eitaa logo
کتاب بندگی 🕋
187 دنبال‌کننده
221 عکس
0 ویدیو
2 فایل
🌼🌸 بسم اللّٰه الرحمن الرحیم 🌸🌼 📢 کانال جلسات تفسیر ( تفسیر تربیتی و بینشی ) 🎙 حجت الاسلام و المسلمین محمد هادی مصلحی (دام عزّه) ارتباط با مدیر کانال 🆔 @bandegi_admin دیگر مباحث معرفتی ( طریق بندگی ) 🆔 @tarighebandegi
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 | سوره مبارکه یوسف 🎙 🗒 مباحث جلسه ۹ | بخش اول : 🌿 وزیر دارایی و اقتصاد مصر یوسف را خرید. 🌿 برخی گفته‌اند یوسف در آن هنگام ۱۷ ساله بوده؛ ۱۳ سال هم در خانه عزیز مصر بوده؛ پس زمانی که ۳۰ سال داشت به عنوان وزیر انتخاب شد. 📕 برخی اصرار دارند بگویند با توجه به عبارت عزیز مصر که دستور داد «أَكْرِمي‏ مَثْواهُ» (جایگاه او را گرامی دار)، پس آنجا که یوسف می گوید «إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ» مراد یوسف از ربّ، عزیز مصر است که علامه طباطبایی نکاتی را بیان می‌فرمایند. 📕 آن عظمتی که از توحید و خدا در نویسنده تفسیر المیزان و همچنین خواننده این تفسیر هست، به این شدت در برخی از تفاسیر نیست. 🦋 در آن روزگاران برخورد با غلام و برده فرقی با حیوان نداشت. اینکه این قدر به یوسف بهاء داده شد بخاطر زیبایی حیرت‌آور او بود که علاوه بر آن خلقت زیبا، خُلق زیبا هم به او عنایت شده بود. 🦋 خدا باید در خلقت یوسف سنگ تمام بگذارد تا عزیز مصر جذب او شود و در نقشه خدا نقش ایفا کند. اگر در این نقشه، زیبایی آن چنانی لازم نبود خدا نمی‌داد. خیلی حرف هست که یک عزیز آرزو کند بچه‌ای به او نفع برساند «عَسى‏ أَنْ يَنْفَعَنا» 🛠 خدا تمام ارکانی که هدایت الهی را به دیگران نشان دهد به یوسف داد. حضرت موسی نیز برای هدایت مردم نیاز به عصا و اژدها داشت. خدا به او عصا و اژدها داد و به یوسف چهره زیبا. به هر کسی ابزار نیاز خودش را داده است. 🛠 توجه به این نکته بسیار مهم است که «کار خدا دقیق است؛ نه اضافه‌کاری می‌کند و نه کم‌کاری»؛ چهره‌ای که به یوسف داده بی‌حکمت نیست، بلکه جزء نقشه خداست. همانگونه که یک پیامبر نیاز به زنده کردن مرده داشت و دیگری نیاز به عصا، یوسف نیاز به زیبایی و شخصیت کاریزماتیک دارد. تمام کار‌های خدا دقیق است. 🌲 هیچ چیزی از تحت سلطه خدا خارج نیست. برخی خیال می‌کنند اسباب، مستقل از خدا کار می‌کند در حالی که آتش هم در هر بار به اذن خدا می‌سوزاند. هر زمانی خواست اذن سوزاندن نمی‌دهد؛ مثل ماجرای سوزاندن ابراهیم. اینکه اسباب غالبا کار می‌کنند به این معنا نیست که مستقل از خدا هستند بلکه قدرت قاهره‌ای ما فوق همه اسباب است. «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ» 🌲 کنار رود ایستادند در حالی که فرعون پشت سرشان بود. قرآن می‌خواهد «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ» را به همگان نشان دهد. خداوند قادر متعال بر اسباب غلبه دارد و در زمان لازم، آنها را از کار می‌اندازد تا نشان دهد همه کاره عالم، تنها اوست. ┄┄┄┄┄•❁🌸❁•┄┄┄┄┄ 🆔 @ketabebandegi 🆔 @tarighebandegi
