طبق خوابی که دیده بودم آقامصطفی ۴بار رفت عراق، هر بار که میآمد باز مشتاق بود که برود، دفعه چهارمی که از عراق برگشت گفت:
«اسم نوشتم برم سوریه.»
اوایل، هر دو هفته یکبار میرفت تهران. بعد شد هفتهای یکبار، میگفتند: «فلان سردار فلان روز میآید، بیاید از شما تست بگیرد شاید از همینجا اعزام شوید.»
همیشه ساک و کولهپشتیاش آماده بود. برمیداشت میرفت تهران، به این امید که از همانجا اعزام شود. اغلب برای صرفهجویی در هزینهها با قطارهای اتوبوسی میرفت، گاهی حتی صندلی برای نشستن گیرش نمیآمد.
چون در هفته ۳یا ۴روز بیشتر سرکار نمیرفت، مجبور بودیم خرج و دخلمان را با هم برابر کنیم. بیتابیها و بیقراریهای آقامصطفی کسانی که مخالف رفتن او بودند را راضی کرده بود.
#رویای_بیداری ، تاریخ شفاهی زنان قهرمان، خاطرات شفاهی #زینب_عارفی؛ همسر شهید مدافع حرم #مصطفی_عارفی را روایت میکند.
تعداد صفحه: ۴۱۷
قیمت پشت جلد: ۳۵۰۰۰
فروش جهادی: ۲۸۰۰۰
@ketabe_jahadi
سفارش کتاب👇👇👇
@majid_1332
اطلاع از موجودی کتابها، قیمت و شرایط ارسال👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1776681026C03d42ea8d8
طبق خوابی که دیده بودم آقامصطفی ۴بار رفت عراق، هر بار که میآمد باز مشتاق بود که برود، دفعه چهارمی که از عراق برگشت گفت:
«اسم نوشتم برم سوریه.»
اوایل، هر دو هفته یکبار میرفت تهران. بعد شد هفتهای یکبار، میگفتند: «فلان سردار فلان روز میآید، بیاید از شما تست بگیرد شاید از همینجا اعزام شوید.»
همیشه ساک و کولهپشتیاش آماده بود. برمیداشت میرفت تهران، به این امید که از همانجا اعزام شود. اغلب برای صرفهجویی در هزینهها با قطارهای اتوبوسی میرفت، گاهی حتی صندلی برای نشستن گیرش نمیآمد.
چون در هفته ۳یا ۴روز بیشتر سرکار نمیرفت، مجبور بودیم خرج و دخلمان را با هم برابر کنیم. بیتابیها و بیقراریهای آقامصطفی کسانی که مخالف رفتن او بودند را راضی کرده بود.
#رویای_بیداری ، تاریخ شفاهی زنان قهرمان، خاطرات شفاهی #زینب_عارفی؛ همسر شهید مدافع حرم #مصطفی_عارفی را روایت میکند.
تعداد صفحه: ۴۱۷
قیمت پشت جلد: ۳۵۰۰۰
فروش جهادی: ۳۲۰۰۰
https://eitaa.com/joinchat/933101601Cd1dfa711d4
سفارش کتاب👇👇👇
@majid_1332
اطلاع از موجودی کتابها، قیمت و شرایط ارسال👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1776681026C03d42ea8d8