eitaa logo
کتاب پیکِ روشنا 🌱
4.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
384 ویدیو
7 فایل
حال خوش شما با ما 🌱🌱 🌸#اینجا_جای_دنجیست🌸 + 🔹️دستینه های هنری . سوالات و سفارش : @rahil125 مدیر فروشگاه : @roshana21 . ساعت کار فروشگاه ۸ صبح الی ۱۹ . ۰۹۳۷۴۱۶۹۹۴۴ . کانال کتاب کودک👇 https://eitaa.com/joinchat/1049624758C85b1c7abee
مشاهده در ایتا
دانلود
نظرتون چیه ؟! به زودی در روشنا 🌱
••• هم پیکسل 🌱 هم جاکلیدی 🌱 هم تسبیح 🌱 هم آویز 🌱
••• یکی از یکی زیباتر 🌿 پلکسی( شیشه ای )
😍😍😍😍
📚کتاب الماس در تاریکی : کتابی درباره ی کار و تلاش نویسنده : سمانه اخوان به قاچ🍉 خوشمزه از کتاب 👇: علی پشت میز همیشگی نشست و با کتاب‌ هایی که رو به‌ رویش چیده بود، مشغول شد. اما فقط ورق می‌ زد. بی‌ این که کلمه‌ ای از آنها را بخواند. نگاهش بین سطور کتاب می‌ چرخید، اما در دلش چیز دیگری می‌ گذشت. در دلش می‌ گفت نباید همه چیز تمام شود! مگر می‌ شود آن همه تحقیق، آن‌ همه شوق، آن‌ همه تصمیم، هیچ نتیجه‌ ای نداشته باشد! یعنی همه را باید فراموش کرد؟حس می‌ کرد آرزوها و اهدافش بین سطور این کتاب‌ ها زندانی شده‌ اند و قرار نیست از دل این کتاب‌ ها چیزی بیرون بیاید. چیزی که به درد علی، صدرا، طاها و دیگر مردم این جهان بخورد. اما… صفحه ۶۱ ۷۵.۰۰۰ تومان ۱۳۵ صفحه 📲برای ثبت سفارش 👇 @rahil125
📚زخم داوود سوزان ابوالهوی مترجم فاطمه هاشم نژاد 🌼🌱این رمان در سال 2009 عنوان پرفروش ترین کتاب فرانسه را از آن خود کرد و تاکنون به 26 زبان دنیا ترجمه شده است. سوزان ابوالهوی نویسنده ای فلسطینی است که جنگ را تجربه کرده و در رمان «زخم داوود» نیز موضوعات انسانی و اجتماعی را در لابه لای حوادث جنگ روایت می کند. نویسنده در این کتاب زندگی چهار نسل از یک خانواده را برای مخاطب توصیف و تشریح می نماید و در عین این که موضوع مقاومت مردم فلسطین را موضوع اصلی رمانش قرار داده از عشق، ایمان و غرور می نویسد. مؤلف در این کتاب به فلسطین از زاویۀ جدیدی نگریسته است و به نظر می رسد ابوالهوی با نگارش این رمان درصدد است به مخاطب نشان دهد که فلسطین فقط مکانی برای جنگ نیست و انسان هایی که در آن به زندگی خود ادامه می دهند دغدغه های انسانی متفاوتی دارند. ۲۲۰ تومان با تخفیف ۱۱٪ ۱۹۵.۸۰۰ت ۴۰۰ صفحه 📱برای ثبت سفارش 👇 @rahil125
کتاب پیکِ روشنا 🌱
📚زخم داوود #دوباره_آمد سوزان ابوالهوی مترجم فاطمه هاشم نژاد 🌼🌱این رمان در سال 2009 عنوان پرفروش تر