سوره یوسف ۰۹ _ بخش دوم [کیفیت کم].mp3
6.29M
📕 تفسیر سوره مبارکه یوسف 🎧 جلسه ۹ | بخش دوم 🏷 آیه ۲۲ 📅 ۱۳۹۸/۰۲/۲۱ 🖌 اتمام نعمت حُکم و علم با حرکت اختیاری انسان 🖌 حرکت سریع در مسیر بندگی با نعمت حُکم و علم الهی 🖌 توجه انحصاری یوسف به خداوند در هنگام مواجهه با گناه ┄┅┅ ✨❀🌸❀✨ ┅┅┄ 🆔 @ketabebandegi 🆔 @tarighebandegi
📖 | سوره مبارکه یوسف 🎙 🗒 مباحث جلسه ۹ | بخش دوم : 🔖 (صفحه ۱) 📚 توضیح واژگان: ▫️ أشُدَّ: وقتی فرد از حالت بچگی خارج شده و به محکمی و شدت رسیده باشد؛ یعنی در جامعه تبدیل به مردی شده که می‌تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. ▫️ حکم: برخی گفتند مراد از آن «حکمت» است و برخی گفتند مراد «نبوت»؛ البته شاید هم گفته شود: حکمت مقدمه نبوت است. 💡 ظاهرا نعمت حُکم و علم نیز از مصادیق اتمام نعمت باشد. بخشی از این اتمام نعمت‌ها با حرکت انسان شکل می‌گیرد. چرا که در ادامه آیه می‌فرماید: «وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ». یعنی این نعمت را به عنوان جزا به او می‌دهند. او حرکت‌هایی در بندگی کرد که ما این نعمت را به او دادیم. 💡 حکمت و علم حرکت انسان را چندصد برابر سریع‌تر می‌کند. این‌ها علم لدنی و الهی‌اند و از این رو خیلی به کار می‌آیند. با این دو، انسان راحت می‌شود چون منتهای خیلی از امور را فهمیده و دیگر سردرگم نمی‌شود. 💡 شخصی که این نعمت به او داده شده، دنبال کیف کردن نیست؛ بلکه حرکتش در مسیر بندگی خیلی راحت‌تر و عمیق‌تر می‌شود. 💡 اگر هم قبول کردیم که موتور محرّکِ سیر الی الله فکر است، خود این حکمت و علم باعث می‌شود بیشتر بفهمد و محبت بیشتری به خداوند پیدا کند. از این رو در سیر الی الله خیلی به کار می‌آید. 💡 بعضی مواقع اگر حکمت پشت پرده تک‌تک حوادث را بداند، حادثه‌ای که خداوند برنامه‌ریزی کرده تا در آینده اجرا کند، وقتی این شخص می‌بیند به ظاهر شرایط و اسباب مهیا نیست اما به یک باره خدا همه اسباب را مهیا می‌کند، به شگفتی از این همه قدرت خدا دهانش باز می‌ماند. 🌱 مثل جریانی که نقل می‌کنند -که البته مثل لطیفه هم هست و برخی هم میگویند روایت شده است: حضرت عزرائیل آمد تا جان فردی را بگیرد. شخصی او را دید و ترسید. خدمت حضرت سلیمان رفت و قالیچه حضرت را گرفت و هزاران کیلومتر دورتر رفت. فردایش عزرائیل سراغ او به آن سرزمین دور آمد. به آن شخص گفت دیروز تعجب کردم که تو چگونه آنجا بودی در حالی که از طرف خدا مأمور بودم فردا جان تو را در هزاران کیلومتر آن طرف‌تر بگیرم. دیروز که آنجا تو را دیدم باید جان فردی دیگر را می‌گرفتم و تعجب کردم که چطور تا فردا این مسافت طولانی را طی خواهی کرد. 