کتاب خیلی اتفاقی به دستم نرسید، خب با خبر بودم از زحمتی که براش کشیده شده و مشتاق بودم ببینم چی از آب دراومده، خیلی زود شروع کردم به خوندنش، من عادت دارم توی کتابام دور عباراتی که برام جالب و قابل تامله خط می‌کشم. حتی این بلا رو سر مفاتیحمم میارم😅 سعی کردم با قرآن چنین کاری نکنم. یکم که جلو رفتم دیدم با وجود اینکه به تناسب رشته ام، به کتب حدیثی مراجعه می‌کنم، اما بعضی از روایات رو اصلا ندیدم. انتخاب موضوعات خیلی نظرمو جلب می‌کرد، هر صفحه ای می‌خوندم میگفتم این خییییلی مهمه و ته کتاب تو فهرست علامت می‌زدم. کم کم از دستم در رفت و سر و کله ی ایموجی و قلب و ستاره تو حاشیه ی سفید صفحه ی روایات پیدا شد. توی هر صفحه خیلی ساده توضیح داده بود که این موضوع توی این آیات اومده و نظر قرآن و اهل بیت به این موضوع چیه؟ و بعد تو بودی و لذت نابِ بی‌واسطه روایت خوندن. همیشه روایت خوانی خیلی بیشتر برام لذت بخش بود، تا اینکه از زبان سخنران بخوام اونو بشنوم. یا اینکه بعضی کتاب ها، پر بود از شرح و توضیح، لابلای صفحه ها به زور باید حدیث و آیه پیدا می‌کردی. خب بعضی ازین توضیحات به نظر من حالا خیلی هم ضروری نبود🙈 وقتی روایات مختلف توی یه موضوع رو میخونی، ابعاد ماجرا بهتر برات روشن می‌شه و برات یه منظومه ی فکری می‌سازه از خوندن بعضی روایات خوف به دلم میومد و از خوندن بعضی هاش قند تو دلم آب می‌شد و امیدش چراغ دلم می‌شد. ارزش ها و ضد ارزش ها رو قشنگ دسته بندیِ کرده بود. فردی، اخلاقی، اجتماعی، و حتی اقتصادی و سیاسی و آیینی روایاتی که زیردسته ی مبانی بودند، چراغ ذهنم رو روشن میکرد. چه اونایی که معرفت شناختی و انسان شناسی بودن، چه اونا که هستی شناسی و دین شناسی بودند. به بعضی صفحه ها که می‌رسیدم، دلم می‌خواست فریاد بزنم و همه اهل عالم رو از درک نابی که داشتم باخبر کنم. همین کارم کردم 😅 ازشون تو سخنرانی هام استفاده می‌کردم. و می‌دیدم که هیجان زدگی من و محبین اهل بیت مشترکه. وقتایی که تدبر در قرآن نمی‌گفتم، ترجیح می‌دادم از روی این کتاب سخنرانی کنم. چون می‌دونستم دیگران هم مثل من دوست دارن مستقیم سر سفره ی اهل بیت بشینند. از فهرستِ انتهای کتاب خیلی استفاده میکردم. موضوعاتی که با مخاطبم و مباحث روز، تناسب بیشتری داشت به راحتی انتخاب می‌کردم. اون موقع ها عضو یه تیم تربیت مربی نوجوان بودم، که بحث های استادش، پیرامون دلبری از مخاطب نوجوان می‌چرخید‌. چون قلب نوجوان زمین خالیه، و مال کسیه که زودتر تو قلبش دونه بکاره. تو ذهنم میومد که بعضی از این قاعده هایی که حاج آقا می‌گن رو توی کتاب روایاتی راجع بهش دیدم. این شد که یه دور دیگه تورق کتاب رو شروع کردم. دنبال روایاتی می‌گشتم که بهمون یاد بده با رعایت چه نکاتی می‌تونیم قلب دیگران رو فتح کنیم. عکس اون صفحات و این روایات رو با عنوان #روایت_فتح منتشر می‌کردم. دوستانم خیلی لذت می‌بردند. بعضاً می‌پرسیدند این چه کتابیه که عکسش رو می‌ذاری، کجا می‌تونیم تهیه کنیم. خب اون موقع چاپ کتاب به اتمام رسیده بود و حسرت به دل خیلی ها موند.😅 الآنم خیلی مشتاقم این ویراست جدید رو، که توضیحات فرهنگ سبک زندگیش با دقت بیشتری به نگارش دراومده و بعضی از صفحات روایات و موضوعاتش تغییر کرده به هههمممههه معرفی کنم، چون دوست دارم لذت و شیرینی که من چشیدم، بقیه هم بچشن☺️ @ketabe_zendegani