#کتاب_خوب .
🕊مرحوم حاج محمد یزدی عاشق و شیفته امام حسین علیه السلام بود. وقتی صدام جنایتکار با زور ایرانی ها را از عراق بیرون می کرد مامورین درِ خانه ایشان رفتند و گفتند: باید برود ایران، این جا حق ماندن ندارد. وقتی حاج محمد به خانه برمیگردد به او میگویند: مامورین صدام آمده اند و گفتند باید به ایران برگردیم. اگر نرویم، تو و همه ما را می کشند.
.
بالاخره حاج محمد را آماده می کنند به ایران بیاید. ایشان هم به حرم سید الشهدا علیه السلام می رود تا خداحافظی کند. می گوید: حسین جان چاره ای ندارم. همه فامیل جمع شده اند می گویند: باید بروی. ایشان می آمد ضریح را می بوسید و رها می کرد. دوباره کنار ضریح می رفت می دید نمی تواند از امام حسین علیه السلام دل بکند می گفت: کجا بروم؟
.
نمی توانست جدا شود. فریاد و سوز و گدازش بلند شد. در این هنگام آقا امام حسین را در عالم مکاشفه زیارت کرد. آقا امام حسین علیه السلام به شعله عشق حاج محمد یزدی آب ریختند و گفتند: ناراحت نباش. به ایران برو هر کجای ایران چادری زدند و هر کجای ایران مجلس مرا برپا کردند آن جا زیر قبه من است. آن جا کربلاست و دعا در آن مستجاب است.
.
#حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_ارباب
بخشی از کتاب رمز و راز کربلا
📗📘📙
@ketabe_khoob
🥀
شیخ اشک می ریخت و دست راستش را برای تاکید سوی مردم دراز می کرد و می گفت:" دامان حسین را رها نکنید. هزار هزار هم که عبادت کنید، باز هم به توسل به آقای شهیدمان محتاجید....
...بدانید که برای عالی شدن جنستان باید بر حسین گریه کنید. هیچ چیز مثل اشک این شاکله را درست نمی کند."
🥀
#حسین
#شب_زیارتی_ارباب
#دلتنگ_حرم
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین
#نخل_و_نارنج