🌱 در واقع آن نقشه ای بود که خداوند طراحی کرده. وقتی عزرائیل این جریان و این کار مسبّب الاسباب را دید، ایمان و باوَر عزرائیل به چه کسی بیشتر می‌شود؟ این‌جاست که محبتش به خدا بیشتر شده وسلوکش قوی‌تر می‌گردد. 🌱 انسانی هم که این نعمت را دارد و جعبه سیاه اینگونه امور را می‌داند باعث می‌شود که تمام فکر و قلبش را خدا بگیرد و بقیه را هیچ ببیند. به خود بگوید بقیه نه تدبیر بلد هستند و نه مدیریت و نه نقشه چیدن. اما در مقابل، خدا را ببیند که چکار میکند و چطور نقشه می‌چیند. 🌱 از این روست که این علم و حکمت برای فرد مفید است. نه اینکه بازیچه‌ای باشد برای قدرت بیشترش در دنیا. 🌱 وقتی این اولیای خدا پشت تمام حوادث عالم را بدانند و به عیان مدیریت لحظه به لحظه او را ببینند که چطور همه را هم زمان مدیریت می‌کند، به نظر شما این شخص چطور غرق خدا می‌شود؟ 🌱 علامه می‌فرماید که اینگونه افراد چون غرق در مدیریت خداوند در یکی از عرصه‌های تکوین، تشریع یا تقدیر هستند به همه چیز به شکل آیه می‌نگرند و دچار غفلت نمی‌شوند. همه‌جا برایشان حضور است. 🌺 نعمت حکم و علم غیر از معجزه است. مثل عصا و زیبایی نیست. این یک چیزی هست که «كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» به همه محسنین می‌دهند و چون برای سلوکشان مفید است، مشترک می‌باشد. 🌺 در تجرد روح هم انسان وسعت علمش بیشتر می‌شود. چون با تجرد می‌تواند یک کارهایی بکند و در پی آن خدا را بیشتر ببیند. همه این ها برای سلوک الی الله است ولا غیر. همین حکم و علم دادن هم جزئی از مخلَص سازی است. 🕊 علامه دیوانه‌وار توضیح می‌دهد که آن لحظه‌ای که یوسف با گناه روبرو می‌شود، آن هم چه گناهی! یوسف هم که جوان، هنگام مواجهه نه زلیخا را می‌بیند و می‌فهمد و نه پوتیفار را و نه حتی خودش را، بلکه فقط خدا را می‌بیند و می‌فهمد؛ از همین رو صاف می‌گوید: «مَعَاذَ اللَّهِ». 🕊 هنر این است که در اوج فشار، نفسش فقط متوجه خداست. حتی متوجه خودش هم نیست. مثل حضرت یعقوب که گفت: «وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ». این یعنی رشد. نه اینکه بخواهد لفاظی کند و صرف گفتن باشد، بلکه حقیقتا روی به خدا دارد. 🕊 اینجا را با حضرت مریم مقایسه می‌کند: حضرت یوسف گفت: «مَعَاذَ اللَّهِ»، ولی حضرت مریم مثل حضرت یوسف نبود و گفت: «إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَٰنِ». «إِنِّي» را آورد. حواسش هنوز در خودش است. آن زمان هنوز کامل غرق در خداوند نشده بود. 🕊 قرآن کتاب کشاندن بنده به سمت خداست. از سطح پایین دارد تا برسد به سطح بالا. 🖇 ادامه دارد... ┄┄┄┄┄•❁🌸❁•┄┄┄┄┄ 🆔 @ketabebandegi 🆔 @tarighebandegi
