eitaa logo
کتاب جمکران 📚
9.7هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
122 فایل
انتشارات کتاب جمکران دریچه‌ای رو به معرفت و آگاهی بزرگترین ناشر آثار مهدوی ناشر برگزیده کشور فروش کتاب و استعلام موجودی 📞02537842131 ارتباط با مدیرکانال 09055990313📱 🧔🏻 @ketabejamkaran_admin ⏰ ۸ الی ۱۵ 🏢قم، خیابان فاطمی، کوچه ۲۸، پلاک ۶
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب جمکران 📚
#به_مامان_چیزی_نگو از اینکه جسم بی‌جان #شهید_روح‌الله_عجمیان رو لخت کرده بود و روی زمین می‌کشید. #ب
«صورتش همه خونی بود» مادر این جمله را که می‌گوید، مکث می‌کند، احساس می‌کنم جانش دارد از بدنش بیرون می‌رود... همه توانش را جمع می‌کند و تقلا می‌کند برای سوگ عمیقش کلمه‌ پیدا کند: « تا الان ندیدمش»... هنوز جوان رشیدش را ندیده و سه‌روز از آن لحظه‌های سخت که اولین بار صحنه‌های جان‌دادنِ پسر رشیدش زیر مشت و لگد و ضربه چاقوی آن جماعت گذشته. بغضش می‌شکند و توی‌ گریه‌هایی تلخ، گم می‌شود: «من سه‌روز پیش رفتم دادگاه و‌ آنجا دیدم چطوری زدنش» بعد مظلومانه‌ترین و غریبانه‌ترین لحظه‌های روح‌الله زیر مشت و لگد جانی‌ها جلوی چشمش می‌آید: «یک دستش رو تنش بود و یک دست دیگر را...» دستش را مثل آن لحظه‌های روح‌الله بالا می‌برد و انگار آن لحظه با همه وجودش آرزو می‌کند خودش آنجا جای پسرش بود: « یک دست دیگرش را اینجوری کرده که نزننش... هزار نفر زدنش» جمله آخر توی سرم می‌پیچد؛ «هزار نفر زدنش»... غریب گیرآورده بودنش. دیروز دو تا از قاتل‌هایش را کردند؛ حالا جانی‌ها دوره افتاده‌اند برای مرثیه‌خوانی برایشان. کاش مادر روح‌الله هیچ‌وقت نیاید و نبیند؛ مگر یک زن، چندبار باید بمیرد و زنده شود؟ کاش پیش از اصرار به هشتگ روی هشتگ تا اعدام نباشد تاکید می‌کردند. همانگونه که قاتل جوان است و مادر دارد، مقتول هم جوان بود و مادر دارد! اساسا هر قاتلی می‌تواند مادر داشته باشد یا اینکه ورزشکار یا استاد دانشگاه باشد. شغل و جایگاه مهم نیست، انسان تقاص اعمال خود را پس می‌دهد. کاش آتش شعله‌ای برافروخته نمی‌شد و پدری نمی‌گفت که اصلا جوانی کشته شود، تا قاتل و مقتولی باشد. Ketabejamkaran