eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
84 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب «شهلا ده بزرگی» در سال ۱۳۳۶ در اصفهان متولد شد، ولی پس از مدتی با خانواده به شیراز رف
📌 (۱): به او که دختر بزرگش بود ملتمسانه میگفت: مادر تو درس بخوان، تو دکتر شو. اما دلش نمی خواست دکتر شود. دوست داشت خلبان شود. میخواست شازده کوچولو و دوستش گل رز را از آن بالا پیدا کند. ➖➖➖➖ 📌 (۲): استاد بلند گفت: کی حاضر است اولین نفر برای پرواز باشد؟ دستش را بالا برد: من! یکی از پسرها گفت: خانم ده بزرگی حالتان بد می شودها. بدون لبخند نگاهش کرد و گفت: خب شما بفرمایید. _آمادگی ندارم. یعنی می ترسم. -پس اجازه دهید من سوار شم. هنوز لبخند کمرنگی گوشه ی لبانش بود که ضربه ای سنگین به ساعدش خورد. رو گرداند. استاد با خشم نگاهش میکرد. داغ شد. گر گرفت. سوخت. چرا؟! من که خوب پرواز کردم؟! بغض در گلویش پیچید. نه نباید اشک هایش پایین می‌آمد. باورش نمی‌شد. تا به حال حتی از پدر و مادرش هم کتک نخورده بود. چه رسد به استادش. -چرا نگاه می کنی؟! یک چیزی هم طلبکاری؟! این چه کاری بود که کردی؟! -فرمودید بنشین، نشستم! -نشستی یا وا رفتی؟! -استاد؟! -ساکت. تو را چه به خلبانی! باید بروی خانه ی شوهر، ظرف بشویی،؛ کهنه ی بچه بشویی. تو را چه به خلبان شدن! خود را محکم گرفته بود. نمی خواست گریه کند. در سرش افکار مختلف مثل ابرها به هم می پیچیدند. همه ی زحماتم به باد رفت. رد شدم، به همین سادگی. حالا جواب پسرها را چه بدهم؟! وای خدای من چقدر خوشحال می شوند. -پیاده شو. پیاده شد. برو سر کلاس تا صدایت کنم. ➖➖➖➖ 📌 (۳): از ساختمان اداری به محوطه هواپیما رفت. با دیدن او صدای خنده ی پسرها بلند شد. شهلا با این چیزها آشنا بود. می دانست که از بی اعتنایی او رنج می برند، اما مهم نبود. مهم آن چیزی بود که او به آن پایبند بود. دوست نداشت به عنوان یک دختر رفتاری داشته باشد که جلف و سبک به نظر رسد. دلش نمی خواست شخصیتی عروسکی داشته باشد. و این چیزی بود که خیلی‌ها را خوش نمی آمد. ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚 @ketabekhoobam
📚 🔹 کتاب سه دقیقه در قیامت، تجربه ای نزدیک به مرگ کتاب سه دقیقه در قیامت حکایت یکی از مخلصان و پاسداران عزیز این کشور است که در هنگام عمل جراحی ناشی از عوارض جانبازی، سه دقیقه از این دنیا می‌رود و در جهان برزخ سیر می‌کند. برزخ در اصطلاح حکمت به همان عالم مثال اطلاق می‌شود، زیرا عالم مثال حد فاصل بین عالم عقل و عالم ماده است. این کتاب به هر آنچه این پاسدار عزیز در این سه دقیقه ای که از دنیا می‌رود و در جهان برزخ می‌بیند می‌پردازد. این کتاب اثری متفاوت و تاثیرگذار از انتشارات شهید ابراهیم هادی می‌باشد. 🌷 @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب 🔹 کتاب سه دقیقه در قیامت، تجربه ای نزدیک به مرگ کتاب سه دقیقه در قیامت حکایت یکی از
📌 (۱): به صفحه اول کتابم نگاه کردم. از همان روز بلوغ، تمام کارهای من با جزئیات نوشته شده بود. کوچکترین کارها. حتی ذره‌ای کار خوب و بد را دقیق نوشته بودند و صرف نظر نکرده بودند. تازه فهمیدم که «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره» یعنی چه. هرچی که ما اینجا شوخی حساب کرده بودیم، آن‌ها جدی جدی نوشته بودند! ➖➖➖➖ 📌 (۲): همینطور که به صفحه اول نگاه می‌کردم و به اعمال خوبم افتخار می‌کردم، یکدفعه دیدم، یکی یکی اعمال خوبم در حال محو شدن است! صفحه پر از اعمال خوب بود اما حالا تبدیل به کاغذ سفید شده بود! با عصبانیت به آقایی که پشت میز بود گفتم: چرا این‌ها محو شد؟ مگه من این کارهای خوب رو نکردم؟ گفت: بله درسته، اما همان روز غیبت یکی از دوستانت رو کردی. اعمال خوب شما به نامه عمل او منتقل شد. ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚 @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب 🔹 کتاب سه دقیقه در قیامت، تجربه ای نزدیک به مرگ کتاب سه دقیقه در قیامت حکایت یکی از