📖 | سوره مبارکه یوسف 🎙 📜 ادامه مباحث جلسه ۹ | بخش دوم : 🔖 (صفحه ۲) 🌺 اگر علم و حکمت را به کسی که در مسیر بندگی خدا نیفتاده بدهند، برای او فایده ندارد. چرا که علم و حکمت را دو دستی تحویل نفس «أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» می‌دهد و می‌خواهد از آن در همین دنیا استفاده کند. 🌺 از این رو علم و حکمت برای اخروی‌ها می‌آید نه دنیوی‌ها. کاملا و صددرصد باید به دنیا بی میل باشد و برای اوج حرکتش استفاده کند. 🍀 خداوند متعال «وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» را نفرموده که دل شما را بسوزاند؛ می‌خواهد مسیر را به تو نشان دهد و بگوید که برای تو هم هست. پس تو هم «محسن» شو! «كَذَٰلِكَ نَجْزِي». 🍀 اینها نعمت است. نعمت این است که آدم بتواند با آن سلوک الی الله را قوی‌تر و عمیق‌تر انجام دهد تا توجهش به خدا، دائمی و سرمدی شود. نه اینکه یک روز بیاید حضور بزند و یک روز غیبت. یک روز حضور و بیست روز غیبت. یک ماه رمضان حضور و یازده ماه غیبت. بلکه صبح و ظهر و شب، چه بیدار باشد و چه خواب، فقط و فقط فکرش غرق یاد خداست. 🍀 نگاه امیرالمؤمنین را در دعای صباح ببینیم: «وَ اَيْقَظَنِي إلَي مَا مَنَحَنِي بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ إِحْسَانِهِ» نگرش حضرت برای بیداری در روز و روز جدید این است که من را بیدار کردی تا دوباره احسان و منّت خودت را به من نشان بدهی. خدابینی جدید. منّت‌بینی جدید. احسان‌دیدن جدید. من بنده‌ام. می‌خواهم در روز بنشینم و خدا را تماشا کنم. 🍀 این یکی از جزاهای محسنین است. برای همه‌شان هم هست اما به اندازه حرکتشان. برایشان مفید است. سطح معرفتش به خدا بالاتر می‌رود. 🍀 به درد کسی می‌خورد که در مسیر باشد. به ضرر کسی هست که در مسیر نباشد. اگر اینها را به من و امثال من نمی‌دهند دلیلش این است که چنین چیزی به ضرر شما است. دوباره در همان نفس اماره استفاده می‌کنی و خراب می‌کنی. 🍀 اینگونه علم‌ها را مرتاض‌های هندی ندارند. آنها چیزهای دیگری پیدا می‌کنند نه اینها را. آنها نهایتاً با رَمل و جَفر یا چیزهای دیگر حادثه را پیدا می‌کنند ولی اصل کاری که به توحید ربط دارد، یعنی «حکمت» را، نمی‌توانند پیدا کنند. از این رو هیچ فایده‌ای ندارد و بلکه بعضی مواقع به ضرر هم هست. نه تنها در مسیر بندگی رشدشان نمی‌دهد، بلکه چون یک قدرتی هست که به دست نفس اماره می‌افتد، آنها را به حضیض ذلت هم می‌کشاند. 🍀 مثلاً شخص، جنّ دارد و می‌تواند گمشده دیگران را پیدا کند و فکر می‌کند دارد خیر به دیگران می‌رساند. ولی شاید این گمشدن برای او خیر باشد. 🌸 حضرت یوسف آخرش می‌گوید: «إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيَصْبِرْ». یکی از چیزهایی که داشته صبر بوده. 🌸 صبر متلاشی نشدن درون است. حضرت یوسف هم غصه داشت ولی با خدا چپ نیفتاد و روح بندگی در او خراب نشد. کمیت و کیفیت عباداتش را کاهش نداد. اینها صبر است و نباید دست کم گرفته شود. 