May 11
•••
دوستان بزرگوار برای اینکه بتونیم این
کار بزرگ رو انجام بدیم باید همه جهادی
بیان پای کار .
خدایی نکرده توفیق ازمون گرفته
میشه و نمیتونیم این کار رو کنیم ها !!!
( خدایا شما کمک کن )
به چند نفر زنگ زدین تاحالا ؟
با پدر و مادر گفتین؟
به برادر و خواهر چی؟
چند تا زبون خیر گذاشتین؟
و...
📚گوشواره های آلبالویی
#نوجوانانه
🌼🌱آقاجان (آقا سید) که پیش نماز مسجد است، می خواهد به جبهه برود. ریحانه سادات 9 ساله حرف های پدر و مادرش را در مورد جبهه رفتن آقاجان میشنود و پوتینهای آقاجان را پنهان میکند تا آقاجان به جبهه نرود. پدر می فهمد که ریحانه سادات پوتین ها را برداشته است به او می گوید اگر من به جبهه نروم فردا دوست هایت می گویند آقاجانت از جنگ میترسد. آقاجان به جبهه می رود و برای ریحانه نامه مینویسد. بعد از دوماه که از رفتن آقاجان به جبهه می گذرد و دیگر خبری از نامه های آقاجان نیست، دایی به جبهه می رود تا خبری از آقاجان بگیرد. اما یک ماه می گذرد و خبری از دایی و آقاجان نمی شود تا اینکه دایی خبر می دهد که اقاجان را پیدا کرده و باهم از جبهه برمی گردند اما برای آقاجان اتفاقی افتاده است که ریحانه را درگیر ماجراهای جدیدی می کند…
به زودی ...
در راه روشنا ...
۱۲۵ ت
۱۸۱ صفحه
📲برای ثبت سفارش 👇
@rahil125
📚جادو پرست
#نوجوانانه #تازه_های_نشر
“گاهی بودن بعضی چیز ها بهتر از نبودشان است”
این جمله بود که فرید را مجاب می کرد هر طور شده زندگی نه چندان خوبش را که در آن “بابا بیکار شده و با دوست های لاتش می چرخد و گیج و خمار به خانه بر می گردد” و “مامانی که انگار جز درست کردن تخم مرغ انگیزه ای برای بچه اش ندارد و به آن اهمیت نمی دهد” نجات دهد.
از دست آن ناله هایی که پس از مرگ پاسبان از خاله ای مخروبه شنیده می شد و خواب را از محله گرفته بود و فرید داخل شدن به آن خانه را بدترین تصمیم زندگی خود می دانست…
۱۵۰.۰۰۰ تومان با تخفیف ۱۱٪
۱۳۳.۵۰۰ تومان
۲۳۶ صفحه
📲برای ثبت سفارش 👇
@rahil125
📚یتیم غوره
#نوجوانانه
🌺🌱اولین سوالی که به ذهن می رسد درباره اسم کتاب است. اسم کتاب به گویش قمی و به معنی: بچه یتیم ریز و فلفلی (برای محبت و دلسوزی و گاهی کنایه از شیطنت) به کار می رود. رمان نوجوان یتیم غوره به قلم فاطمه بختیاری درباره دختری شاد و بازیگوش است که مادربزرگش او را یتیم غوره صدا میزند.
در طی حادثه ای یتیم غوره که بر ترک موتور پدرش سوار بوده، همراه با پدرش تصادف می کند و به کما می رود. در طی مدتی که در کما است در عالم بی هوشی روحش آزادانه به سیر می پردازد و با شخصیت پدر جانبازش و همرزمان شهید پدرش آشنا می شود و اتفاقات زیادی را از سر می گذاراند.
این داستان شیرین برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است و نوجوان را با شخصیت جانبازان و شهدا و جانفشانی های آن ها آشنا می کند.
به زودی
در راه روشنا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••
السلامُ على أصحاب الحُسين...
سلام علیکم و رحمه الله🌱
•••
امشب جلسه ای بود با سخنرانی
حجت الاسلام والمسلمین قنبریان،
نویسنده کتاب نهضت مقدس، اهالی
تپه ی ندبه و استاد درس خارج و ...:
فریاد میزدند که به خدا قسم حساس ترین
لحظات رو در انقلاب اسلامی رو داریم طی میکنیم، می فرمودند به خدا اگه کم کاری کنیم موجب عذاب الهی میشه و ...
📌اصل حرف شون این بود که همه باید در
این میدان باشن اما نیستند، خیلی ها
انگار نه انگار که دشمن صهیونیستی
جبههمقاومت که خون بهترین انسان ها برای
ایجادش ریخته شده رو هدف قرار داده
و بعضی از ماها در خواب غفلت به ادامه
ی زندگی روز مرمون داریم می پردازیم.
.خدایا رحم کن از این بی خیالی😭 🤲
🌿
رفقا شما میخواین چه کار کنین؟
در میانه ی میدان یا نظاره گر میدان ؟!
تمام
•••
بسم الله .شماره ۲۸
خدا برکت بده ان شاالله
آقای س اسدی
مانده ۲۰.۷۵۰.۰۰۰ ت
•••
دوستان یه حرکت جهادی کنین تا
این اتفاق به سرانجام خوبی برسه
به خدا دلم میسوزه تعطیل بشه 😔
•••
۵۰ نفر تلاش کنن کار تمام هست
زبان خودش میتونه ابزار جهاد باشه،
با زبانتون جهاد کنین .
پدر،مادر،برادر، خواهر، دوست و ...
با اینا صحبت کنین و کار رو تموم کنین
اگه تعطیل شد کسی ضرر نمیکنه، بلکه
ماییم که ضررمیکنیم، چرا ؟ چون این توفیق
ازمون گرفته میشه 😔