📖کتاب #ادبستان_مطهر در شش فصل تدارک دیده شده است. در انتخاب محتوای هر فصل به دیدگاه­‌های بدیع و ممتاز استاد اشاره شده و از ذکر مطالبی که به اقتضای زمان مکررا بحث و بررسی شده پرهیز شده است، بعلاوه از ارائه مباحث صرفا تئوری اجتناب شده است. 👌سعی نگارنده بر آن بوده است تا در کل کتاب حیث کاربردی و ناظر به فرزند بودن رعایت شود. از این جهت حتی در بحث مبانی تربیت، به مبانی قریب تربیت که جنبه ناظر به عمل تربیتی دارند پرداخته شده است. 📌تبویب، ترتیب و تنظیم مباحث و نیز تیترهای هر بحث از گردآورنده است. همچنین جهت ایجاد انسجام در مباحث، گاها تقطیع­ها و تقدیم و تاخیرهایی در کلام ایجاد شده است. بعلاوه موارد ملال آور و غیر مرتبط یا تکراری حذف شده است. 📌با این وجود متن کتاب جز در موارد اندک که جهت بازسازی محتوا، از مضمون اندیشه‌­های استاد در مواضع مختلف بهره گرفته شده، تقریر استاد است و به مضمون کلام و شیوه تقریر استاد خللی وارد نشده است.

📚کتاب کفشی که لانه ی خانم مرغه شد 📗این اثر #داستان_جذابی است که تلاش دارد به کودکان بیاموزد با بهره جستن از خلاقیت های ذاتی و رهایی نگاه کودکانه از اشیاء و وسایل به ظاهر بلامصرف استفاده های دیگری کنند به گونه ای که بچه ها با خوانش این داستان متوجه این امر مهم می شوند که خیلی از وسایل دور ریز می توانند کاربردهای دیگری در زندگی داشته باشند. 🔸در کل بچه ها با این اثر ارتباط خوبی برقرار کرده اند چراکه #زبان_ساده، #نگاه_کودکانه نسبت به فضای داستان در کنار شخصیت هایی که در قالب حیوانات به خوبی ترسیم شده اند به مخاطبان کمک می کند تا قابلیت های درک بیشتری از فضا پیدا کنند به همین منظور در این داستان بیشتر کارکترها #حیوانات_خانگی استفاده شده که به فضای #تخیلی و #ذهنی کودکان آشناتر و هم نزدیک تر هست. البته استفاده از ظرفیت #قصه_گویی از زبان حیوانات ریشه های تاریخی دارد. 🔆مناسب کودکان: ۵تا۸ سال ✍نویسنده: سمیه سیدیان 📖تعداد صفحات: ۱۶صفحه ▪️ناشر: سوره مهر قیمت: ۳۵.۰۰۰تومان

📌تصاویری از داخل کتاب کفشی که لانه ی خانم مرغه شد

📗کتاب ممل تهرونی (ویژه نوجوان) 🔹کوچه هنوز خلوت بود.آفتاب می تابید و اجازه نمی داد،کسی از خانه بیرون بیاید.ازپیچ کوچه گذشتم و وارد کوچه خودمان شدم.چند قدمی جلو رفتم.از دور نگاهم به در چوبی خانه مان افتاد که نیمه بازگذاشته بودم.دست هایم دردگرفته بودند.چهل،پنجاه قدمی مانده بود که به خانه برسم.پیت را زمین گذاشته  و دست هایم را آزاد کردم. به اسکناس پنج تومانی توی دستم نگاه کردم.اسکناس بین دست من و دسته ی پیت عرق کرده بود و حسابی له و چروکیده شده بود.یکدفعه از پشت سرم صدای پای شنیدم برگشتم و نگاه کردم،کسی نبودمطمئن بودم که صدای پا بود.ترس افتاد توی دلم.هیچ کس توی کوچه نبود. فقط صدای هوهوی داغ نسیم و وزوز مگس های مزاحم می آمد.اسکناس را محکمتر در دستم گرفتم و پیت را برداشتم. دو سه قدم جلو رفتم، دستهایم داشتند میلرزیرند. همانطور که میرفتم، برگشتم و پشت سرم را نگاه کردم.یکدفعه رنگ از رویم پرید. کله ی گنده ای دیدم که کلاه سیاهی داشت و از پشت دیوار پیچ کوچه، سرک کشیده بود و داشت مرا نگاه می کرد.قلبم ایستاد. نزدیک بود نفس کشیدن یادم برود. 📗#کتاب_مَمَل_تهرونی در ۲۰فصل با شما همراه است: کلاه سیاه، آواز آقا، مشتری همیشگی، پری، نگهبان جدید، مثل طرب، قدیمی ترین مسجد، بازداشتگاه، ساختمان بی در و پیکر، اسکناس چروک شده، سرداب وحشتناک و... 🔺ویژه نوجوانان ✍نویسنده: سید سعید هاشمی 📖تعداد صفحات: ۱۶۰صفحه ▪️ناشر: جمال قیمت: ۹۹.۰۰۰تومان