قاچ هایی🍉 از کتاب 👇 🌱آری پرلستین کنار دروازۀ دمشق منتظر بود. جایی‌که پسرها چهار سال پیش برای اولین‌بار همدیگر را دیده بودند. پدر آری پروفسوری آلمانی بود که از دست نازی‌ها به بیت‌المقدس فرار کرده بود و با همسر و پسرش در خانۀ کوچکی زندگی می‌کرد که از فلسطینی‌های سرشناس شهر اجاره کرده بودند. دو پسر در 1937، پشت گاری میوه‌های تازه و قوطی‌های روغن مغازۀ بابل آموند دوست شده بودند. حسن روی سکوی مغازه نشسته بود و کتاب شعری به عربی می‌خواند. پسر یهودی کوچکی با چشم‌های بزرگ، لنگ‌لنگان به‌طرفش رفت. تیشرت قهوه‌ای پاره‌ای پوشیده بود و گوجۀ قرمز بزرگی داشت که با چاقوی جیبی دو نصف کرده بود. نصفش را گاز می‌زد و نصفش را به حسن تعارف کرد. . 🌱هرچند حسن از نظر جسمی خوب رشد کرده بـود، اما در دوازده‌سالگی پسر مریضی بود که ریه‌هایش با هر بار نفس‌کشیدن به خس خس می‌افتاد. دردی که از نفس‌کشیدن حس می‌کرد، او را از گروه پسران خشنِ هم سن‌وسالش دور نگه داشته بـود. ازطـرف دیـگـر، نرم‌خویی و دل‌رحـمـی آری هم باعث تمسخر هم‌کلاسی‌هایش بود. در هر دو نفر حالتی از عقب‌نشینی و تسلیم وجود داشت که آن‌هـا را به همدیگر و به دیگران می‌شناساند. هر دو تنها بودند و هر دو در ایام جوانی و در زبان و دنیای خودشان، دنبال پناهگاهی بین کتاب‌های شعر و داستان و فلسفه می‌گشتند.
چطوره ؟! به زودی در روشنا 🌱
📚حانیه حامد عسکری🌿 🌼🌱کتاب حانیه نوشته حامد عسگری است و توسط دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است. کتاب حانیه ، نوشته هایی از جنس سادگی و شاعرانگی است. گفته هایی که مثل قاصدک سبک بار بر باد ما را از دنیای بوق و آهن و اینستاگرام می برد به لطافت زندگی اطلسی‌ها ، و بوی خوش یاس و به زندگی آنکه بهانه‌ای برای خلقت کائنات بود. روایت رد زخمی که بر گلبرگ نازک گل ماند. ۹۰ تومان ۹۲ صفحه 📲برای ثبت سفارش 👇 @rahil125
کتاب پیکِ روشنا 🌱
📚حانیه حامد عسکری🌿 #دوباره_موجود_شد 🌼🌱کتاب حانیه نوشته حامد عسگری است و توسط دفتر نشر معارف به چاپ
یه قاچ 🍉 خوشمزه راستش خودم هم نمیدانم چه نوشته ام. نمیدانم در کدام دسته ادبی می شود دسته بندی اش کرد. نامه است و نامه را آدم برای عزیزانش می نویسد. من هم نامه نوشته ام برای یک اسم ، یکی که همه مان وقت هایی که خیلی مستاصل می شویم، می رویم سراغش، کسی که قسم راست مان است و هرکس به آن قسم مان بدهد، ردخور ندارد... مگر نه که باید مثل ابوتراب باشم حانیه؟ مگر نه که قرار است راه او را بروم؟ من اینجا وسط مَنهَتَن از کجا خاکی پیدا کنم که دور بینی بالای سرم نباشد و نگوید چه می کنی ؟ بِالفرض هم که پیدا کردم ... می ترسم حانیه ، می ترسم این خاک را بِکنَم و جمجمه ی رییس قبیله ای از سرخپوست ها یا کارگری از سیاهان اتیوپی را ببینم .... می ترسم نبش قبر کنم.... من دلم تنگ است حانیه و دلم می خواهد حرف هایم را مثل ابوتراب زیر خاک دفن کنم ولی اینجا وسط نیویورک ؟ می نویسم حانیه ..... می نویسم.....
من را بین شمشیر و تن دادن به خواری مخیر کرده اند و  بدانید که خواری از ما دور است ... آسَیِّدَ حَسَنْ نَصرُاللٌه حَفَظَهُ‌اللٌه سلام...🌻 ان شالله که حالتون خوبِ خوبِ خوب باشه که هست 🌱
سلام🌿 آفرین بر شما 🌱 کتاب خوب 👌