📚دایره کوچک استعداد
✅ داستانی دربارهی پیدا کردن راه تو برای درخشیدن
📝آیا همه بااستعداد هستند؟ این دایرهی كوچك استعداد اینطور فكر میكند! در واقع، او مصمم است تا به شما كمك كند دایرهی استعداد خودتان را پیدا كنید! او در این كتاب كه پر است از تصویرسازی زیبا، راههای زیادی را كه همه ی آدم ها میتوانند با استفاده از یكی از آنها در زندگیشان بدخشند را به شما نشان می دهد!
✍نویسنده و تصویرگر: دایان اَلبر
🗒تعداد صفحات: ۳۰
📄 مترجم: وحید توکل صدیقی
🔺#ویژه_گروه_الف_ب
#کودکان
💰قیمت: ۴۰,۰۰۰ ت
💢جهت سفارش:
@Roshanak_1
📚کلاغ سفید باغ صنوبر
📝این کتاب داستان هایی جذاب را از کلاغ های باغ صنوبر در خود جای داده، کلاغ های شاداب و خوشحالی که در باغی سرسبز زندگی می کنند و همه شان مثل فامیل هایی خوب همیشه در کنار یکدیگرند. در میان همه ی این کلاغ ها، کلاغی هست که با همه آن ها فرق دارد، او سر تا پا سفید است.
✍نویسنده: عزت اله الوندی و گلنار حسن زاده
🏞تصویرگر: برلیان شمس
🗒تعداد صفحات: ۸۷
📜جنس کاغذ:گلاسه
🔺#ویژه_گروه_ب
#کودکان
💰قیمت: ۶۵,۰۰۰ ت
💢جهت سفارش:
@Roshanak_1
روشنک🌱 " کتاب کودک و نوجوان "
🌻
📍معرفی :
کلاغ ها پرنده های باهوش و با حالی هستند که گروهی زندگی می کنند.بیایید با هم به باغ صنوبری برویم که کلاغ های زیادی در آنجا هست.به تازگی در باغ ،کلاغ سفید خوشگل و با مزه ای به نام قلقلک به دنیا آمده است.هرروز ، برای او و دوستانش کلی ماجراهای شیرین و خوشمزه اتفاق می افتد که بسیار شنیدنی است.قلقلک عاشق دوستی با گل های نازنینی مثل شماست.برای اینکه بیشتر با او آشنا شوید ، بیایید با هم قصه هایش را بخوانیم.
📚 مردی که زبان کبوترها را میدانست
#حاج_قاسم
📝سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در روزگار ما نه فقط یک فرمانده و یک شهید بزرگ، بلکه الگویی برای چندین نسل از یک جامعه است. جامعهای که نمیخواهد در برابر ظلم کودککشان صهیونیست سر خم کند و فرزندان این جامعه، کبوتران سفید آن هستند؛ کودکان معصومی که کتاب حاضر، به زیبایی از علاقۀ آنها به سردار دلها حکایت میکند.
✍نویسنده: نازنین صابری بهداد
🏞تصویرگر: لیلا حیدری
🗒تعداد صفحات: ۲۴
📜جنس کاغذ: گلاسه
🔺#ویژه_گروه_ب_ج
#کودک_و_نوجوان
💰قیمت: ۴۰,۰۰۰ ت
💢جهت سفارش:
@Roshanak_1
روشنک🌱 " کتاب کودک و نوجوان "
📚 مردی که زبان کبوترها را میدانست #حاج_قاسم 📝سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در روزگار ما نه فقط یک فر
🌱
📍توضیحات بیشتر:
کتاب «مردی که زبان کبوترها را میدانست» اثریست داستانی در ژانر کودک که روایتگر ایثار و شجاعت یک قهرمان است؛ قهرمانی که تا پیش از سالهای پایانی عمر و شهادت غرورآفرینش، برای خیلیها هنوز ناشناس بود. این داستان مصوّر دربارۀ دختربچۀ دلپاک و خوشقلبیست به نام زینب. او یکی از بیست هزار نفر مرد و زن و کودک بیگناهیست که در حملۀ جنایتکاران داعشی به عراق، در شهر آمرلی و در حومۀ جنوبی استان کرکوک این کشور، تحت محاصرۀ کامل تروریستها قرار داشت.
