📣مسابقه جدید شبکه پویا
🤝مرکز رسانهای شیرازه با همکاری نشر جمال، مسابقه کتابخوانی مجموعه #کتاب_مثل_ما_مثل_ماه را برگزار میکند. این مجموعه شامل پنج جلد است که هر کدام داستان یکی از #پیامبران_اولوالعزم را با نثری روان و جذاب برای #نوجوانان روایت میکند.
🔰معرفی مجموعه مثل ما مثل ماه
🗯در میان 124هزار پیامبری که خداوند مبعوث کرد پنج پیامبر به عنوان انبیاء #اولوالعزم الهی شناخته میشوند که مقام و منزلتی بیش از دیگران دارند. خداوند برگزیدگان خود را از جنس همان مردمی قرار داد تا که بنا بود هدایت شوند. اگر خداوند به جای انسان فرشته یا جنی را به عنوان رسول خود انتخاب مینمود هدایت یا از روی ترس بود و یا اینکه برای سرپیچی از فرمان الهی بهانهای داشتند. اما #رسولان الهی خود در خط مقدم عمل به فرامین الهی بودند و با زندگی و کردار خود نشان میدادند که طی کردن طریق خداوند ممکن است و انسانی که در همین دنیا زندگی میکند، میخورد و میخوابد میتواند با بندگی خدا به بالاترین #درجات برسد.
✏️روش شرکت در مسابقه
برای شرکت در این پویش کافی است این مجموعه را تهیه کنید و به #سوالات هر جلد که در برگ آخر درج شده است #پاسخ دهید و سپس #طبق_شیوه_نامهای که همان صفحه درج شده است در مسابقه شرکت کنید.
🌸🌸🌸🌸🌸
🔺مناسب ۸تا۱۲سال
✍نویسنده: مسلم ناصری
▪️ناشر: جمال
قیمت هرجلد: ۵۰.۰۰۰تومان
قیمت مجموعه ۵جلدی: ۲۵۰.۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف برای مجموعه ۵جلدی: ۲۳۵.۰۰۰تومان
📚مجموعه ۵جلدی مثل ما مثل ماه
👌این پویش شامل مجموعه پیامبران اولوالعزم است که پنج کتاب را دربرمیگیرد:
📌کتاب اول «#پیامبر_هزار_و_یک_درخت»:
داستان زندگی پیامبری(#حضرت_نوح) است که صدها سال برای هدایت مردمش تلاش کرد.
.................................................
📌کتاب دوم «#پیامبر_تبر_آتشین»: داستان زندگی هیجانانگیز پیامبری(#حضرت_ابراهیم) است که آتش برایش گلستان شد.
.................................................
📌کتاب سوم «#پیامبر_اژدهای_چوبی»:
داستان پیامبری(#حضرت_موسی) است که از قصری زیبا و مجلل فرار کرد اما با یک تکه چوب توانست جادوگران پادشاه را شکست دهد.
.................................................
📌کتاب چهارم «#پیامبر_شفابخش»: داستان پیامبری(#حضرت_عیسی) است که به هر سرزمینی قدم گذاشت بعد از رفتن او بیماری و بدی از آن سرزمین کوچ کرد.
.................................................
📌کتاب پنجم «#پیامبر_گل_سرخ»: داستان پیامبری(#حضرت_محمد) با عطر گل سرخ است. پیامبری که مهربانیاش مانند عطر گل سرخ در سرزمین مکه جاری شده است.
خبر📣خبر📣خبر📣
برین کنارکه کلی خبرخوب واسه خانم هایی که عاشق هنرهستن داریم😍😍
یه گروه باکلی آموزش خیاطی وکلی ترفندهای جورواجور از گلدوزی وجواهردوزی وچهل تیکه دوزی وهرچیز دیگه ای که به خیاطی مربوط میشه
هرروز باکلی آموزش خفن درکنارتونیم💫
💥اگه دوست داری یه هنرمندبشی که تازه باهنرت درآمدهم داشته باشی 💥
پس سریع عضوشو👇
https://eitaa.com/joinchat/3556966892C341e7c9c5a
اگر دوست داری تو خونه خیلی راحت دارآمد داشته باشی و یه هنرخوب یاد داشته باشی .