✅ موجودی کتاب: 10 عدد تعداد صفحات: 96 صفحه 📕 قیمت پشت جلد: 9500 تومان قیمت با تخفیف: فقط 8000 تومان 👌 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam @ketabekhoobam
📚 اثر حاضر، دومین داستان بلند از این نویسنده به شمار می‌رود و با تم حوادث رقم خورده توسط گروه های ضد انقلاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوشته شده است. این کتاب روایتی است از زندگی پسربچه‌ای که در روزهای ابتدایی انقلاب اسلامی و درگیری های کردستان و آذربایجان غربی با خروج مادر و خواهرش از منزل به دلیل اختلاف نظر با پدرش روبه‌رو می‌شود. به دنبال این اتفاق پدر و پسربچه به دنبال یافتن رد و نشانی از مادر به راه می‌افتند و در مسیر جستجو هر دو به دست اشرار ضد انقلاب دستگیر می‌شوند اما در نهایت پدر آزاد و پسر گروگان باقی می‌ماند. مهمترین گره داستان از ماجرای اسارت پسرک در دست این اشرار شکل می‌گیرد و آنچه که او می‌بیند و حس می‌کند. این داستان بلند به نوعی سعی کرده در کنار نمایش اختلاف نظرهای موجود به نوعی در راه رفع سوء تفاهم های موجود در این زمینه نیز گام بردارد. @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب اثر حاضر، دومین داستان بلند از این نویسنده به شمار می‌رود و با تم حوادث رقم خورده توس
📌 (۱) از این همه خاک بی‌جان، گل آدم برای آدمی شدن برگزیده و لگدمال شد و از میان آدمیان عده‌ی خاصی برگزیده شدند که بار هستی را به دوش بکشند، بلاکش دوران بشوند، عاشق بشوند و تنها کسانی باشند که اسمشان سر زبان‌ها بیفتد و تا ابد جاودانه بشوند. ➖➖➖➖ 📌 (۲) حالم بهتر نشده بود. گاهی سرفه ای بلند می‌کردم و صدا را در سینه ام حبس می‌کردم. احساس می‌کردم سینه ام از درون می‌خارد. مرتب تشنه ام میشد. خاله، قوری و کتری را کنار تخت‌خوابم گذاشته بود. هر از گاهی پیش من بر می‌گشت و چایی می‌ریخت و می‌گفت بخورم. مدتی گذشت آکو و روژان از خواب بیدار شدند. بیرون رفتند و دست و صورتشان را شستند و دوباره به اتاق برگشتند. بیرون باد سردی می‌وزید و صدای زوزه اش به گوش می‌رسید. هنوز فرصت نکرده بودم به آنچه در این دو روز گذشته بود، فکر کنم. انگار اسیر دست سرنوشت بودم و باید منتظر می‌ماندم که ببینم سرنوشت با من چه می‌کند و مرا تا کجا می‌برد. ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚 @ketabekhoobam
يـا صـاحب الـزمان... گـل نـرگس! چه شود بوسه به پايت بزنيم تا به کـی، خسته دل از دور، صدايت بزنيم گــل نـرگس! نـکـنـد مـهـر ز مـا برداری، داغ ديــدار رخــت بـر دلـمـان بـگـذاری ⭕️«برگزاری مراسم استغاثه بانوان یاور امام زمان(عج)» 🔸زمان: یکشنبه ۲۶ آبان ۹۸ ساعت ۹:۳۰ صبح 🔹مکان: مقر کتاب نطنز، جنب دفتر امام جمعه 🌷 @ketabekhoobam
