به سوی خانه پاکدامن.pdf
773.9K
📗 #بانوی_چشمه
ناشر: #انتشارات_وثوق
🍃🌸🍃🌺🍃
🌺🍃
خدیجه مقداری از ثروت💎 خود را در این راه خیر مصرف میکند و برای همین خدا به او برکت زیادی میدهد.
🔴 این قانون است:
هرکس سخاوت داشته باشد، برکت به سویش می آید💎💎💎
🌺🍃
🍃🌸🍃🌺🍃
2⃣ #فایلpdfفصل_دوم:به سوی خانه پاکدامن
https://eitaa.com/ketabefakher
sapp.ir/ketabefakher
https://gap.im/ketabefakher
https://ble.im/ketabefakher
راز دل با که بگویم.pdf
981.3K
📗 #بانوی_چشمه
ناشر: #انتشارات_وثوق
📣
مسافر رو به آنها کرد و گفت:
به زودی آخرین پیامبر خدا در این شهر ظهور خواهد کرد و به بت🗿🗽 پرستی پایان خواهد داد.
✨خدیجه از شنیدن این مطلب خیلی خوشحال شد.
مژده آمدن آخرین پیامبر، قلب او را شاد خواهد کرد.
از همان روز خدیجه #منتظر شد!
#منتظری که سر از پا نمیشناخت
⚜⚜⚜
3⃣ #فایلpdfفصل_سوم:راز دل با که بگویم
https://eitaa.com/ketabefakher
sapp.ir/ketabefakher
https://gap.im/ketabefakher
https://ble.im/ketabefakher
می خواهم برایت زن بگیرم.pdf
425.9K
📗 #بانوی_چشمه
ناشر: #وثوق
🌷 🌷 🌷
🌷 🌷
🌷
اکنون محمد بیست و پنج سال دارد و میخواهد برای مدتی از عموی خود جدا بشود.
او برای خداحافظی به خانه عمویش، ابوطالب می رود.
ابوطالب او را در آغوش می گیرد و برایش دعای سفر می خواند و از خدا می خواهد تا او به سلامتی این سفر را پشت سر بگذارد.🤲
محمد به سوی کعبه 🕋 میرود و گرد آن طواف می کند و با خدای خویش سخن می گوید و آماده حرکت می شود.🌷
4⃣ #فایلpdfفصل_چهارم:میخواهم برایت زن بگیرم
https://eitaa.com/ketabefakher
sapp.ir/ketabefakher
https://gap.im/ketabefakher
https://ble.im/ketabefakher
۰۵ درختی که به یکباره سبز شد .mp3
14.03M
📗 بانویچشمه
ناشر: وثوق
🐫🐪🐫🐪🐫
مَیسِره میخواهد دستور توقف بدهد، اما محمد به او میگوید:
- نگاه به آسمان کن، چه میبینی؟
- خورشیدِ در حال غروب!☀️
- نه، طرف مشرق را میگویم. خوب نگاه کن!
- ابرهای سیاه را میبینم💨
- این نشانه باران است، ما نباید در اینجا اتراق کنیم🌨
به دستور محمد کاروان به حرکت خود ادامه میدهد، اما کاروان دیگری که همراه ما می آید در همین دره اتراق میکند. نام رئیس آن کاروان، مُصعَب است.
مَیسِره از سر دلسوزی نزد مُصعَب میرود:
- امشب در اینجا اتراق نکنید. اگر باران ببارد خطر سیل شما را تهدید میکند⛈
- چه کسی گفت که در این فصل تابستان در اینجا باران می بارد؟☀️⛈
- محمد.
- برو به او بگو که اگر ما از باران می ترسیدیم هرگز تاجر نمی شدیم💲
🐫🐪🐫🐪🐫
🎙 #فصل_پنجم:درختی که به یکباره سبز شد🌴
https://eitaa.com/ketabefakher
sapp.ir/ketabefakher
https://gap.im/ketabefakher
https://ble.im/ketabefakher
May 11
درختی که یکباره سبز شد.pdf
1.25M
📗 بانوی چشمه
ناشر: وثوق
🍂🍁🍂🍁🍂
سریع برگشتم و کتاب تورات📖 را در دست گرفتم و آمدم.ن
گاهی نگاه به تورات میکردم و گاهی نگاه به آن جوان.
همه نشانه های آن درست بود. اکنون باید صبر می کردم تا ببینم معجزه سبز شدن درخت روی میدهد یا نه 🧐
شما بارهای شتران 🐫🐪 را بازکردید و سپس به زیر سایه درختان سبز🌳🌴🌳🌴 رفتید، اما آن جوان به زیر همان درخت خشکیده رفت که استادم نشانم داده بود.
به اذن خدا آن درخت سبز شد و در یک لحظه، برگ های تازه داد. باور کردن آن سخت بود...
🌴🌴🌴🌴🌴
5⃣ #فایلpdfفصل_پنجم:درختی که یک باره سبز شد🌴
https://eitaa.com/ketabefakher
🎊🎉🎊 جهت اطلاع:
موسسه امام محمد باقر(ع) در شهر #قم اقدام به برگزاریِ مسابقه کتابخوانی نموده است.
📖 کتاب #بانوی_چشمه موضوع این مسابقه است.
