📚نام کتاب: کریستوفر
🖋نویسنده: آمنه پازکی
📑انتشارات: شهر کتابخون
📓تعداد صفحات: ۳۸۲
📖توضیحات:
یکی بود یکی نبود،
در روزگاری نه چندان دور و در جایی نه چندان نزدیک،
یک مرد جوان سرسخت بود که یاد گرفته بود قلبش را دور بیاندازد اما از خوب روزگار ناگهان عاشق شد؛
به محض اینکه چشمش به آن دختر افتاد چیزی در دلش فرو ریخت...
اول فکر می کرد همه دنیا در همین احساس دلچسب شیرین خلاصه شده اما شروع ماجرا از آنجایی بود که «کریستوفر نگاهش به عکس روی پرونده خیره ماند.» و برای این نگاه بی موقع بارها و بارها جانش به لب آمد.
کریستوفر همیلتون مامور ارشد ام آی ۵ بود که به راهپیمایی اربعین رفت و... ناگهان عاشق شد، درد و رنج های زیادی کشید شد و تا ابد با این عشق حقیقی ماند.
#اربعین #عشق #امام_حسین
📗📘📙
@ketabe_khoub
آنها که به کربلا میروند چشم جدیدی برای دیدن عالم پیدا میکنند. بزرگترین پاداش آنها امکان تماشای چیزهایی است که دیگران از تماشای آن محرومند و بزرگترین لذت آنها محو شدن در این تماشاست.
ما قرنهاست به این تماشا دعوت شدهایم. اهل تماشا در لحظهی باشکوه حضور خود نمیدانند که در چه خلسهای فرو رفتهاند. اما آنگاه که از ضیافت تماشا بازمیگردند روزها و شبها به یاد آن خلسهی بیتکرار آه تمنّا و حسرت از جان برمیآرند.
لحظهی اشک، همان لحظهی کنار رفتن پرده و آغاز تماشاست. اشک تمنای تماشاست. گویی جانها چون جامهای پر از آب در لحظهی قرار گرفتن در شعاع نور حرم، به جوش میآیند و از چشمها سرریز میشوند.
گویی تمام زندگی ما تمهید و مقدمه و تلاشی است برای عزیمت به این سفر تماشایی.
و #کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها...
✍وحید یامین پور
#اربعین #امام_حسین #کربلا
@ketabe_khoub