📚بوی گل
#مجموعه_قصههای_حنانه
#حجاب
📝مجموعه قصههای حنانه نوشته علی باباجانی است که با تصویرگری گلنار ثروتیان منتشر شده است. این مجموعه داستانهایی جذاب و آموزنده از دختربچه ای به نام حنانه را روایت میکند که با پدر و مادر و برادرش حامد، زندگی میکند.
🗒تعداد صفحات:۱۲
📜جنس کاغذ: گلاسه
🔺#ویژه_گروه_ب
#کودکان
💰قیمت: ۲۲,۰۰۰ ت
💢جهت سفارش:
@Roshanak_1
❌ «دست نزن، آقا دعوا می کنه!».
#تربیت_فرزند
#آموزش_و_تربیت
والدین بسیاری برای کنترل فرزند خود و جلوگیری از خرابکاری در محیط های بیرون از خانه یا مهمانی، از جملهٔ: “اگه دست بزنی یا داد بزنی آقا یا خانم دعوات میکنن”، استفاده می کنند.
با گفتن این جمله اولا والدین نقش خود را کمرنگ می کنند و قدرت خود را پایین می آورند. ثانیا اعتماد به نفس کودک به تدریج با افزایش سن، در محیط های عمومی و اجتماعی به شدت کاهش می یابد.
✅ جملهٔ جایگزین: «ما اجازه نداریم به این وسایل دست بزنیم» و البته خودتان باید دست به کار شوید و فرزند خود را به فعالیتی دیگر مشغول نمایید.
.
اینم خبر خوبمون به شما عزیزای دلم😌
از دیشب یه جوری خوشحالم که نگم براتون...
افتخار میکنم به ایرانِ صلح طلبِ جنگ بلد❤️
#در_پناه_حق
📚#داستان صدای دل پیر بابا
#امام_رضا_ع
📝او در این اثر داستانی نیمه تخیلی ماجرای حضور امام رضا (علیه السلام) در شهر نیشابور روایت کرده است. در این سه روز امام مهمان خانه پیرمردی بودند که گرچه منزل محقری داشت ولی دلش به عشق ولایت و امامت می تپید.ماجرای کتاب مربوط به بلبلک است که تلاش می کنند تا نظر امام را جلب کند و ایشان را به خانه پیرمرد بیاورد. داستانی بسیار زیبا در رابطه با سیره اهل بیت و عشق شیعیان ایران به امام رضا (ع)
✍نویسنده و تصویرگر: #کلر_ژوبرت
🗒تعداد صفحات: ۲۴
📜جنس کاغذ: گلاسه
🔺#ویژه_گروه_ب
#کودکان
💰قیمت:۶۰,۰۰۰ ت
💢جهت سفارش:
@Roshanak_1
روشنک🌱 " کتاب کودک و نوجوان "
✨
📍خلاصه:
بلبلک بال زد و بال زد تا به دروازه ی شهر رسید. از دور کاروان امام را توی بیابان دید. اما دیگر توان پرواز نداشت و همان جا منتظر ماند مردم شهر پیاده یا سواره از کوچه پس کوچهها به طرف بیابان میرفتند.
عصر که شد کاروان کم کم به دروازه رسید. بلبلک دوباره پر کشید بالای کاروان چرخید و چرخید تا بین آن همه آدم امام را پیدا کند. یک دفعه تاپ تاپ دلش تند شد. کمی پایین آمد.
این داستان به شدت زیباست😍
🌿
حواستون به معرفی ها هست دیگه !!!!
درسته؟!
خیلی کتاب کودک های خاصی رو داریم
معرفی میکنیم ها ...
بعد نگین کتاب خوب معرفی کنین😊
.
#تخفیف_ویژه
#خبر_خوب
🌸🌱تخفیف ویژه به مناسبت عملیات
غرور آفرین وعده صادق ...🌱🌸
۲۰٪ تخفیف برای تمام کتاب ها، محصولات فرهنگی و هنری
°• دو شنبه، سه شنبه و چهارشنبه •°
مکان :
🔹️شعبه یک؛ شهر اکبرآباد، روبروی بانک کشاورزی، زیرزمین پاساژ مرحوم سلیمی
🔹️شعبه دو؛ شهر کوار، خیابان الزهرا، جنب مسجد الزهرا
🌼🌼 فروشگاه روشنا 🌼🌼
📲کانال روشنا در ایتا با ۵۰۰۰ عضو👇
@ketab_peyk_roshana