4_6019364981370261434.pdf
4.74M
📗کتاب
#داستان_مریم
زندگینامه و خاطرات شهیده مریم فرهانیان
(خاطراتی از اوائل جنگ و هجوم ارتش بعثی به شهرهای مرزی )
✍نوشته نویسنده توانای دفاع مقدس داود امیریان
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس
@ketab_film_defaa_mogaddas
431321_348.pdf
1.35M
📗کتاب
#پوکه_های_طلایی
خاطرات آزاده جانباز محمود شریعت (نقی پورعلمداری)
#آزادگان
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس
@ketab_film_defaa_mogaddas
4_5933748141219121754.pdf
4.46M
✅کتاب
#پرواز_دیده_بان
✅زندگینامه و خاطرات جانباز
شهــــــ❤️ــــــید حشمت اله حیدری
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا
@ketab_film_defaa_mogaddas
با سلام دوستان عزیز... جهت استفاده از مطالب کانال کتاب فیلم دفاع مقدس با لینک زیر تشریف بیارید تلگرام
سلام و عرض احترام محضر عزیزان و اعضای محترم کانال
@ketab_film_defaa_mogaddas
هدایت شده از الف جهانم حسین(ع)_الیاس جاهد
18.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالگرد عملیات کربلای ۴
غواصان گردان حضرت یونس لشگرمقدس ۱۴ امام حسین ع شب عملیات🌴🌴
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا
@ketab_film_defaa_mogaddas
Mahmoud Karimi - Makon Ey Sobh Tolou.mp3
16.76M
شامگاه سوم دی ماه سالگرد عملیات عاشورایی کربلای ۴🌴مکن ای صبح طلوع🌴
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا
@ketab_film_defaa_mogaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شامگاه سوم دی ماه عملیات خونین
کربلای ۴
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا
@ketab_film_defaa_mogaddas
23.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شام سوم دی ماه سالگرد عملیات عاشورایی کربلای ۴🌴
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا
@ketab_film_defaa_mogaddas
#شهید
#شهدای_دانش_آموز
❤️🌹 فقط 17 سال داشت 🌹❤️
● یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...
● تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته... اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد... زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده
● پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین!«شهیدخرازی» عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید...عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...
● عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم...
🇮🇷کانال کتاب فیلم دفاع مقدس و شهدا
@ketab_film_defaa_mogaddas