاده بود جنگ و شهید داده بود.
مردی که پس از شهادت سومین فرزندش، فکر نکرد که دیگر تکلیفش را در قبال اسلام و انقلاب انجام داده و این آخرین فرزندش را بگذارد برای روز پیری، عصایش باشد. کسی که فکر می کرد اگر جانمازش را جلوتر از مردم می اندازد و پیش نمازشان می شود، باید در همه کارهای دیگر هم جلوتر از همان مردم بایستد و پیش قدم شان باشد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «کوموله ها گفته بودند اگر پول بیاورید، بدن شهید را صحیح و سالم تحویل تان می دهیم. آن موقع 30 هزار تومان خیلی بود. حاج آقا خودش رفت کردستان؛ روستای قمچیان. از آنجا زنگ زد و جریان را برایم گفت.
- می گن سی هزار تومن بدید تا شهیدتون رو تحویل بدیم.
- بعد با پول ما برن تجهیزات بگیرن، بر ضد خود ما استفاده کنن؟!!
من یادم نیست، اما کسانی که اطرافم بودند، می گویند شما گفتی «بگو شهید منو آتیش بزنید، اما من به شما پول نمی دم.» من نتوانستم بپذیرم به خاطر پیکر شهیدم به ضدّانقلاب پول بدهم. حاج آقا هم همان اول، تصمیم من را گرفته بود، اما به من زنگ زد تا حرفی باقی نماند. اصلاً خود حاج آقا راضی نبود برای این مسئله به کردستان برود. اجبار و اصرار پاسدارها و برادرم، اسدالله، بود که رفت برای پیدا کردن رضا. ما پول ندادیم و آن ها هم رضا را تحویل نداند و حاج آقا برگشت.
این ماجرا گذشت تا اینکه سیزده ماه بعد، زنگ زدند و گفتند پیکر رضا توی پاک سازی روستا پیدا شده است.»
🆔جهت سفارش
به آیدی مراجعه کنید:
👇👇👇👇
@Patogshohada
شماره تماس
+989373925623
💠کانال پاتوق کتاب
https://eitaa.com/patogfanosshab