🌸 حضرت یوسف از همان سنین، برنامه بندگی و عبادی داشته که در آیات بعد اشاره می‌کند به «لَوْلَا أَن رَّأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ». معلوم است مقدمات داشته که به آنجاها رسیده. از «كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» معلوم است که اهل احسان بوده و کار می‌کرده. در خط بندگی بوده. 🌸 اگر برهان ربّ و آن عُلقه حضرت یوسف به خداوند نبود یوسف نمی‌توانست از آن گناه دست بکشد. گناه سنگینی بود. خیلی باید غرق محبت خدا باشد تا از این گناه رسته شود. ┄┄┄┄┄•❁🌸❁•┄┄┄┄┄ 🆔 @ketabebandegi 🆔 @tarighebandegi
سوره یوسف ۱۰ _ بخش اول [کیفیت کم].mp3
5.87M
📕 تفسیر سوره مبارکه یوسف 🎧 جلسه ۱۰ | بخش اول 🏷 آیه ۲۳ 📅 ۱۳۹۸/۰۲/۲۱ 🖌 عدم توجه به گناه در همه حالات با برهان ربّ 🖌 عالم ربّانی چشمه زلال تربیت توحیدی 🖌 غفلت از الطاف همیشگی الهی، عامل ناسپاسی انسان ┄┅┅ ✨❀🌸❀✨ ┅┅┄ 🆔 @ketabebandegi 🆔 @tarighebandegi
📖 | سوره مبارکه یوسف 🎙 🗒 مباحث جلسه ۱۰ | بخش اول : 💎 برخی بزرگان گفته‌اند شاه‌بیت سوره یوسف آیه ۲۳ و آیه بعد از آن است که خداوند متعال به ما نشان می‌دهد در هر حالتی می‌شود گناه را ترک کرد. تصویرسازی مفصل مرحوم علامه طباطبایی برای درک هر چه بهتر فضایی که حضرت یوسف از آن فرار کرد و خیلی تلاش کرد تا گناه نکند. عزیزی که می‌خواهی در وادی تربیت حرکت کنی چه چیزی تو را از گناه نجات می‌دهد؟ قرآن کریم با صراحت بیان می کند: «وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ». 🔻 «المُرَاوَدَةُ»: رفت و آمد همراه با مدارا کردن که بخواهند در پی آن چیزی را بدست بیاورند. هدف زن عزیز مصر از این رفت و آمد این بود که با یوسف مواقعه داشته باشد. قرآن کریم نشان می‌دهد با خدعه و نیرنگ می‌خواست همان واقعیتی را که یوسف باید به خداوند متعال تحویل دهد به چنگ آورد. نفس یوسف را قصد کرده بود و می‌خواست او را از بندگی پایین بکشد. ⚠️ «هَيْتَ لَكَ»: هِئتُ لَكَ هم خوانده شده است که می‌گوید: برای تو آماده شده‌ام. گویا یوسف توجه نمی‌کرده و سرش پایین بوده است؛ با این خطاب می گوید: با تو هستما. «مَعاذَ اللَّهِ»: یعنی اَعُوذُ بِالله مَعاذاً. از لحاظ ادبی مفعول مطلق است که ادبا به سادگی می‌گویند فعل آن حذف شده است و کاری با علت حذف آن ندارند. علامه طباطبایی بررسی می‌کنند که چرا اعوذ نیامده است. این همان ادبیاتی است که بیان شد خیلی از جوانب آن بررسی نشده است در حالی که این ظرافت‌ها در معنا نیز اثر دارد. 🌱 «إِنَّهُ رَبِّي»: عده‌ای این ضمیر را به تعبیر ادبا ضمیر شأن گرفته‌اند چون می‌خواهند رَبِّي را به عزیز مصر نسبت دهند نه خداوند متعال. از این رو مرجع ضمیر را الله نمی‌گیرند. مرجع ضمیر را عزیز مصر هم نمی‌توانند بگیرند چون کلمه‌ای در قبل نیست که به عزیز مصر برگردد. از این رو هر جا کم آمد ضمیر را شأن می‌گیرند تا کار حل شود! علت این که در این آیه از رَبِّي عزیز مصر را اراده می‌کنند تکرار زیاد واژه رَبّ در این سوره است که به شخص بالا دستی خطاب می‌شود. حال آن که در هیچ کدام از این موارد حضرت یوسف از طرف خود به افراد بالا دستی رَبّ نمی‌گوید. 