eitaa logo
کتاب سرای فانوس شب
4.9هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
492 ویدیو
144 فایل
🕯️فانوس شب🕯️ 💪یعنی کتابه که مارو ازتاریکی نجات میدهد خوشحالیم که کنار ما هستید جهت خرید و پرسش از ما👇 @Patogshohada شماره تماس ۰۹۱۳۳۹۰۲۱۶۵ خوشحال میشم این👇کانال هم عضو بشید @mohamadsadegebadi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸عنوان: 🔸به کوشش: 🔸ناشر: 🔸تعداد صفحات: 584 صفحه 📚برشی از کتاب: حضور نیروی انسانی در زمستان‌ها، علاوه بر جلوگیری از این مشکل، نمایش میزان اقتدار در شرایط سخت هم محسوب می‌شود؛ دشمنی که با دیدن اولین برف عقب می‌کشد، وقتی می‌بیند ما نه تنها عقب نکشیدیم که حتی در کولاک و سرماهای استخوان‌سوز هم دست از مرزهای میهن عزیزمان نکشیده‌ایم و تا آخرین نفس ایستاده‌ایم، کجا جرأت تعرض پیدا می‌کند؟! ما الان در تابستان و اوج گرمای ایران هستیم و اینجا این قدر سرد است، فکرش را بکنید زمستان چه خبر می‌شود؟! وقتی یخ جاده‌های اینجا در اردیبهشت و خرداد با بلدوزر شکسته و راه‌ها باز می‌شود، فکرش را بکنید زمستان‌هایش چگونه است؟ به نظر خودتان دشمنی که حضور بچه‌های ما، در اوج سرمای اینجا را می‌بیند، جرأت نگاه کج به این طرف میله‌های مرزی‌مان را دارد؟! 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ https://eitaa.com/patogfanosshab
هدایت شده از  کتاب سرای فانوس شب
🔸عنوان: 🔸به کوشش: 🔸ناشر: 🔸تعداد صفحات: 584 صفحه 📚برشی از کتاب: حضور نیروی انسانی در زمستان‌ها، علاوه بر جلوگیری از این مشکل، نمایش میزان اقتدار در شرایط سخت هم محسوب می‌شود؛ دشمنی که با دیدن اولین برف عقب می‌کشد، وقتی می‌بیند ما نه تنها عقب نکشیدیم که حتی در کولاک و سرماهای استخوان‌سوز هم دست از مرزهای میهن عزیزمان نکشیده‌ایم و تا آخرین نفس ایستاده‌ایم، کجا جرأت تعرض پیدا می‌کند؟! ما الان در تابستان و اوج گرمای ایران هستیم و اینجا این قدر سرد است، فکرش را بکنید زمستان چه خبر می‌شود؟! وقتی یخ جاده‌های اینجا در اردیبهشت و خرداد با بلدوزر شکسته و راه‌ها باز می‌شود، فکرش را بکنید زمستان‌هایش چگونه است؟ به نظر خودتان دشمنی که حضور بچه‌های ما، در اوج سرمای اینجا را می‌بیند، جرأت نگاه کج به این طرف میله‌های مرزی‌مان را دارد؟! 🆔جهت سفارش به آیدی مراجعه کنید: 👇👇👇👇 @Patogshohada شماره تماس +989373925623 💠کانال پاتوق کتاب ‌ https://eitaa.com/patogfanosshab
📚 برشی از کتاب: از میان تیر و ترکش هایی که از بیخ گوشمان زوزه می کشیدند می دویدیم و تنها آرزویمان رسیدن به یک سنگر بود، همین. هرچه می دویدیم انگار نمی رسیدیم، لامصب انگار راه را کش می دادند. یک لحظه با دیدن راهی که هر چه قدم هایمان را بلندتر می کردیم طولانی تر می شد، فریاد زدم: یا حضرت زینب، یک سنگر نشانمان بده... . 🔹️نام کتاب: [خاطرات داستانی از رشادت شهدای لشکر ۲۵ کربلا] 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: 🔹️تعداد صفحات: ۵۸۳ صفحه 🔹قیمت: ۷۰،۰۰۰ تومان
📚 برشی از کتاب: از میان تیر و ترکش هایی که از بیخ گوشمان زوزه می کشیدند می دویدیم و تنها آرزویمان رسیدن به یک سنگر بود، همین. هرچه می دویدیم انگار نمی رسیدیم، لامصب انگار راه را کش می دادند. یک لحظه با دیدن راهی که هر چه قدم هایمان را بلندتر می کردیم طولانی تر می شد، فریاد زدم: یا حضرت زینب، یک سنگر نشانمان بده... . 🔹️نام کتاب: [خاطرات داستانی از رشادت شهدای لشکر ۲۵ کربلا] 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: 🔹️تعداد صفحات: ۵۸۳ صفحه
📚 برشی از کتاب: از میان تیر و ترکش هایی که از بیخ گوشمان زوزه می کشیدند می دویدیم و تنها آرزویمان رسیدن به یک سنگر بود، همین. هرچه می دویدیم انگار نمی رسیدیم، لامصب انگار راه را کش می دادند. یک لحظه با دیدن راهی که هر چه قدم هایمان را بلندتر می کردیم طولانی تر می شد، فریاد زدم: یا حضرت زینب، یک سنگر نشانمان بده... . 🔹️نام کتاب: [خاطرات داستانی از رشادت شهدای لشکر ۲۵ کربلا] 🔹️به کوشش: 🔹️ناشر: 🔹️تعداد صفحات: ۵۸۳ صفحه