توی این کانال از اموزش و سفارش انواع لباس های زنانه و دخترانه گرفته تا دوخت کوسن و سرویس اشپزخونه و....
بیاتوی این کانال اموزش خیاطی باکلی ترفند 👇🏻👇🏻👇🏻
@jurvajurr
فروشگاه عفاف وحجاب 🧕حنانه به ایتا پیوست 🤩
📣📣📣📣خاااانمااا📣📣📣📣
🔥هرکی انلاینه یه دقیقه⏰بره تو این کانال 😱
🔱 اخه میگن اینجا #تنوع کارهاش حرف نداره🤫👇
⚜انواع چادرساده و عبایی🥰
⚜انواع شال و روسری🧕
⚜ساق دست 🥰
⚜گیره روسری🤩
⚜انواع مانتو🧥
⭕️اگه دنبال یه فروشگاه کامل میگردی اینجاست😉👇
https://eitaa.com/joinchat/3536060430Cffc06f42f3
در زندگی اش هر گاه با مشکل مواجه می شد، با کتاب آن مشکل را برطرف می کرد. یکی از تأسفاتی که همیشه می خورد، این بود که می گفت: « من از سال ۸۵ که وارد موسسه شهید کاظمی شدم، دنیای جدیدی به روی من باز شد. پشیمان هستم که چرا از بچگی کتابخوان نبودم.»
#شهید_محسن_حججی
#سرمشق
🌹 با این شهید، بیشتر آشنا شوید
https://manvaketab.com/book/247782/
❣️ #شهیده_راضیه_کشاورز، عاشق و دلداده حضرت زهرا «س» ، بعد از حادثه انفجار کانون رهپویان وصال شیراز، هیجده روز منتظر مهر قبولی خانم حضرت زهرا (س) موند. بعد از 18 روز به عدد سالهای عمرمادر مظلومهمان زهرا «س» ، دقیقا با سینه ای خورد شده و پهلویی پاره شده و ۱۸ روز خس خس نفسهای دردناک، به دیدار حق شتافت و چهاردهمین شهید کانون رهپویان وصال شیراز شد.
💠 ماجرا برمیگرد به تو نیمہهای شهریور، دختری بہ دنیا میاد کہ چشماش آسمونے بودن، مال زمین نبود، آسمونے بودن آرزوهاش از عمق چشماش معلوم بود، تا اینکہ توی شونزدهمین بهار زندگیش بہ آرزوش میرسہ و یہ روزی میشہ، الگوی دخترای ۱۶ سالہ.
📖 راض بابا
✍️ به قلم: طاهره کوهکن
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
@ketabejonoob
📌 اتفاقات #کربلا یکی یکی از مقابل چشمانم رد میشد و من مانند کسی که عزیزش را از دست داده گریه میکردم. تا به حال توصیف اتفاقات دلخراش بسیاری را شنیده بودم اما هیچ وقت این طور گریه نکرده بودم. تغییر حالت #قلبم را میفهمیدم #عشقی در دلم به وجود آمده بود که نمیتوانستم نادیدهاش بگیرم.
⭕️ میدانستم من دیگر کامیلای قبلی نیستم، کامیلای قبل از خواندن کتاب کامیلای قبل از آشنایی با انسانی به نام #حسین هیچ وقت هم کامیلای قبلی نمیشوم.
👈 زنی روی صندلی کناریام نشسته بود. دستمالی به طرفم گرفت و با حالت غصه داری به من نگاه میکرد. تازه به خودم آمدم به اطرافم نگاه کردم و دیدم یکی دو نفر دیگر هم با حالت ناراحتی به من نگاه میکنند.
⭕️ زن پرسید: «چیزی شده؟» نمیتوانستم حرف بزنم. با این که گریه کرده بودم هنوز راه گلویم باز نشده بود با اشاره سر گفتم:«نه» به #کتاب اشاره کردم آب دهانم را قورت دادم و گفتم به خاطر این داستان #غصهدار است. خیلی دوست داشتم به همه کسانی که در مترو بودند بگویم من با #اسلام آشنا شدهام، با انسانی به نام #حسین.