در همین راستا، فعالانِ فرهنگیِ استانهای #مازندران #شیراز و #تهران نیز در حال هماهنگی، جهت برگزاریِ این مسابقه هستند.🌸🍃
کانالهایِ ما در پیامرسانهای #ایتا #سروش #گپ و #بله
https://eitaa.com/ketabefakher
sapp.ir/ketabefakher
https://gap.im/ketabefakher
https://ble.im/ketabefakher
برای بانو خبری خوش آوردم.pdf
471.4K
📗 #بانوی_چشمه
ناشر: #انتشارات_وثوق
📣
_ بانوی من، سلام!
_ سلام بر مَیسِره!
_ خبر خوبی برای شما دارم. می دانم شما از شنیدن آن خیلی خوشحال می شوید.
_ خوش خبر باشی!
_ در این سفر ما به اندازه چهل سفر سود کردیم، این سکّه های طلا سود این سفر است💎💰💎💰💎💰
_ خدا را شکر. مگر شما در این سفر چه خریدید و چه فروختید که این قدر سود کردید؟
_ ما همان کالای همیشگی را خرید و فروش کردیم.
_ پس چرا این همه سود کردید؟
_ من فکر می کنم همه این ها به برکت پیامبر موعود بود.
_ پیامبر موعود! تو او را از کجا می شناسی؟
☀️🌤⛅️🌥
6⃣ #فایلpdfفصل_ششم:برای بانو خبری خوش آوردم😃
https://eitaa.com/ketabefakher
۰۶ برای بانو خبری خوش آوردم.mp3
5.75M
📗 بانوی چشمه
ناشر: #انتشارات_وثوق
🦋🦋🦋🦋
حتماً تعجب میکنی؟
شاید این مطلب را نشنیده ای. محمد و خدیجه دختر عمو و پسر عمو هستند. هردوی آنها از نسل «قُصَیّ» می باشند.
نمیدانم نام «قُصَیّ» را شنیده ای؟ او از نسل ابراهیم بود و چندین پسر داشت.
یکی از پسرهای او «عَبد مَناف» بود که محمد از نسل اوست، پسر دیگر او «عَبد العزی» بود که خدیجه از نسل او می باشد.
اکنون خدیجه به پسر عمویش می اندیشد.
💗🦋💗🦋
🎙 #فصل_ششم:برای بانو خبری خوش آوردم😃
https://eitaa.com/ketabefakher
📣 قابل توجه #فعالین_فرهنگی که در امر #مسابقه کتابخوانی و یا #ترویج کتب مذهبی فعالیت دارند:
📖 کتاب #بانوی_چشمه به قلم دکتر مهدی خدامیان آرانی، زندگی #حضرت_خدیجه (س) را به قلم داستانی به رشته تحریر در آورده است. متنِ روانِ داستان، کتابی ارزشمند را پیشِ روی مخاطبین، از جمله نوجوانان و جوانان قرار میدهد و به دلیل اینکه در نوشتن کتاب از منابع معتبر تاریخی استفاده شده است، ارزش مطالعه آنرا دو چندان مینماید.
📌 هم اکنون این کتاب، به #صورت_محدود با قیمت 4000 تومان در اختیار #فعالین_فرهنگی قرار می گیرد.
🔺 قابل ذکر است قیمتِ پشتِ جلد کتاب 16500 تومان است که توسط بانیِ فرهنگی و در قالب نذر فرهنگی، با قیمت ذکر شده ارائه میشود.
📞 جهت هماهنگی می توانید با #انتشارات_وثوق تماس بگیرید:
09122525839
https://eitaa.com/ketabefakher
sapp.ir/ketabefakher
https://gap.im/ketabefakher
https://ble.im/ketabefakher
فقط به خاطر تو 07.pdf
1.61M
📗 بانوی_چشمه
ناشر: وثوق
💖💖💖
- می خواستم مطلبی را به تو بگویم.
- من آماده شنیدن آن هستم.
- خواهر! چگونه من حرفم را بزنم؟
- من خواهر تو هستم، راحت باش، حرفت را بزن.
- من به یک نفر علاقه پیدا کرده ام.❤️
- مبارک است! پس سرانجام تصمیم گرفتی ازدواج کنی.🎉🎊
خدیجه لبخندی میزند☺️
هاله خیلی خوشحال می شود و می پرسد:
_ خوب بگو بدانم کدام مرد توانست دل تو را برباید؟ تو به کدام خواستگارت علاقه پیدا کرده ای؟ نکند شاه یمن را انتخاب کردی؟😍
_ نه، من به کسی علاقه پیدا کرده ام که تا به حال به خواستگاری من نیامده است!🤗
💖💖💖
7⃣ #فایلpdfفصل_هفتم:فقط به خاطر تو
@ketabefakher
فقط به خاطر تو 07.mp3
14.03M
📗 بانوی چشمه
ناشر: وثوق
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
- عمّار! من می خواستم مطلب مهمی را به تو بگویم.
- چه مطلبی؟
- شنیده ام که ابوطالب به دنبال همسری خوب و نجیب برای محمد است.
- آری، من خودم پیشنهاد چند مورد را به آنها داده ام.
- خوب، نتیجه چه شده است؟
- تو که می دانی مردم امروز فقط به پول و ثروت دنیا 💎💎فکر می کنند😔
- ای عمّار! من همسری برای محمد سراغ دارم که اینگونه فکر نمیکند.
- هاله! حتماً میدانی که هرکسی شایستگی ازدواج با محمد را ندارد. محمد به دنبال همسری میگردد که نجیب باشد.
- من قول میدهم که بهترین گزینه را برای محمد پیدا کرده باشم.
- نامش چیست؟
- خدیجه!
- خواهرت را میگویی؟
- آری.
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🎙 #فصل_هفتم:فقط به خاطر تو
@ketabefakher