نه تو آنی که همانی، نه من آنم که تو دانی :)!

📗 #یادداشت_های_زیر_زمینی 🖋️ ✍🏻 #داستایفسکی 🌱 🎧 #کتاب_صوتی🎙️ قسمت پنجم #کتابینا📚 در ایتا و روبیکا👇: @ketab_ina

از متن های قشنگی که برای ما فرستادید 👇: ای رویای زیبای من ،سلام حرف هایم برخاسته از دل نگاهم مثبت، انگیزه ام برای به دست آوردنت سرشار تو را خیال میکنم... چه روزهایی که دلم خواب عمیق میخواست چه شب هایی که برایت بیداری کشیدم و اشک ریختم ... سر به روی بالش خیس تو را خیال میکنم همه با من و تو دشمن، ولی عیبی ندارد، تنها تو برآیم مهمی همه با من و تو مخالف، ولی عیبی ندارد ،،من تو را خیال میکنم در این عمری که گذشت جنگیدم برای تو در این سن کوچک مو سفید کردم برای تو اما عیبی ندارد من جنگاوری کوچک با موی سفید میجنگم برای تو #نویسنده_کتابینایی: #کالین 🌼 @iiMertyazici #کتابینا📚 در ایتا و روبیکا👇: @ketab_ina

𝐖𝐡𝐞𝐧𝐞𝐯𝐞𝐫 𝐚 𝐩𝐞𝐫𝐬𝐨𝐧 𝐡𝐚𝐬 𝐚 𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭 𝐢𝐧 𝐡𝐢𝐬 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭 𝐭𝐡𝐚𝐭 𝐡𝐞 𝐡𝐚𝐬 𝐭𝐨 𝐤𝐞𝐞𝐩 𝐬𝐞𝐜𝐫𝐞𝐭, 𝐡𝐞 𝐰𝐢𝐥𝐥 𝐛𝐞 𝐜𝐨𝐫𝐫𝐮𝐩𝐭𝐞𝐝. انسان هرگاه رازی در قلب داشته باشد که مجبور به کتمان دائم آن است، به فساد کشانده می‌شود. |👤| بنژامن کنستان #کتابینا📚 در ایتا و روبیکا👇: @ketab_ina

هیچ چیز با سرکوب ازبین نمیرود، برعکس فقط قوی تر میشود سرکوب کردنِ هر چیز، سببِ تشدیدِ جاذبه آن میشود انچه را سرکوب کرده ایم، وارد لایه های عمیق ترِ اگاهی ما میشود و به نحو دیگر سر بر می آورد ...! |✍🏻| #اوشو |📘| الماس های آگاهی 【@ketab_ina】🎭 lı• ــاღ کِــتـابیـنـ •ıl

چو دانا تو را دشمن جان بوَد بهْ از دوست مردی که نادان بوَد |👤| #فردوسی 【@ketab_ina】🎭 lı• ــاღ کِــتـابیـنـ •ıl

یه عزیزی میگفت: « زندگی خودش انقدر سخت هست که رابطه عاشقانه یا دوستانه، نباید سخت ترش کنه. اونا باید باشن تا از زندگیت لذت ببری و شاید کمی آروم شی !» همینقدردرست و قشنگ... #پندانه 【@ketab_ina】🎭 lı• ــاღ کِــتـابیـنـ •ıl

📗 #یادداشت_های_زیر_زمینی 🖋️ ✍🏻 #داستایفسکی 🌱 🎧 #کتاب_صوتی🎙️ قسمت ششم 【@ketab_ina】🎭 lı• ــاღ کِــتـابیـنـ •ıl

سلام دوستای کتابینایی عزیز🥰 این مدت فعالیت کم شده بخاطر اینکه خبرای خوبی توی راهه... دست پر برمیگردیم 😉

بهار بی رخ گلرنگ تو، چه کار آید؟ مرا یک آمدنت به که ده بهار آید #امیرخسرو_دهلوی 【@ketab_ina】🎭 lı• ــاღ کِــتـابیـنـ •ıl

#حکایت ✅ دروازه بانهای زندگی ✍ در سال ۱۹۳۷ در انگلستان یک مسابقه فوتبال بین تیم‌های چلسی و چارلتون بعلت مِه غلیظ در دقیقه 60 متوقف شد. اما «سام‌ بارترام» دروازبان چارلتون 15 دقیقه پس از توقف بازی همچنان درون دروازه بود! زیرا بعلت شلوغی پشت دروازه اش سوت داور را نشنیده بود. او با دست هایی گشاده و با حواس جمع در دروازه می ماند و با دقت به جلو نگاه می کند تا به گمان‌خودش در برابر شوت های حریف غافلگیر نشود. وقتی پانزده دقیقه بعد پلیس ورزشگاه به او نزدیک شد و خبر لغو مسابقه را به او داد سام بارترام با اندوهی عمیق گفت: چه غم انگیز است که دوستانم مرا فراموش کردند در حالی که من داشتم از دروازه آنها حراست می کردم. در طول این مدت فکر می کردم که تیم ما در حال حمله است و به تیم رقیب مجال نزدیک شدن به دروازه ی ما را نداده است. در میدان زندگی چه بسیار بازیکنانی هستند که از دروازه آنها با غیرت و حمیت حراست کردیم اما با مه آلود شدن شرایط در همان لحظه اول میدان را خالی کرده و ما را تنها گذاشته اند. *""حواسمان همیشه به دروازه بانهای زندگیمون باشه* ""👌 【@ketab_ina】🎭 lı• ــاღ کِــتـابیـنـ •ıl