•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈•
- بایست! اینجا بهشت موعود است. اینک بوی گل های بهشتی را حس می کنی؟
- آری!
- هم اکنون به تو فرصت می دهم که برگردی و به زندگی معمولی خود مشغول شوی، زیرا اینک آزمایشی بس دشوار داری.
- قبول می کنم.
- پس باید یکی از سه کاری را که به تو پیشنهاد می شود، انجام دهی. یا باید خود را به چاه بیندازی که سمت چپ توست، یا یا خود را در آتش بسوزانی که پشت سرت است و یا با تپانچه به سر خود شلیک کنی.
مرگ با تپانچه را انتخاب کرد.
فیروز می دانست بعد از شلیک تپانچه بدون گلوله، به تالار خواهد رفت و غرق تکریم وتمجید خواهد شد. بعد از پیروزی در این مرحله به عالی ترین مشاغل دیوانی ازقبیل وزارت و صدارت یا سفارت می رسید.
ماشه را فشرد، اما تپانچه این بار خالی نبود...
✂️ برشی از کتاب #شب_و_قلندر
@ketabekhoobam