📚 🔹 کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ خواندن و با حضور قلب، دغدغه هر انسان مومنی است که عاشق پروردگار مهربان است. اتفاق مهمی که همچون دیگر مسائل عبادی، با آثار مرتبط، آسان‌تر محقق می‌شود. کتاب "چگونه یک نماز خوب بخوانیم" از حجت‌الاسلام ، اثر ارزشمندی ست که در این زمینه به شما کمک خواهد کرد. 🌷 @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب 🔹 کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ خواندن #نماز_خوب و با حضور قلب، دغدغه هر انسان موم
📌 می دانی چرا نمازی که تعقیبات نداشته باشد قبول نیست؟ چون خدا بعد از نماز به تو می فرماید:«بنده من نماز خواندی؟ از من حساب بردی؟ امر مرا اجرا کردی؟ احسنت! حالا تو یک دعای مستجاب پیش من داری، از من بخواه تا به تو بدهم.» بعد یک دفعه ای خدا نگاه می کند می بیند که بنده اش بدون اینکه چیزی بخواهد، دارد از سر سجاده بلند می شود و می رود! این کار معنایش چیست؟ آیا بی اعتنایی به خدا نیست؟ آیا تکبر و اعلان استغناء و بی نیازی از خدا نیست؟ رسول اکرم(ص) فرمود: خداوند در مورد کسی که بعد از نماز تعقیبات نمی خواند و از خدا چیزی نمی خواهد، به ملائکه اش چنین می فرماید:« ملائکه من، این بنده ی مرا نگاه کنید. امر مرا انجام داد ولی از من حاجتی نخواست. انگار از من بی نیاز است. نمازش را بگیرید و به صورتش بزنید» اصلا بنده ای که به من نیاز ندارد، برای چه آمده امر مرا اجرا می کند؟ نکند با این کارش می خواهد بگوید «نه تو خدا هستی و نه من بنده ی تو هستم»؟! دعا نکردن و حاجت نخواستن در جایی که خداوند به ما فرموده است «اگر حاجتی بخواهید جوابتان را می دهم»، بی ادبی نسبت به پروردگار عالم است. ➖➖➖➖ 🔹 سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚 @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب 🔹 کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ خواندن #نماز_خوب و با حضور قلب، دغدغه هر انسان موم
✅ موجودی کتاب: 3 عدد تعداد صفحات: 220 صفحه 📕 قیمت پشت جلد: 15000 تومان قیمت با تخفیف: 12000 تومان 👌 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی: 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam @ketabekhoobam
📚 لبخندهای زیبا و پرمعنا دل آدم را می لرزاند، حالا اگر "مسیح" به روی تو لبخند محبت بزند چقدر دلنشین تر و شیرین تر می شود… 🌹 @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
📚 #معرفی_کتاب لبخندهای زیبا و پرمعنا دل آدم را می لرزاند، حالا اگر "مسیح" به روی تو لبخند محبت بزن
📌 (۱): نگار! تو را مسیح در میان راه فرستاد تا من اشتباه نرم. هم چنان تو چشم هایم زل زده بود، سرم را تکان دادم. دستم را جلو بردم و جعبه را گرفتم و گفتم: اما واقعیت اینه که یه وجود بزرگ، تو رو در مسیر من قرار داد نه من رو در مسیر تو. می فهمی نیکلاس؟ جعبه را باز کردم، زنجیر را از تو جعبه بیرون آوردم، پلاک را در میان انگشتهایم گرفتم. شکل قلب بود و رویش به صورت مورب، با حروف انگلیسی شکسته، حک شده بود: «مهدی» و زیر آن «مسیح» 🍂🌷🍃 📌 (۲): نگار! تا به حال نمی دانستم که خدا هم عاشق است و اکنون تمام وجودم از عشق لبریز است. او عاشق است و این عشق را در وجود تمام موجودات نهاده است. عشقی که نه بخاطر نیاز باشد بلکه ازشدت کمال و اوج بی نیازی است. برای درک چنین مفاهیمی به سالها وقت نیاز دارم. نمی توانم به راحتی در این مورد حرف بزنم. پیش از این بدون عشق چگونه زندگی کرده ام؟! از تمام زندگی بدون عشق گذشته ام، شرم دارم، وقتی احساس می کنم تنها دلیل زنده بودنم، برقراری رابطه عاشقانه با کسی است که خودش تمام وجودش لبریز از عشق است. ➖➖➖➖ 🔹سفارش کتاب از طریق آی دی:👇 🆔 @sefaresh_ketabekhoobam 📚 @ketabekhoobam