😳 عده‌ای به گونه ای تفسیر نوشته‌اند که گویا زن عزیز مصر از بندگان با تقوا و صبور خداوند بوده است و تا چهل سالگی صبر کرده و با یوسف کاری نداشته است! علامه طباطبایی می‌فرمایند این حرف مضحک و خنده‌دار است. انسانی که در تربیت الهی نباشد فقط و فقط با امیالش زندگی می‌کند. از این رو غرب فقط با امیال است. با وجود این که در این آیه خیلی مختصر به داستان حضرت یوسف و زن عزیز مصر اشاره شده است ولی علامه طباطبایی می‌فرمایند اگر در فضایی که آیه از آن خبر می‌دهد و قیودی که در خود آیه هست تدبّر شود واقعیت داستان روشن می‌شود و نیازی به تفصیل مطلب نیست. ایشان در سه فضا تصویرسازی می‌کنند: یوسف - زن عزیز مصر - یوسف و زن عزیز مصر 🌸 یوسف: یوسف کودکی بود که دست تقدیر او را در قیافه بردگان به خانه عزیز مصر کشاند. سخن‌گفتن درست و حسابی بلد نبود. عزیز از اصل و نسب و خانه او نپرسید. بردگان که اصل و نسب و خانمان نداشتند. یوسف از اصل و نسب خود هیچ حرفی به میان نیاورد تا وقتی که به زندان رفت. در میان آن بت‌پرستان هیچ اشاره‌ای به یکتاپرستی خود نکرد مگر یک‌جا که این سخن از نفس او بیرون ریخت. (در صحنه گناه نتوانست کنترل‌شده حرف بزند. همه جا کنترل کرد ولی در صحنه گناه لو داد. می‌فهمیم یعنی چه؟ صحنه آنقدر بد جور بود که کنترل نداشت و واقعیت خود را بیرون ریخت.) تا آن روز که به زن عزیز مصر «مَعاذَ اللَّهِ، إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ» نگفته بود جامه سکوت به خود پوشیده بود. ولی دل او پر از نگاه به کارهایی بود که پروردگارش با او می‌کرد. تربیت توحیدی ناب پدر را همواره در یادش داشت. بشارتی که در خواب به او داده شده بود که خداوند او را برای خودش خالص می‌کند یادش بود. (اینها همان برهان ربّی است که یوسف نبی داشت. ما خیال می‌کنیم در آن لحظه چیزی دید چون ما نمی‌بینیم حق داریم گناه کنیم.) کار برادران در آن بیابان و وعده خداوند در چاه وقتی که از همه اسباب ناامید شده بود را فراموش نکرده بود. (برای مشغول شدن فکر و دل رخ‌دادن یکی از این اتفاقات که شبیه آن برای ما اتفاق افتاده کافی است. تا حالا برای ما کار نکرده است؟ فرق ما با یوسف در این است که خداوند متعال این کارها را برای ما هزاران بار کرده آنجا که از همه اسباب قطع امید کرده بودیم ولی هر بار یادمان می‌رود. بندگی نمی‌کنیم. حیا نمی‌کنیم. ناسپاس و کفوریم. محبت کسی که این کارها را با ما کرده دلمان را مشغول نمی‌کند. همین است که در صحنه گناه به سمت گناه حمله‌ور می‌شویم.) ┄┄┄┄┄•❁🌸❁•┄┄┄┄┄ 🆔 @ketabebandegi 🆔 @tarighebandegi